به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست من - که هرگز یک سر مویش نمی آید به دست من

1340عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست من
که هرگز یک سر مویش نمی آید به دست من
من آن پیمانه ام کز کثرت موج تنک ظرفی
بود گوش حباب می بر آواز شکست من
در اقلیم بنای خلقت آن برگشته ایامم
که شام آخر دنیا، بود صبح الست من

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...2شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...3شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...4شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...5شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...6شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...7شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...8شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...9شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...10شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...11شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...12شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...13شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...14شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...15شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...16شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...17شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...18شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...19شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...20شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...21شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...22شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...23شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...24شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...25شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...26شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...27شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...28شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...29شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...30شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...31شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...32شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...33شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...34شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...35شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...36شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...37شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...38شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...39شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...40شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...41شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...42شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...43شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...44شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...45شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...46شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...47شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...48شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...49شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...50شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...51شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...52شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...53شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...54شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...55شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...56شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...57شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...58شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...59شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...60شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...61شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...62شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...63شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...64شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...65شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...66شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...67شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...68شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...69شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...70شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...71شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...72شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...73شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...74شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...75شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...76شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...77شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...78شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...79شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...80شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...81شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...82شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...83شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...84شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...85شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...86شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...87شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...88شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...89شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...90شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...91شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...92شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...93شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...94شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...95شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...96شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...97شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...98شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...99شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...100شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...101شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...102شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...103شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...104شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...105شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...106شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...107شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...108شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...109شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...110شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...111شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...112شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...113شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...114شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...115شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...116شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...117شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...118شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...119شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...120شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...121شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...122شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...123شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...124شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...125شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...126شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...127شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...128شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...129شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...130شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...131شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...132شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...133شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...134شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...135شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...136شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...137شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...138شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...139شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...140شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...141شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...142شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...143شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...144شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...145شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...146شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...147شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...148شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...149شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...150شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...151شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...152شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...153شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...154شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...155شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...156شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...157شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...158شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...159شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...160شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...161شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...162شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...163شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ