به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۴۶۲: کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم - شمع از غم ما سوخته و ما ز غم شمع

1350عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم
شمع از غم ما سوخته و ما ز غم شمع
بی آمدنت مجلس ما نور ندارد
شب، روشنی خانه بود در قدم شمع

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۶۱: باده وقتی مزه دارد که تو باشی در ...2شمارهٔ ۴۶۲: کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم ...3شمارهٔ ۴۶۳: نمی توان به هم آغوشی ات قناعت کرد ...4شمارهٔ ۴۶۴: قافله اشک و آه، از همه سو ریز کرد ...5شمارهٔ ۴۶۵: از چه رو دارد شب زلفت به تاریکی س ...6شمارهٔ ۴۶۶: من سودازده را داغ منه بر سر دست - ...7شمارهٔ ۴۶۷: موسم گل شد که از وی بشکفد دل، باغ ...8شمارهٔ ۴۶۸: خاک گردیدم، نگردید آرزوها بر طرف ...9شمارهٔ ۴۶۹: کو پیر مغان کز می اسرار زند حرف - ...10شمارهٔ ۴۷۰: دل نشود بی امید، با غم جانان حریف ...11شمارهٔ ۴۷۱: بس که دارم از تغابن در دل محزون ت ...12شمارهٔ ۴۷۲: به غیر مرگ نسیم از خدا نمی طلبد - ...13شمارهٔ ۴۷۳: خواست تا برهم خورد هنگامه ارباب ع ...14شمارهٔ ۴۷۴: نیست یک دانه نصیب تن ما لذت رزق - ...15شمارهٔ ۴۷۵: همچو داغ لاله نور از من مجوی - مر ...16شمارهٔ ۴۷۶: در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک - ...17شمارهٔ ۴۷۷: تاک آبستن نور است، نخواهد زایید - ...18شمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - ...19شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...20شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...21شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...22شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...23شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...24شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...25شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...26شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...27شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...28شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...29شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...30شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...31شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...32شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...33شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...34شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...35شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...36شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...37شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...38شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...39شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...40شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...41شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...42شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...43شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...44شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...45شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...46شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...47شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...48شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...49شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...50شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...51شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...52شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...53شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...54شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...55شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...56شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...57شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...58شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...59شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...60شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...61شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...62شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...63شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...64شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...65شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...66شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...67شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...68شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...69شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...70شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...71شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...72شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...73شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...74شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...75شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...76شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...77شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...78شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...79شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...80شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...81شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...82شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...83شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...84شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...85شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...86شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...87شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...88شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...89شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...90شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...91شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...92شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...93شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...94شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...95شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...96شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...97شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...98شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...99شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...100شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...101شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...102شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...103شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...104شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...105شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...106شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...107شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...108شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...109شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...110شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...111شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...112شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...113شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...114شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...115شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...116شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...117شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...118شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...119شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...120شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...121شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...122شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...123شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...124شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...125شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...126شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...127شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...128شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...129شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...130شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...131شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...132شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...133شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...134شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...135شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...136شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...137شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...138شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...139شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...140شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...141شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...142شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...143شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...144شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...145شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...146شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...147شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...148شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...149شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...150شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...151شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...152شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...153شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...154شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...155شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...156شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...157شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...158شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...159شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...160شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...161شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...162شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...163شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...164شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...165شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...166شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...167شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...168شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...169شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...170شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...171شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...172شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...173شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...174شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...175شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...176شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...177شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...178شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...179شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...180شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...181شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...182شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...183شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...184شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...185شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...186شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...187شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...188شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...189شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...190شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...191شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...192شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...193شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...194شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...195شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...196شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...197شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...198شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...199شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...200شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...201شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...202شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...203شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...204شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...205شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...206شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...207شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...208شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...209شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...210شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...211شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...212شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...213شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...214شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...215شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...216شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...217شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...218شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...219شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...220شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...221شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...222شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...223شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...224شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...225شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...226شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...227شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...228شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...229شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...230شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...231شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...232شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...233شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...234شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...235شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...236شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...237شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...238شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...239شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...240شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...241شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...242شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...243شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...244شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...245شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...246شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...247شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...248شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...249شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...250شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...251شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...252شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...253شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...254شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...255شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...256شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...257شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...258شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...259شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...260شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...261شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...262شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...263شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...264شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...265شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...266شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...267شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...268شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...269شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...270شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...271شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...272شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...273شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...274شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...275شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...276شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...277شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...278شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...279شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...280شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...281شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...282شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...283شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...284شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...285شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...286شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...287شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...288شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...289شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...290شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...291شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...292شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...293شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...294شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...295شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...296شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...297شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...298شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...299شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...300شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...301شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...302شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...303شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...304شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...305شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...306شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...307شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...308شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ