به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است - چنان که آب شود در میان راه تمام

1350عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

نماند خون دل و کار عشق در پیش است
چنان که آب شود در میان راه تمام
ز بس شدم همه تن صرف دیدنش چون شمع
نماند یک سر مویم چو شد نگاه تمام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...2شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...3شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...4شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...5شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...6شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...7شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...8شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...9شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...10شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...11شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...12شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...13شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...14شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...15شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...16شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...17شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...18شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...19شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...20شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...21شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...22شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...23شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...24شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...25شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...26شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...27شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...28شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...29شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...30شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...31شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...32شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...33شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...34شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...35شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...36شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...37شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...38شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...39شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...40شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...41شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...42شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...43شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...44شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...45شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...46شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...47شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...48شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...49شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...50شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...51شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...52شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...53شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...54شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...55شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...56شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...57شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...58شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...59شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...60شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...61شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...62شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...63شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...64شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...65شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...66شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...67شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...68شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...69شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...70شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...71شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...72شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...73شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...74شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...75شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...76شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...77شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...78شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...79شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...80شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...81شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...82شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...83شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...84شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...85شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...86شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...87شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...88شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...89شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...90شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...91شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...92شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...93شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...94شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...95شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...96شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...97شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...98شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...99شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...100شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...101شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...102شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...103شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...104شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...105شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...106شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...107شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...108شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...109شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...110شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...111شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...112شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...113شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...114شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...115شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...116شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...117شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...118شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...119شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...120شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...121شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...122شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...123شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...124شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...125شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...126شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...127شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...128شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...129شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...130شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...131شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...132شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...133شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...134شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...135شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...136شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...137شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...138شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...139شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...140شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...141شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...142شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...143شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...144شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...145شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...146شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...147شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...148شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...149شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...150شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...151شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...152شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...153شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...154شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...155شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...156شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...157شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...158شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...159شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...160شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...161شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...162شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...163شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...164شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...165شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...166شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...167شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...168شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...169شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...170شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...171شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...172شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...173شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...174شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...175شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...176شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...177شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...178شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...179شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...180شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...181شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...182شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...183شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...184شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...185شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...186شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...187شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...188شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...189شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...190شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...191شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...192شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...193شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...194شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...195شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...196شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...197شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...198شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...199شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...200شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...201شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...202شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...203شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...204شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...205شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...206شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...207شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...208شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...209شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...210شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...211شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...212شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...213شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...214شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...215شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...216شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...217شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...218شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...219شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...220شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...221شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...222شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...223شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...224شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...225شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...226شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...227شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...228شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...229شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...230شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...231شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...232شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...233شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...234شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...235شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...236شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...237شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...238شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...239شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...240شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...241شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...242شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...243شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...244شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...245شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...246شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...247شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...248شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...249شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...250شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...251شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...252شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...253شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...254شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...255شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...256شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...257شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...258شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...259شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...260شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...261شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...262شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...263شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...264شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...265شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ