کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    پاکرو در خاک هندستان، همین آب است و بس
    سبحه گردانی که دارد، چرخ دولاب است و بس
    دل بکن از خود، که در بزم جگرخواران هند
    ناخنی کز خون نگردد سرخ، مضراب است و بس
    هرکه آمد، از هجوم تیره روزی برنگشت
    زین شبستان آنکه برگردیده، مهتاب است و بس
    هیچ کس در بزم این تردامنان خونگرم نیست
    گرمخونی گر به چنگ آید، می ناب است و بس
    طالع شهر زنان دارد نگارستان هند
    هست هرچیزش فراوان، مرد کمیاب است و بس
    گشت رطب و یابسش در چشم طغرا بی مزه
    در نظر چیزی که شیرین آیدش، خواب است و بس
    عالم خاکی، چه هندستان، چه ایران، پرغم است
    عالمی که غم ندارد،عالم آب است و بس

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha