به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۴۴۸: یار میان باز کرد، رو به کناری نشین - سیرت حیرت بیار، صورت دیوار باش

1300عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

یار میان باز کرد، رو به کناری نشین
سیرت حیرت بیار، صورت دیوار باش
فتنه گر روزگار، گشته سحرخیز جنگ
شب چو رسد، همچو تیغ، خفته بیدار باش
به سان مهره شطرنج خانه گرد مباش
بتاب رخ ز کسان، در پی نبرد مباش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۴۷: دلم از روی تو خوش، خاطرم از موی ت ...2شمارهٔ ۴۴۸: یار میان باز کرد، رو به کناری نشی ...3شمارهٔ ۴۴۹: رسید موسم دی، جام و شیشه پیش آور ...4شمارهٔ ۴۵۰: جا در آتش کند از محرم و بیگانه خو ...5شمارهٔ ۴۵۱: هزار بار نگردید تا به گرد سرش - ن ...6شمارهٔ ۴۵۲: نگیرم چون سر زلف سیاهش؟ - که خود ...7شمارهٔ ۴۵۳: برون نرفت فغانت ز تنگنای فلک - عب ...8شمارهٔ ۴۵۴: به ره گلشنم آید در زندان در پیش - ...9شمارهٔ ۴۵۵: کوهکن مزد گر از جوی تراشی می دید ...10شمارهٔ ۴۵۶: پروانه ما گرچه رسد زود به آتش - خ ...11شمارهٔ ۴۵۷: چنان کز بهر آتش، سنگ و آهن را زنی ...12شمارهٔ ۴۵۸: ز آب خوردن بسیار، گل شود کمرنگ - ...13شمارهٔ ۴۵۹: ترسم از حرف غلط کاری، شود در نامه ...14شمارهٔ ۴۶۰: حباب وقت خودم در شط تنک ظرفی - چه ...15شمارهٔ ۴۶۱: باده وقتی مزه دارد که تو باشی در ...16شمارهٔ ۴۶۲: کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم ...17شمارهٔ ۴۶۳: نمی توان به هم آغوشی ات قناعت کرد ...18شمارهٔ ۴۶۴: قافله اشک و آه، از همه سو ریز کرد ...19شمارهٔ ۴۶۵: از چه رو دارد شب زلفت به تاریکی س ...20شمارهٔ ۴۶۶: من سودازده را داغ منه بر سر دست - ...21شمارهٔ ۴۶۷: موسم گل شد که از وی بشکفد دل، باغ ...22شمارهٔ ۴۶۸: خاک گردیدم، نگردید آرزوها بر طرف ...23شمارهٔ ۴۶۹: کو پیر مغان کز می اسرار زند حرف - ...24شمارهٔ ۴۷۰: دل نشود بی امید، با غم جانان حریف ...25شمارهٔ ۴۷۱: بس که دارم از تغابن در دل محزون ت ...26شمارهٔ ۴۷۲: به غیر مرگ نسیم از خدا نمی طلبد - ...27شمارهٔ ۴۷۳: خواست تا برهم خورد هنگامه ارباب ع ...28شمارهٔ ۴۷۴: نیست یک دانه نصیب تن ما لذت رزق - ...29شمارهٔ ۴۷۵: همچو داغ لاله نور از من مجوی - مر ...30شمارهٔ ۴۷۶: در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک - ...31شمارهٔ ۴۷۷: تاک آبستن نور است، نخواهد زایید - ...32شمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - ...33شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...34شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...35شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...36شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...37شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...38شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...39شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...40شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...41شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...42شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...43شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...44شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...45شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...46شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...47شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...48شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...49شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...50شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...51شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...52شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...53شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...54شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...55شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...56شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...57شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...58شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...59شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...60شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...61شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...62شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...63شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...64شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...65شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...66شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...67شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...68شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...69شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...70شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...71شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...72شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...73شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...74شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...75شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...76شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...77شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...78شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...79شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...80شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...81شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...82شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...83شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...84شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...85شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...86شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...87شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...88شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...89شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...90شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...91شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...92شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...93شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...94شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...95شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...96شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...97شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...98شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...99شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...100شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...101شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...102شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...103شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...104شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...105شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...106شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...107شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...108شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...109شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...110شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...111شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...112شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...113شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...114شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...115شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...116شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...117شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...118شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...119شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...120شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...121شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...122شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...123شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...124شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...125شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...126شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...127شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...128شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...129شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...130شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...131شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...132شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...133شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...134شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...135شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...136شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...137شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...138شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...139شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...140شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...141شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...142شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...143شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...144شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...145شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...146شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...147شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...148شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...149شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...150شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...151شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...152شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...153شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...154شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...155شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...156شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...157شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...158شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...159شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...160شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...161شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...162شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...163شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...164شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...165شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...166شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...167شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...168شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...169شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...170شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...171شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...172شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...173شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...174شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...175شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...176شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...177شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...178شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...179شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...180شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...181شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...182شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...183شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...184شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...185شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...186شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...187شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...188شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...189شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...190شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...191شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...192شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...193شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...194شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...195شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...196شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...197شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...198شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...199شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...200شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...201شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...202شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...203شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...204شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...205شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...206شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...207شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...208شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...209شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...210شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...211شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...212شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...213شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...214شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...215شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...216شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...217شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...218شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...219شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...220شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...221شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...222شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...223شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...224شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...225شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...226شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...227شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...228شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...229شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...230شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...231شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...232شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...233شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...234شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...235شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...236شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...237شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...238شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...239شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...240شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...241شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...242شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...243شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...244شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...245شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...246شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...247شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...248شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...249شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...250شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...251شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...252شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...253شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...254شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...255شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...256شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...257شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...258شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...259شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...260شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...261شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...262شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...263شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...264شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...265شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...266شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...267شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...268شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...269شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...270شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...271شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...272شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...273شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...274شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...275شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...276شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...277شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...278شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...279شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...280شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...281شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...282شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...283شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...284شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...285شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...286شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...287شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...288شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...289شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...290شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...291شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...292شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...293شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...294شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...295شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...296شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...297شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...298شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...299شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...300شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...301شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...302شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...303شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...304شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...305شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...306شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...307شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...308شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...309شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...310شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...311شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...312شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...313شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...314شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...315شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...316شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...317شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...318شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...319شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...320شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...321شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...322شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ