به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۴۵۵: کوهکن مزد گر از جوی تراشی می دید - آب در جوی نمی کرد ز چشم تر خویش

1260عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

کوهکن مزد گر از جوی تراشی می دید
آب در جوی نمی کرد ز چشم تر خویش
حقگزاری نتوان کرد به رونق ده کار
چه تلافی کند آیینه به روشنگر خویش؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۵۴: به ره گلشنم آید در زندان در پیش - ...2شمارهٔ ۴۵۵: کوهکن مزد گر از جوی تراشی می دید ...3شمارهٔ ۴۵۶: پروانه ما گرچه رسد زود به آتش - خ ...4شمارهٔ ۴۵۷: چنان کز بهر آتش، سنگ و آهن را زنی ...5شمارهٔ ۴۵۸: ز آب خوردن بسیار، گل شود کمرنگ - ...6شمارهٔ ۴۵۹: ترسم از حرف غلط کاری، شود در نامه ...7شمارهٔ ۴۶۰: حباب وقت خودم در شط تنک ظرفی - چه ...8شمارهٔ ۴۶۱: باده وقتی مزه دارد که تو باشی در ...9شمارهٔ ۴۶۲: کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم ...10شمارهٔ ۴۶۳: نمی توان به هم آغوشی ات قناعت کرد ...11شمارهٔ ۴۶۴: قافله اشک و آه، از همه سو ریز کرد ...12شمارهٔ ۴۶۵: از چه رو دارد شب زلفت به تاریکی س ...13شمارهٔ ۴۶۶: من سودازده را داغ منه بر سر دست - ...14شمارهٔ ۴۶۷: موسم گل شد که از وی بشکفد دل، باغ ...15شمارهٔ ۴۶۸: خاک گردیدم، نگردید آرزوها بر طرف ...16شمارهٔ ۴۶۹: کو پیر مغان کز می اسرار زند حرف - ...17شمارهٔ ۴۷۰: دل نشود بی امید، با غم جانان حریف ...18شمارهٔ ۴۷۱: بس که دارم از تغابن در دل محزون ت ...19شمارهٔ ۴۷۲: به غیر مرگ نسیم از خدا نمی طلبد - ...20شمارهٔ ۴۷۳: خواست تا برهم خورد هنگامه ارباب ع ...21شمارهٔ ۴۷۴: نیست یک دانه نصیب تن ما لذت رزق - ...22شمارهٔ ۴۷۵: همچو داغ لاله نور از من مجوی - مر ...23شمارهٔ ۴۷۶: در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک - ...24شمارهٔ ۴۷۷: تاک آبستن نور است، نخواهد زایید - ...25شمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - ...26شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...27شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...28شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...29شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...30شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...31شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...32شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...33شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...34شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...35شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...36شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...37شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...38شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...39شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...40شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...41شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...42شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...43شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...44شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...45شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...46شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...47شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...48شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...49شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...50شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...51شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...52شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...53شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...54شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...55شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...56شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...57شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...58شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...59شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...60شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...61شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...62شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...63شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...64شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...65شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...66شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...67شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...68شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...69شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...70شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...71شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...72شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...73شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...74شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...75شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...76شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...77شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...78شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...79شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...80شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...81شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...82شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...83شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...84شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...85شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...86شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...87شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...88شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...89شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...90شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...91شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...92شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...93شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...94شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...95شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...96شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...97شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...98شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...99شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...100شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...101شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...102شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...103شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...104شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...105شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...106شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...107شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...108شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...109شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...110شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...111شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...112شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...113شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...114شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...115شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...116شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...117شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...118شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...119شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...120شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...121شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...122شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...123شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...124شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...125شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...126شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...127شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...128شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...129شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...130شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...131شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...132شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...133شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...134شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...135شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...136شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...137شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...138شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...139شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...140شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...141شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...142شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...143شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...144شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...145شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...146شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...147شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...148شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...149شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...150شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...151شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...152شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...153شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...154شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...155شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...156شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...157شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...158شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...159شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...160شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...161شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...162شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...163شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...164شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...165شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...166شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...167شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...168شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...169شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...170شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...171شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...172شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...173شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...174شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...175شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...176شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...177شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...178شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...179شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...180شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...181شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...182شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...183شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...184شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...185شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...186شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...187شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...188شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...189شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...190شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...191شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...192شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...193شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...194شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...195شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...196شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...197شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...198شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...199شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...200شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...201شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...202شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...203شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...204شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...205شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...206شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...207شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...208شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...209شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...210شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...211شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...212شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...213شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...214شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...215شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...216شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...217شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...218شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...219شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...220شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...221شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...222شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...223شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...224شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...225شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...226شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...227شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...228شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...229شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...230شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...231شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...232شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...233شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...234شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...235شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...236شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...237شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...238شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...239شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...240شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...241شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...242شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...243شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...244شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...245شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...246شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...247شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...248شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...249شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...250شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...251شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...252شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...253شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...254شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...255شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...256شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...257شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...258شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...259شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...260شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...261شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...262شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...263شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...264شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...265شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...266شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...267شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...268شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...269شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...270شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...271شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...272شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...273شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...274شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...275شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...276شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...277شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...278شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...279شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...280شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...281شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...282شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...283شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...284شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...285شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...286شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...287شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...288شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...289شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...290شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...291شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...292شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...293شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...294شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...295شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...296شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...297شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...298شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...299شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...300شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...301شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...302شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...303شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...304شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...305شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...306شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...307شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...308شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...309شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...310شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...311شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...312شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...313شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...314شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...315شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ