به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۴۵۰: جا در آتش کند از محرم و بیگانه خویش - چون کمان هر که برون می رود از خانه خویش

1300عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

جا در آتش کند از محرم و بیگانه خویش
چون کمان هر که برون می رود از خانه خویش
تا ز ما جغد نیفتد به ره در بدری
گل تعمیر نبردیم به ویرانه خویش
نیست چون سبحه درین کشت، جوی حاصل ما
سبز کردیم ز بهر دگران دانه خویش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۴۹: رسید موسم دی، جام و شیشه پیش آور ...2شمارهٔ ۴۵۰: جا در آتش کند از محرم و بیگانه خو ...3شمارهٔ ۴۵۱: هزار بار نگردید تا به گرد سرش - ن ...4شمارهٔ ۴۵۲: نگیرم چون سر زلف سیاهش؟ - که خود ...5شمارهٔ ۴۵۳: برون نرفت فغانت ز تنگنای فلک - عب ...6شمارهٔ ۴۵۴: به ره گلشنم آید در زندان در پیش - ...7شمارهٔ ۴۵۵: کوهکن مزد گر از جوی تراشی می دید ...8شمارهٔ ۴۵۶: پروانه ما گرچه رسد زود به آتش - خ ...9شمارهٔ ۴۵۷: چنان کز بهر آتش، سنگ و آهن را زنی ...10شمارهٔ ۴۵۸: ز آب خوردن بسیار، گل شود کمرنگ - ...11شمارهٔ ۴۵۹: ترسم از حرف غلط کاری، شود در نامه ...12شمارهٔ ۴۶۰: حباب وقت خودم در شط تنک ظرفی - چه ...13شمارهٔ ۴۶۱: باده وقتی مزه دارد که تو باشی در ...14شمارهٔ ۴۶۲: کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم ...15شمارهٔ ۴۶۳: نمی توان به هم آغوشی ات قناعت کرد ...16شمارهٔ ۴۶۴: قافله اشک و آه، از همه سو ریز کرد ...17شمارهٔ ۴۶۵: از چه رو دارد شب زلفت به تاریکی س ...18شمارهٔ ۴۶۶: من سودازده را داغ منه بر سر دست - ...19شمارهٔ ۴۶۷: موسم گل شد که از وی بشکفد دل، باغ ...20شمارهٔ ۴۶۸: خاک گردیدم، نگردید آرزوها بر طرف ...21شمارهٔ ۴۶۹: کو پیر مغان کز می اسرار زند حرف - ...22شمارهٔ ۴۷۰: دل نشود بی امید، با غم جانان حریف ...23شمارهٔ ۴۷۱: بس که دارم از تغابن در دل محزون ت ...24شمارهٔ ۴۷۲: به غیر مرگ نسیم از خدا نمی طلبد - ...25شمارهٔ ۴۷۳: خواست تا برهم خورد هنگامه ارباب ع ...26شمارهٔ ۴۷۴: نیست یک دانه نصیب تن ما لذت رزق - ...27شمارهٔ ۴۷۵: همچو داغ لاله نور از من مجوی - مر ...28شمارهٔ ۴۷۶: در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک - ...29شمارهٔ ۴۷۷: تاک آبستن نور است، نخواهد زایید - ...30شمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - ...31شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...32شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...33شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...34شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...35شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...36شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...37شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...38شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...39شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...40شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...41شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...42شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...43شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...44شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...45شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...46شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...47شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...48شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...49شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...50شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...51شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...52شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...53شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...54شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...55شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...56شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...57شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...58شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...59شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...60شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...61شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...62شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...63شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...64شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...65شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...66شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...67شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...68شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...69شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...70شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...71شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...72شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...73شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...74شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...75شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...76شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...77شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...78شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...79شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...80شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...81شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...82شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...83شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...84شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...85شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...86شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...87شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...88شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...89شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...90شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...91شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...92شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...93شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...94شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...95شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...96شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...97شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...98شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...99شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...100شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...101شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...102شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...103شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...104شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...105شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...106شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...107شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...108شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...109شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...110شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...111شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...112شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...113شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...114شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...115شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...116شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...117شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...118شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...119شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...120شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...121شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...122شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...123شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...124شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...125شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...126شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...127شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...128شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...129شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...130شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...131شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...132شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...133شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...134شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...135شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...136شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...137شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...138شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...139شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...140شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...141شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...142شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...143شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...144شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...145شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...146شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...147شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...148شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...149شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...150شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...151شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...152شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...153شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...154شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...155شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...156شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...157شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...158شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...159شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...160شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...161شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...162شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...163شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...164شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...165شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...166شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...167شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...168شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...169شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...170شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...171شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...172شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...173شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...174شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...175شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...176شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...177شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...178شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...179شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...180شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...181شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...182شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...183شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...184شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...185شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...186شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...187شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...188شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...189شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...190شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...191شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...192شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...193شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...194شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...195شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...196شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...197شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...198شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...199شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...200شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...201شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...202شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...203شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...204شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...205شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...206شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...207شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...208شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...209شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...210شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...211شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...212شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...213شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...214شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...215شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...216شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...217شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...218شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...219شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...220شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...221شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...222شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...223شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...224شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...225شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...226شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...227شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...228شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...229شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...230شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...231شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...232شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...233شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...234شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...235شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...236شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...237شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...238شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...239شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...240شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...241شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...242شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...243شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...244شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...245شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...246شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...247شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...248شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...249شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...250شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...251شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...252شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...253شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...254شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...255شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...256شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...257شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...258شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...259شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...260شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...261شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...262شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...263شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...264شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...265شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...266شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...267شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...268شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...269شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...270شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...271شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...272شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...273شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...274شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...275شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...276شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...277شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...278شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...279شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...280شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...281شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...282شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...283شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...284شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...285شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...286شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...287شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...288شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...289شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...290شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...291شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...292شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...293شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...294شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...295شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...296شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...297شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...298شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...299شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...300شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...301شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...302شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...303شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...304شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...305شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...306شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...307شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...308شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...309شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...310شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...311شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...312شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...313شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...314شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...315شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...316شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...317شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...318شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...319شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...320شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ