به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۴۱۱: دل برد آن نگار، ببینم چه می کند - گل کرد صید خار، ببینم چه می کند

1230عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دل برد آن نگار، ببینم چه می کند
گل کرد صید خار، ببینم چه می کند
شوخی کنان به چشم درآمد چو طفل اشک
آید چو در کنار، ببینم چه می کند
در صبح وصل، دیده گرفتار گریه بود
در شام انتظار ببینم چه می کند
کارم به دست چرخ و ز من بازپرس کار
انصاف کردگار ببینم چه می کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۱۰: عیسی صفت است دختر رز - مادر دارد، ...2شمارهٔ ۴۱۱: دل برد آن نگار، ببینم چه می کند - ...3شمارهٔ ۴۱۲: شیرین به چشم کس ننماییم همچو اشک ...4شمارهٔ ۴۱۳: حال طوفان زدگان هیچ نپرسید کسی - ...5شمارهٔ ۴۱۴: آمد برهمن در حرم،با اهل دین شد هم ...6شمارهٔ ۴۱۵: یک گردش چشم نیم مستت - از گردش صد ...7شمارهٔ ۴۱۶: ساقی به ته شیشه می ناب نگه دار - ...8شمارهٔ ۴۱۷: به غیر ابروی جانان ندیده ام بیتی ...9شمارهٔ ۴۱۸: ز تنگدستی اگر با زمین شوم یکسان - ...10شمارهٔ ۴۱۹: گرد کلفت بس که می ریزد مرا بر تن ...11شمارهٔ ۴۲۰: مگو تا کی توان بیگانه بود از مردم ...12شمارهٔ ۴۲۱: چون کند چشم ترم گلریزی باران اشک ...13شمارهٔ ۴۲۲: زگل بی بهره ام وز آشیان دور - چه ...14شمارهٔ ۴۲۳: پیغمبر حسنت ورق معجزه گرداند - اف ...15شمارهٔ ۴۲۴: دشت سبز و کوه سبز و شهر سبز و خان ...16شمارهٔ ۴۲۵: محضر صد بیخودی دارم ز جام می به ک ...17شمارهٔ ۴۲۶: از دهن اشتیاق، بوسه به پیمانه ریز ...18شمارهٔ ۴۲۷: به نام پای تو هر گام خفته صد گل ز ...19شمارهٔ ۴۲۸: شیشه خونها خورد و می گیرد قدح کام ...20شمارهٔ ۴۲۹: کنم چون یاد ایام وصالش - نیاید بر ...21شمارهٔ ۴۳۰: دور طرب نگردد، هرگز به کام نرگس - ...22شمارهٔ ۴۳۱: هر کجا پیمانه گیرد از لب جانانه ب ...23شمارهٔ ۴۳۲: مایه آزار بود، صحبت ما با هوس - م ...24شمارهٔ ۴۳۳: قلزم تردامنی را ما کهن سوداگریم - ...25شمارهٔ ۴۳۴: پاکرو در خاک هندستان، همین آب است ...26شمارهٔ ۴۳۵: بی گرفتاری نخواهم بود، خاطر جمع د ...27شمارهٔ ۴۳۶: این که می ترسی ز مستی، عقل نیست - ...28شمارهٔ ۴۳۷: سرنوشتی غیر بی برگی ندارد نخل ما ...29شمارهٔ ۴۳۸: در سرابستان گیتی چون شراب زرد باش ...30شمارهٔ ۴۳۹: نام مستوری آن چشم سیه کار مبر - ک ...31شمارهٔ ۴۴۰: انگیخت شراب از رخ زیبای تو آتش - ...32شمارهٔ ۴۴۱: کسی کو را نباشد طاقت یک میل ره رف ...33شمارهٔ ۴۴۲: ای دل مزن گام هوس، چون نیست یک مو ...34شمارهٔ ۴۴۳: از کف رغبت نداد، ساغر آیینه را - ...35شمارهٔ ۴۴۴: کسی نگفت که چون گل همیشه عریان با ...36شمارهٔ ۴۴۵: تا به کی باشی گرفتار امید؟ - ناام ...37شمارهٔ ۴۴۶: شب در آغوش نظر بود سراپای تنش - پ ...38شمارهٔ ۴۴۷: دلم از روی تو خوش، خاطرم از موی ت ...39شمارهٔ ۴۴۸: یار میان باز کرد، رو به کناری نشی ...40شمارهٔ ۴۴۹: رسید موسم دی، جام و شیشه پیش آور ...41شمارهٔ ۴۵۰: جا در آتش کند از محرم و بیگانه خو ...42شمارهٔ ۴۵۱: هزار بار نگردید تا به گرد سرش - ن ...43شمارهٔ ۴۵۲: نگیرم چون سر زلف سیاهش؟ - که خود ...44شمارهٔ ۴۵۳: برون نرفت فغانت ز تنگنای فلک - عب ...45شمارهٔ ۴۵۴: به ره گلشنم آید در زندان در پیش - ...46شمارهٔ ۴۵۵: کوهکن مزد گر از جوی تراشی می دید ...47شمارهٔ ۴۵۶: پروانه ما گرچه رسد زود به آتش - خ ...48شمارهٔ ۴۵۷: چنان کز بهر آتش، سنگ و آهن را زنی ...49شمارهٔ ۴۵۸: ز آب خوردن بسیار، گل شود کمرنگ - ...50شمارهٔ ۴۵۹: ترسم از حرف غلط کاری، شود در نامه ...51شمارهٔ ۴۶۰: حباب وقت خودم در شط تنک ظرفی - چه ...52شمارهٔ ۴۶۱: باده وقتی مزه دارد که تو باشی در ...53شمارهٔ ۴۶۲: کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم ...54شمارهٔ ۴۶۳: نمی توان به هم آغوشی ات قناعت کرد ...55شمارهٔ ۴۶۴: قافله اشک و آه، از همه سو ریز کرد ...56شمارهٔ ۴۶۵: از چه رو دارد شب زلفت به تاریکی س ...57شمارهٔ ۴۶۶: من سودازده را داغ منه بر سر دست - ...58شمارهٔ ۴۶۷: موسم گل شد که از وی بشکفد دل، باغ ...59شمارهٔ ۴۶۸: خاک گردیدم، نگردید آرزوها بر طرف ...60شمارهٔ ۴۶۹: کو پیر مغان کز می اسرار زند حرف - ...61شمارهٔ ۴۷۰: دل نشود بی امید، با غم جانان حریف ...62شمارهٔ ۴۷۱: بس که دارم از تغابن در دل محزون ت ...63شمارهٔ ۴۷۲: به غیر مرگ نسیم از خدا نمی طلبد - ...64شمارهٔ ۴۷۳: خواست تا برهم خورد هنگامه ارباب ع ...65شمارهٔ ۴۷۴: نیست یک دانه نصیب تن ما لذت رزق - ...66شمارهٔ ۴۷۵: همچو داغ لاله نور از من مجوی - مر ...67شمارهٔ ۴۷۶: در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک - ...68شمارهٔ ۴۷۷: تاک آبستن نور است، نخواهد زایید - ...69شمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - ...70شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...71شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...72شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...73شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...74شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...75شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...76شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...77شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...78شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...79شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...80شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...81شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...82شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...83شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...84شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...85شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...86شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...87شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...88شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...89شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...90شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...91شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...92شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...93شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...94شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...95شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...96شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...97شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...98شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...99شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...100شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...101شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...102شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...103شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...104شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...105شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...106شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...107شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...108شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...109شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...110شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...111شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...112شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...113شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...114شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...115شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...116شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...117شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...118شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...119شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...120شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...121شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...122شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...123شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...124شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...125شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...126شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...127شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...128شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...129شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...130شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...131شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...132شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...133شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...134شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...135شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...136شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...137شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...138شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...139شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...140شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...141شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...142شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...143شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...144شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...145شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...146شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...147شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...148شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...149شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...150شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...151شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...152شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...153شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...154شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...155شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...156شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...157شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...158شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...159شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...160شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...161شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...162شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...163شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...164شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...165شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...166شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...167شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...168شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...169شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...170شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...171شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...172شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...173شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...174شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...175شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...176شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...177شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...178شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...179شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...180شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...181شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...182شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...183شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...184شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...185شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...186شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...187شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...188شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...189شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...190شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...191شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...192شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...193شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...194شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...195شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...196شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...197شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...198شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...199شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...200شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...201شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...202شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...203شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...204شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...205شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...206شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...207شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...208شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...209شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...210شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...211شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...212شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...213شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...214شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...215شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...216شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...217شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...218شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...219شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...220شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...221شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...222شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...223شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...224شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...225شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...226شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...227شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...228شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...229شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...230شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...231شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...232شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...233شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...234شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...235شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...236شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...237شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...238شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...239شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...240شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...241شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...242شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...243شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...244شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...245شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...246شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...247شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...248شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...249شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...250شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...251شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...252شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...253شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...254شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...255شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...256شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...257شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...258شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...259شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...260شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...261شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...262شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...263شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...264شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...265شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...266شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...267شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...268شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...269شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...270شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...271شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...272شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...273شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...274شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...275شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...276شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...277شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...278شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...279شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...280شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...281شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...282شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...283شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...284شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...285شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...286شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...287شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...288شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...289شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...290شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...291شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...292شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...293شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...294شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...295شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...296شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...297شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...298شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...299شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...300شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...301شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...302شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...303شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...304شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...305شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...306شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...307شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...308شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...309شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...310شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...311شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...312شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...313شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...314شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...315شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...316شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...317شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...318شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...319شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...320شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...321شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...322شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...323شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...324شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...325شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...326شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...327شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...328شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...329شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...330شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...331شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...332شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...333شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...334شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...335شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...336شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...337شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...338شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...339شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...340شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...341شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...342شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...343شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...344شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...345شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...346شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...347شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...348شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...349شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...350شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...351شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...352شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...353شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...354شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...355شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...356شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...357شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...358شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...359شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ