کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بر یاد رخش چون رود از دیده من آب
    صد باغ توان داد به یک چشم زدن آب
    آب از مژه رو کرد به من، آه چه سازم
    گر وانشود همچو حباب از سر من آب
    با آن رخ شاداب به گلشن چو درآیی
    از سایه روی تو خورد سرو و سمن آب
    زاهد نشود قابل پابوس خم می
    چون شیشه، گر از باده کشد دست و دهن آب
    گر شهرت تردامنی گل شنود خاک
    هرگز نگذارد که درآید به چمن آب
    سرچشمه این بادیه را خضر بلد نیست
    برداشتمی کاش چو گوهر ز وطن آب
    تر شد ره گوشم ز غزلخوانی طغرا
    هرگز نشنیدم که برآید ز سخن آب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha