به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۳۴۰: پیغام نگار ما نیامد - بویی ز بهار ما نیامد

1480عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

پیغام نگار ما نیامد
بویی ز بهار ما نیامد
رقصی که پسند شعله گردد
از دست شرار ما نیامد
شب هاله صفت میان گشودیم
آن مه به کنار ما نیامد
در کارگه زمانه، کردیم
کاری که به کار ما نیامد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۳۹: از رشک آبیاری ساقی در آتشیم - ما ...2شمارهٔ ۳۴۰: پیغام نگار ما نیامد - بویی ز بهار ...3شمارهٔ ۳۴۱: چه غم گر گنج بادآورد گل فصل خزان ...4شمارهٔ ۳۴۲: خواهد از شاخ مکافات به صدرنگ دمید ...5شمارهٔ ۳۴۳: از گردش یک چشم تو، پیمانه صد غم م ...6شمارهٔ ۳۴۴: آیینه از رخ تو گل تازه می کشد - ص ...7شمارهٔ ۳۴۵: دل به امید عشق او، تن به هوس نمی ...8شمارهٔ ۳۴۶: ز رخ، چشم تو مستی در بهشت افتاده ...9شمارهٔ ۳۴۷: بس که از چشم تر ما آستین نمناک شد ...10شمارهٔ ۳۴۸: در کار غم عشق، دلم گشت ز خود جمع ...11شمارهٔ ۳۴۹: کی ز بیداد تو، عاشق به کسی داد کن ...12شمارهٔ ۳۵۰: زخم ما چون زخم سوسن گشت سرتاسر کب ...13شمارهٔ ۳۵۱: ما خوی گرفته وصالیم - از هجر، خدا ...14شمارهٔ ۳۵۲: هر کجا گلشن حسن تو گشاید در فیض - ...15شمارهٔ ۳۵۳: حرفی که به سرگوشی ازان شوخ زند سر ...16شمارهٔ ۳۵۴: مصلحت در تلخکامی دیده پیر می فروش ...17شمارهٔ ۳۵۵: کی بود دیوانگان را ترسی از باران ...18شمارهٔ ۳۵۶: زخمی تیغ خمارم، کو مروت پیشه ای - ...19شمارهٔ ۳۵۷: گل گل رخ تو از قدح مل شکفته شد - ...20شمارهٔ ۳۵۸: درین چمن، گل امسال همچو پار نبود ...21شمارهٔ ۳۵۹: گل به کاخ غنچه برگردید، تا روی تو ...22شمارهٔ ۳۶۰: آغوش نظر تنگ است، آن یار نمی گنجد ...23شمارهٔ ۳۶۱: زلفی که بر زبان و دل شانه بگذرد - ...24شمارهٔ ۳۶۲: بس که خیال آن پری، مایه دردسر شود ...25شمارهٔ ۳۶۳: بدین سان رخ ز من گر آن گل بدخو بگ ...26شمارهٔ ۳۶۴: ز شور جلوه گاهش می توان یافت - کز ...27شمارهٔ ۳۶۵: در ازل نگشود چشمم تا غمش پیدا نشد ...28شمارهٔ ۳۶۶: گفتگوی گلشن رویش دهان را تازه کرد ...29شمارهٔ ۳۶۷: مرا به نسبت آدم، زمانه خوار کند - ...30شمارهٔ ۳۶۸: گل خورشید اگر گلدسته می شد - به ت ...31شمارهٔ ۳۶۹: چشم مرا به شوق رخت خواب می برد - ...32شمارهٔ ۳۷۰: نازم به دام زلف تو کز طایر دلم - ...33شمارهٔ ۳۷۱: دل پیش تو از طعنه اغیار نترسد - گ ...34شمارهٔ ۳۷۲: به امیدی که چو طفل نگهم بازآیی - ...35شمارهٔ ۳۷۳: نمی استد به زور صبر، اشک غربت آلو ...36شمارهٔ ۳۷۴: در ساز فغانم ره آواز غلط شد - از ...37شمارهٔ ۳۷۵: رهبری کو تا دل از سرگشتگی بی غم ش ...38شمارهٔ ۳۷۶: در شب وصل، نمایان شدن صبح فراق - ...39شمارهٔ ۳۷۷: از خشکسال، رند قدح نوش را چه غم - ...40شمارهٔ ۳۷۸: لبت چگونه دلم را به وعده شاد ندار ...41شمارهٔ ۳۷۹: ز بس به اهل وطن می کشد دلم در هند ...42شمارهٔ ۳۸۰: بر سر تردامنی، دوزخ ز جانم تاب بر ...43شمارهٔ ۳۸۱: با درد من دوای کسی سازگار نیست - ...44شمارهٔ ۳۸۲: این یک دم نابود، چه باشد چه نباشد ...45شمارهٔ ۳۸۳: کس به فریاد جرس گر نرسد، جا دارد ...46شمارهٔ ۳۸۴: اشکم نمی کشد پای، از راه کوچه گرد ...47شمارهٔ ۳۸۵: شانه روشن کرد چشمم را و زلفش تیره ...48شمارهٔ ۳۸۶: سرزلف ترا تا دید دل، از پای می اف ...49شمارهٔ ۳۸۷: از عقده های زلف بتان شانه نگذرد - ...50شمارهٔ ۳۸۸: تبسم از لب آن تندخو نمی آید - چو ...51شمارهٔ ۳۸۹: عمرم همه صرف گلرخان شد - من پیر ش ...52شمارهٔ ۳۹۰: دل داده ام به یار، ببینم چه می شو ...53شمارهٔ ۳۹۱: با روی تو خورشید جهانگرد چه باشد ...54شمارهٔ ۳۹۲: با رنگ نوبهاری، چون در خزان برآیی ...55شمارهٔ ۳۹۳: نکنم باور ازان سست وفا، عهد وصال ...56شمارهٔ ۳۹۴: عشوه بیرون نمی رود ز تنش - کی توا ...57شمارهٔ ۳۹۵: در بزمگاه وصل چو نوبت به ما رسد - ...58شمارهٔ ۳۹۶: خاک غربت شود اندوه وطن را درمان - ...59شمارهٔ ۳۹۷: پای تا سر چون جرس گوشم، ولی زین ک ...60شمارهٔ ۳۹۸: دندان ستم بر همه تیز است فلک را - ...61شمارهٔ ۳۹۹: نخندد چون دلم بر شانه، کز راه تهی ...62شمارهٔ ۴۰۰: بی توام در سیر گل، تن با خزان همد ...63شمارهٔ ۴۰۱: یکقلم از من نیاید رو سفیدی در وجو ...64شمارهٔ ۴۰۲: هر کجا من پیاده می گردم - دلخوشی ...65شمارهٔ ۴۰۳: در شبستان دلم، از سرگذشت زلف او - ...66شمارهٔ ۴۰۴: از جای خود نخیزد، بهر تواضع خضر - ...67شمارهٔ ۴۰۵: گر ادب دورم نمی کرد از بر آن سروق ...68شمارهٔ ۴۰۶: گر خیال تو ز پیش نظرم گردد دور - ...69شمارهٔ ۴۰۷: همچو کاغذ می شود چشمم سفید از انت ...70شمارهٔ ۴۰۸: چو ز انجمن برآیی، عوض تو ناز ماند ...71شمارهٔ ۴۰۹: چون هوای کوچه بند نی، درین سبز آش ...72شمارهٔ ۴۱۰: عیسی صفت است دختر رز - مادر دارد، ...73شمارهٔ ۴۱۱: دل برد آن نگار، ببینم چه می کند - ...74شمارهٔ ۴۱۲: شیرین به چشم کس ننماییم همچو اشک ...75شمارهٔ ۴۱۳: حال طوفان زدگان هیچ نپرسید کسی - ...76شمارهٔ ۴۱۴: آمد برهمن در حرم،با اهل دین شد هم ...77شمارهٔ ۴۱۵: یک گردش چشم نیم مستت - از گردش صد ...78شمارهٔ ۴۱۶: ساقی به ته شیشه می ناب نگه دار - ...79شمارهٔ ۴۱۷: به غیر ابروی جانان ندیده ام بیتی ...80شمارهٔ ۴۱۸: ز تنگدستی اگر با زمین شوم یکسان - ...81شمارهٔ ۴۱۹: گرد کلفت بس که می ریزد مرا بر تن ...82شمارهٔ ۴۲۰: مگو تا کی توان بیگانه بود از مردم ...83شمارهٔ ۴۲۱: چون کند چشم ترم گلریزی باران اشک ...84شمارهٔ ۴۲۲: زگل بی بهره ام وز آشیان دور - چه ...85شمارهٔ ۴۲۳: پیغمبر حسنت ورق معجزه گرداند - اف ...86شمارهٔ ۴۲۴: دشت سبز و کوه سبز و شهر سبز و خان ...87شمارهٔ ۴۲۵: محضر صد بیخودی دارم ز جام می به ک ...88شمارهٔ ۴۲۶: از دهن اشتیاق، بوسه به پیمانه ریز ...89شمارهٔ ۴۲۷: به نام پای تو هر گام خفته صد گل ز ...90شمارهٔ ۴۲۸: شیشه خونها خورد و می گیرد قدح کام ...91شمارهٔ ۴۲۹: کنم چون یاد ایام وصالش - نیاید بر ...92شمارهٔ ۴۳۰: دور طرب نگردد، هرگز به کام نرگس - ...93شمارهٔ ۴۳۱: هر کجا پیمانه گیرد از لب جانانه ب ...94شمارهٔ ۴۳۲: مایه آزار بود، صحبت ما با هوس - م ...95شمارهٔ ۴۳۳: قلزم تردامنی را ما کهن سوداگریم - ...96شمارهٔ ۴۳۴: پاکرو در خاک هندستان، همین آب است ...97شمارهٔ ۴۳۵: بی گرفتاری نخواهم بود، خاطر جمع د ...98شمارهٔ ۴۳۶: این که می ترسی ز مستی، عقل نیست - ...99شمارهٔ ۴۳۷: سرنوشتی غیر بی برگی ندارد نخل ما ...100شمارهٔ ۴۳۸: در سرابستان گیتی چون شراب زرد باش ...101شمارهٔ ۴۳۹: نام مستوری آن چشم سیه کار مبر - ک ...102شمارهٔ ۴۴۰: انگیخت شراب از رخ زیبای تو آتش - ...103شمارهٔ ۴۴۱: کسی کو را نباشد طاقت یک میل ره رف ...104شمارهٔ ۴۴۲: ای دل مزن گام هوس، چون نیست یک مو ...105شمارهٔ ۴۴۳: از کف رغبت نداد، ساغر آیینه را - ...106شمارهٔ ۴۴۴: کسی نگفت که چون گل همیشه عریان با ...107شمارهٔ ۴۴۵: تا به کی باشی گرفتار امید؟ - ناام ...108شمارهٔ ۴۴۶: شب در آغوش نظر بود سراپای تنش - پ ...109شمارهٔ ۴۴۷: دلم از روی تو خوش، خاطرم از موی ت ...110شمارهٔ ۴۴۸: یار میان باز کرد، رو به کناری نشی ...111شمارهٔ ۴۴۹: رسید موسم دی، جام و شیشه پیش آور ...112شمارهٔ ۴۵۰: جا در آتش کند از محرم و بیگانه خو ...113شمارهٔ ۴۵۱: هزار بار نگردید تا به گرد سرش - ن ...114شمارهٔ ۴۵۲: نگیرم چون سر زلف سیاهش؟ - که خود ...115شمارهٔ ۴۵۳: برون نرفت فغانت ز تنگنای فلک - عب ...116شمارهٔ ۴۵۴: به ره گلشنم آید در زندان در پیش - ...117شمارهٔ ۴۵۵: کوهکن مزد گر از جوی تراشی می دید ...118شمارهٔ ۴۵۶: پروانه ما گرچه رسد زود به آتش - خ ...119شمارهٔ ۴۵۷: چنان کز بهر آتش، سنگ و آهن را زنی ...120شمارهٔ ۴۵۸: ز آب خوردن بسیار، گل شود کمرنگ - ...121شمارهٔ ۴۵۹: ترسم از حرف غلط کاری، شود در نامه ...122شمارهٔ ۴۶۰: حباب وقت خودم در شط تنک ظرفی - چه ...123شمارهٔ ۴۶۱: باده وقتی مزه دارد که تو باشی در ...124شمارهٔ ۴۶۲: کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم ...125شمارهٔ ۴۶۳: نمی توان به هم آغوشی ات قناعت کرد ...126شمارهٔ ۴۶۴: قافله اشک و آه، از همه سو ریز کرد ...127شمارهٔ ۴۶۵: از چه رو دارد شب زلفت به تاریکی س ...128شمارهٔ ۴۶۶: من سودازده را داغ منه بر سر دست - ...129شمارهٔ ۴۶۷: موسم گل شد که از وی بشکفد دل، باغ ...130شمارهٔ ۴۶۸: خاک گردیدم، نگردید آرزوها بر طرف ...131شمارهٔ ۴۶۹: کو پیر مغان کز می اسرار زند حرف - ...132شمارهٔ ۴۷۰: دل نشود بی امید، با غم جانان حریف ...133شمارهٔ ۴۷۱: بس که دارم از تغابن در دل محزون ت ...134شمارهٔ ۴۷۲: به غیر مرگ نسیم از خدا نمی طلبد - ...135شمارهٔ ۴۷۳: خواست تا برهم خورد هنگامه ارباب ع ...136شمارهٔ ۴۷۴: نیست یک دانه نصیب تن ما لذت رزق - ...137شمارهٔ ۴۷۵: همچو داغ لاله نور از من مجوی - مر ...138شمارهٔ ۴۷۶: در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک - ...139شمارهٔ ۴۷۷: تاک آبستن نور است، نخواهد زایید - ...140شمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - ...141شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...142شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...143شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...144شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...145شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...146شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...147شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...148شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...149شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...150شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...151شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...152شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...153شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...154شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...155شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...156شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...157شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...158شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...159شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...160شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...161شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...162شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...163شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...164شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...165شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...166شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...167شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...168شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...169شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...170شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...171شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...172شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...173شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...174شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...175شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...176شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...177شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...178شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...179شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...180شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...181شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...182شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...183شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...184شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...185شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...186شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...187شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...188شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...189شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...190شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...191شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...192شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...193شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...194شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...195شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...196شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...197شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...198شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...199شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...200شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...201شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...202شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...203شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...204شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...205شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...206شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...207شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...208شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...209شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...210شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...211شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...212شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...213شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...214شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...215شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...216شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...217شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...218شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...219شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...220شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...221شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...222شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...223شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...224شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...225شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...226شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...227شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...228شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...229شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...230شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...231شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...232شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...233شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...234شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...235شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...236شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...237شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...238شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...239شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...240شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...241شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...242شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...243شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...244شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...245شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...246شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...247شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...248شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...249شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...250شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...251شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...252شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...253شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...254شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...255شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...256شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...257شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...258شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...259شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...260شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...261شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...262شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...263شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...264شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...265شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...266شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...267شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...268شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...269شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...270شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...271شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...272شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...273شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...274شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...275شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...276شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...277شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...278شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...279شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...280شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...281شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...282شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...283شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...284شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...285شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...286شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...287شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...288شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...289شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...290شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...291شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...292شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...293شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...294شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...295شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...296شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...297شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...298شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...299شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...300شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...301شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...302شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...303شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...304شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...305شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...306شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...307شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...308شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...309شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...310شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...311شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...312شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...313شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...314شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...315شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...316شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...317شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...318شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...319شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...320شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...321شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...322شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...323شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...324شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...325شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...326شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...327شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...328شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...329شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...330شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...331شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...332شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...333شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...334شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...335شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...336شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...337شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...338شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...339شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...340شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...341شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...342شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...343شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...344شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...345شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...346شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...347شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...348شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...349شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...350شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...351شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...352شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...353شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...354شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...355شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...356شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...357شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...358شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...359شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...360شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...361شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...362شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...363شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...364شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...365شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...366شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...367شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...368شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...369شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...370شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...371شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...372شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...373شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...374شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...375شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...376شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...377شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...378شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...379شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...380شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...381شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...382شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...383شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...384شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...385شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...386شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...387شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...388شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...389شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...390شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...391شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...392شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...393شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...394شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...395شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...396شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...397شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...398شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...399شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...400شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...401شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...402شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...403شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...404شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...405شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...406شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...407شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...408شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...409شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...410شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...411شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...412شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...413شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...414شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...415شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...416شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...417شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...418شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...419شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...420شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...421شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...422شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...423شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...424شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...425شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...426شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...427شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...428شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...429شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...430شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ