به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۳۶۳: بدین سان رخ ز من گر آن گل بدخو بگرداند - به تصویرش اگر افتد نگاهم، رو بگرداند

1290عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بدین سان رخ ز من گر آن گل بدخو بگرداند
به تصویرش اگر افتد نگاهم، رو بگرداند
ز بهر کار بدین کارخانه آمده ایم
که مزد می دهد آن را که هیچ کار نکرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۶۲: بس که خیال آن پری، مایه دردسر شود ...2شمارهٔ ۳۶۳: بدین سان رخ ز من گر آن گل بدخو بگ ...3شمارهٔ ۳۶۴: ز شور جلوه گاهش می توان یافت - کز ...4شمارهٔ ۳۶۵: در ازل نگشود چشمم تا غمش پیدا نشد ...5شمارهٔ ۳۶۶: گفتگوی گلشن رویش دهان را تازه کرد ...6شمارهٔ ۳۶۷: مرا به نسبت آدم، زمانه خوار کند - ...7شمارهٔ ۳۶۸: گل خورشید اگر گلدسته می شد - به ت ...8شمارهٔ ۳۶۹: چشم مرا به شوق رخت خواب می برد - ...9شمارهٔ ۳۷۰: نازم به دام زلف تو کز طایر دلم - ...10شمارهٔ ۳۷۱: دل پیش تو از طعنه اغیار نترسد - گ ...11شمارهٔ ۳۷۲: به امیدی که چو طفل نگهم بازآیی - ...12شمارهٔ ۳۷۳: نمی استد به زور صبر، اشک غربت آلو ...13شمارهٔ ۳۷۴: در ساز فغانم ره آواز غلط شد - از ...14شمارهٔ ۳۷۵: رهبری کو تا دل از سرگشتگی بی غم ش ...15شمارهٔ ۳۷۶: در شب وصل، نمایان شدن صبح فراق - ...16شمارهٔ ۳۷۷: از خشکسال، رند قدح نوش را چه غم - ...17شمارهٔ ۳۷۸: لبت چگونه دلم را به وعده شاد ندار ...18شمارهٔ ۳۷۹: ز بس به اهل وطن می کشد دلم در هند ...19شمارهٔ ۳۸۰: بر سر تردامنی، دوزخ ز جانم تاب بر ...20شمارهٔ ۳۸۱: با درد من دوای کسی سازگار نیست - ...21شمارهٔ ۳۸۲: این یک دم نابود، چه باشد چه نباشد ...22شمارهٔ ۳۸۳: کس به فریاد جرس گر نرسد، جا دارد ...23شمارهٔ ۳۸۴: اشکم نمی کشد پای، از راه کوچه گرد ...24شمارهٔ ۳۸۵: شانه روشن کرد چشمم را و زلفش تیره ...25شمارهٔ ۳۸۶: سرزلف ترا تا دید دل، از پای می اف ...26شمارهٔ ۳۸۷: از عقده های زلف بتان شانه نگذرد - ...27شمارهٔ ۳۸۸: تبسم از لب آن تندخو نمی آید - چو ...28شمارهٔ ۳۸۹: عمرم همه صرف گلرخان شد - من پیر ش ...29شمارهٔ ۳۹۰: دل داده ام به یار، ببینم چه می شو ...30شمارهٔ ۳۹۱: با روی تو خورشید جهانگرد چه باشد ...31شمارهٔ ۳۹۲: با رنگ نوبهاری، چون در خزان برآیی ...32شمارهٔ ۳۹۳: نکنم باور ازان سست وفا، عهد وصال ...33شمارهٔ ۳۹۴: عشوه بیرون نمی رود ز تنش - کی توا ...34شمارهٔ ۳۹۵: در بزمگاه وصل چو نوبت به ما رسد - ...35شمارهٔ ۳۹۶: خاک غربت شود اندوه وطن را درمان - ...36شمارهٔ ۳۹۷: پای تا سر چون جرس گوشم، ولی زین ک ...37شمارهٔ ۳۹۸: دندان ستم بر همه تیز است فلک را - ...38شمارهٔ ۳۹۹: نخندد چون دلم بر شانه، کز راه تهی ...39شمارهٔ ۴۰۰: بی توام در سیر گل، تن با خزان همد ...40شمارهٔ ۴۰۱: یکقلم از من نیاید رو سفیدی در وجو ...41شمارهٔ ۴۰۲: هر کجا من پیاده می گردم - دلخوشی ...42شمارهٔ ۴۰۳: در شبستان دلم، از سرگذشت زلف او - ...43شمارهٔ ۴۰۴: از جای خود نخیزد، بهر تواضع خضر - ...44شمارهٔ ۴۰۵: گر ادب دورم نمی کرد از بر آن سروق ...45شمارهٔ ۴۰۶: گر خیال تو ز پیش نظرم گردد دور - ...46شمارهٔ ۴۰۷: همچو کاغذ می شود چشمم سفید از انت ...47شمارهٔ ۴۰۸: چو ز انجمن برآیی، عوض تو ناز ماند ...48شمارهٔ ۴۰۹: چون هوای کوچه بند نی، درین سبز آش ...49شمارهٔ ۴۱۰: عیسی صفت است دختر رز - مادر دارد، ...50شمارهٔ ۴۱۱: دل برد آن نگار، ببینم چه می کند - ...51شمارهٔ ۴۱۲: شیرین به چشم کس ننماییم همچو اشک ...52شمارهٔ ۴۱۳: حال طوفان زدگان هیچ نپرسید کسی - ...53شمارهٔ ۴۱۴: آمد برهمن در حرم،با اهل دین شد هم ...54شمارهٔ ۴۱۵: یک گردش چشم نیم مستت - از گردش صد ...55شمارهٔ ۴۱۶: ساقی به ته شیشه می ناب نگه دار - ...56شمارهٔ ۴۱۷: به غیر ابروی جانان ندیده ام بیتی ...57شمارهٔ ۴۱۸: ز تنگدستی اگر با زمین شوم یکسان - ...58شمارهٔ ۴۱۹: گرد کلفت بس که می ریزد مرا بر تن ...59شمارهٔ ۴۲۰: مگو تا کی توان بیگانه بود از مردم ...60شمارهٔ ۴۲۱: چون کند چشم ترم گلریزی باران اشک ...61شمارهٔ ۴۲۲: زگل بی بهره ام وز آشیان دور - چه ...62شمارهٔ ۴۲۳: پیغمبر حسنت ورق معجزه گرداند - اف ...63شمارهٔ ۴۲۴: دشت سبز و کوه سبز و شهر سبز و خان ...64شمارهٔ ۴۲۵: محضر صد بیخودی دارم ز جام می به ک ...65شمارهٔ ۴۲۶: از دهن اشتیاق، بوسه به پیمانه ریز ...66شمارهٔ ۴۲۷: به نام پای تو هر گام خفته صد گل ز ...67شمارهٔ ۴۲۸: شیشه خونها خورد و می گیرد قدح کام ...68شمارهٔ ۴۲۹: کنم چون یاد ایام وصالش - نیاید بر ...69شمارهٔ ۴۳۰: دور طرب نگردد، هرگز به کام نرگس - ...70شمارهٔ ۴۳۱: هر کجا پیمانه گیرد از لب جانانه ب ...71شمارهٔ ۴۳۲: مایه آزار بود، صحبت ما با هوس - م ...72شمارهٔ ۴۳۳: قلزم تردامنی را ما کهن سوداگریم - ...73شمارهٔ ۴۳۴: پاکرو در خاک هندستان، همین آب است ...74شمارهٔ ۴۳۵: بی گرفتاری نخواهم بود، خاطر جمع د ...75شمارهٔ ۴۳۶: این که می ترسی ز مستی، عقل نیست - ...76شمارهٔ ۴۳۷: سرنوشتی غیر بی برگی ندارد نخل ما ...77شمارهٔ ۴۳۸: در سرابستان گیتی چون شراب زرد باش ...78شمارهٔ ۴۳۹: نام مستوری آن چشم سیه کار مبر - ک ...79شمارهٔ ۴۴۰: انگیخت شراب از رخ زیبای تو آتش - ...80شمارهٔ ۴۴۱: کسی کو را نباشد طاقت یک میل ره رف ...81شمارهٔ ۴۴۲: ای دل مزن گام هوس، چون نیست یک مو ...82شمارهٔ ۴۴۳: از کف رغبت نداد، ساغر آیینه را - ...83شمارهٔ ۴۴۴: کسی نگفت که چون گل همیشه عریان با ...84شمارهٔ ۴۴۵: تا به کی باشی گرفتار امید؟ - ناام ...85شمارهٔ ۴۴۶: شب در آغوش نظر بود سراپای تنش - پ ...86شمارهٔ ۴۴۷: دلم از روی تو خوش، خاطرم از موی ت ...87شمارهٔ ۴۴۸: یار میان باز کرد، رو به کناری نشی ...88شمارهٔ ۴۴۹: رسید موسم دی، جام و شیشه پیش آور ...89شمارهٔ ۴۵۰: جا در آتش کند از محرم و بیگانه خو ...90شمارهٔ ۴۵۱: هزار بار نگردید تا به گرد سرش - ن ...91شمارهٔ ۴۵۲: نگیرم چون سر زلف سیاهش؟ - که خود ...92شمارهٔ ۴۵۳: برون نرفت فغانت ز تنگنای فلک - عب ...93شمارهٔ ۴۵۴: به ره گلشنم آید در زندان در پیش - ...94شمارهٔ ۴۵۵: کوهکن مزد گر از جوی تراشی می دید ...95شمارهٔ ۴۵۶: پروانه ما گرچه رسد زود به آتش - خ ...96شمارهٔ ۴۵۷: چنان کز بهر آتش، سنگ و آهن را زنی ...97شمارهٔ ۴۵۸: ز آب خوردن بسیار، گل شود کمرنگ - ...98شمارهٔ ۴۵۹: ترسم از حرف غلط کاری، شود در نامه ...99شمارهٔ ۴۶۰: حباب وقت خودم در شط تنک ظرفی - چه ...100شمارهٔ ۴۶۱: باده وقتی مزه دارد که تو باشی در ...101شمارهٔ ۴۶۲: کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم ...102شمارهٔ ۴۶۳: نمی توان به هم آغوشی ات قناعت کرد ...103شمارهٔ ۴۶۴: قافله اشک و آه، از همه سو ریز کرد ...104شمارهٔ ۴۶۵: از چه رو دارد شب زلفت به تاریکی س ...105شمارهٔ ۴۶۶: من سودازده را داغ منه بر سر دست - ...106شمارهٔ ۴۶۷: موسم گل شد که از وی بشکفد دل، باغ ...107شمارهٔ ۴۶۸: خاک گردیدم، نگردید آرزوها بر طرف ...108شمارهٔ ۴۶۹: کو پیر مغان کز می اسرار زند حرف - ...109شمارهٔ ۴۷۰: دل نشود بی امید، با غم جانان حریف ...110شمارهٔ ۴۷۱: بس که دارم از تغابن در دل محزون ت ...111شمارهٔ ۴۷۲: به غیر مرگ نسیم از خدا نمی طلبد - ...112شمارهٔ ۴۷۳: خواست تا برهم خورد هنگامه ارباب ع ...113شمارهٔ ۴۷۴: نیست یک دانه نصیب تن ما لذت رزق - ...114شمارهٔ ۴۷۵: همچو داغ لاله نور از من مجوی - مر ...115شمارهٔ ۴۷۶: در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک - ...116شمارهٔ ۴۷۷: تاک آبستن نور است، نخواهد زایید - ...117شمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - ...118شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...119شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...120شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...121شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...122شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...123شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...124شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...125شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...126شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...127شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...128شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...129شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...130شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...131شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...132شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...133شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...134شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...135شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...136شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...137شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...138شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...139شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...140شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...141شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...142شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...143شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...144شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...145شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...146شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...147شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...148شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...149شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...150شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...151شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...152شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...153شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...154شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...155شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...156شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...157شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...158شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...159شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...160شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...161شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...162شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...163شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...164شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...165شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...166شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...167شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...168شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...169شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...170شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...171شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...172شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...173شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...174شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...175شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...176شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...177شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...178شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...179شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...180شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...181شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...182شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...183شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...184شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...185شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...186شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...187شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...188شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...189شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...190شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...191شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...192شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...193شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...194شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...195شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...196شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...197شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...198شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...199شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...200شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...201شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...202شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...203شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...204شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...205شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...206شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...207شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...208شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...209شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...210شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...211شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...212شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...213شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...214شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...215شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...216شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...217شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...218شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...219شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...220شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...221شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...222شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...223شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...224شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...225شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...226شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...227شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...228شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...229شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...230شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...231شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...232شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...233شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...234شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...235شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...236شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...237شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...238شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...239شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...240شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...241شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...242شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...243شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...244شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...245شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...246شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...247شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...248شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...249شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...250شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...251شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...252شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...253شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...254شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...255شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...256شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...257شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...258شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...259شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...260شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...261شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...262شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...263شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...264شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...265شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...266شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...267شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...268شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...269شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...270شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...271شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...272شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...273شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...274شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...275شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...276شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...277شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...278شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...279شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...280شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...281شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...282شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...283شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...284شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...285شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...286شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...287شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...288شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...289شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...290شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...291شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...292شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...293شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...294شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...295شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...296شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...297شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...298شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...299شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...300شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...301شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...302شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...303شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...304شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...305شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...306شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...307شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...308شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...309شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...310شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...311شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...312شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...313شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...314شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...315شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...316شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...317شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...318شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...319شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...320شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...321شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...322شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...323شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...324شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...325شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...326شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...327شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...328شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...329شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...330شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...331شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...332شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...333شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...334شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...335شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...336شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...337شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...338شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...339شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...340شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...341شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...342شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...343شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...344شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...345شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...346شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...347شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...348شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...349شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...350شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...351شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...352شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...353شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...354شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...355شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...356شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...357شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...358شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...359شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...360شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...361شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...362شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...363شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...364شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...365شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...366شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...367شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...368شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...369شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...370شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...371شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...372شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...373شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...374شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...375شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...376شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...377شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...378شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...379شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...380شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...381شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...382شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...383شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...384شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...385شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...386شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...387شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...388شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...389شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...390شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...391شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...392شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...393شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...394شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...395شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...396شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...397شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...398شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...399شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...400شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...401شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...402شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...403شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...404شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...405شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...406شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...407شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ