به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۵۲: ما خزان پرورده عشقیم، عیب ما مکن - گر نبیند بویی از بهبود، رنگ زرد ما

1360عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ما خزان پرورده عشقیم، عیب ما مکن
گر نبیند بویی از بهبود، رنگ زرد ما
مایه ما در سفر، چون آب شد نقصان پذیر
آنچه ماند از مایه، خواهد گشت راه آورد ما

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۱: شوق به روی تیغ دویدن به پای خود - ...2شمارهٔ ۵۲: ما خزان پرورده عشقیم، عیب ما مکن - ...3شمارهٔ ۵۳: به شب زلف بتان، روز تمام است اینجا ...4شمارهٔ ۵۴: ساقی پیاله داد به چنگ هوس مرا - مط ...5شمارهٔ ۵۵: کمان طالع ما تیر برنمی تابد - مگر ...6شمارهٔ ۵۶: بس که از جوی صفا، شاداب می بینم تر ...7شمارهٔ ۵۷: ندید مادر ایام، روی شوکت ما - چو ط ...8شمارهٔ ۵۸: به عجز پای منه، عرض مرد می رود این ...9شمارهٔ ۵۹: بس که زان گل در دل ما خار نومیدی ش ...10شمارهٔ ۶۰: به تسکین دلم یکسان بود لطف و عتاب ...11شمارهٔ ۶۱: می دود چون طفل بر زانوی آن گل پیره ...12شمارهٔ ۶۲: بس که سرسبزی بود در طالع بی حاصلان ...13شمارهٔ ۶۳: از بس که دید رو، ز لب می پرست ما - ...14شمارهٔ ۶۴: از بس گل برگشتگی، در آب دارد طالعم ...15شمارهٔ ۶۵: بهار افکنده در صحن چمن از سبزه قال ...16شمارهٔ ۶۶: آن بلبل مستم که ز گلریزی افغان - ب ...17شمارهٔ ۶۷: به روی ما چو دف از ذوق می زند سیلی ...18شمارهٔ ۶۸: بس که شد مرغ نگاهم بی گل رویت ضعیف ...19شمارهٔ ۶۹: مرد خدا نمی شود، گرچه زن از کنار خ ...20شمارهٔ ۷۰: هر چند قطره کردیم، در جستجوی دریا ...21شمارهٔ ۷۱: یافتم منزلگه وصل تو جای خویش را - ...22شمارهٔ ۷۲: به مثل سازی خود گر دکان نچیده خدا ...23شمارهٔ ۷۳: روان کردم به کویش قاصدی از اشک و م ...24شمارهٔ ۷۴: چو باغ کاغذی این باغ آنچنان تنگ اس ...25شمارهٔ ۷۵: دوش که در بزم عشق، توبه زاهد شکست ...26شمارهٔ ۷۶: به سر گشودن خمهای می چو دست زدیم - ...27شمارهٔ ۷۷: همچو راه کوچه زنجیر، در صحرای عشق ...28شمارهٔ ۷۸: به غیر از عشق اگر آیین دیگر دلنشین ...29شمارهٔ ۷۹: ساقی! بط می در قفس طاقچه حیف است - ...30شمارهٔ ۸۰: همچون سبوی خالی، پر سازم از هوایش ...31شمارهٔ ۸۱: ناصح از پند تو بیزارم، چه می گویی ...32شمارهٔ ۸۲: نیست یک جا که سرزلف سیاهش نرسد - م ...33شمارهٔ ۸۳: نشاند پیش خود آن شوخ بی حجاب مرا - ...34شمارهٔ ۸۴: بی قد شمشاد او، دست چنار آمد به در ...35شمارهٔ ۸۵: در هنرمندی ز مردن نیست غم استاد را ...36شمارهٔ ۸۶: به نقش بندی رویت چو کف گشاده خدا - ...37شمارهٔ ۸۷: نقش خیالش نبرد، گرد کدورت ز دل - ص ...38شمارهٔ ۸۸: جاده طوفانی دریای سراب است اینجا - ...39شمارهٔ ۸۹: مشت خسم، ولی چو نشینم به آن بهار - ...40شمارهٔ ۹۰: ناله برآید از ورق، گریه کنان رود ق ...41شمارهٔ ۹۱: گر گل نکند در طلبت آبله از پا - دا ...42شمارهٔ ۹۲: مگر چاه زنخدانت نمایان گشت در صحرا ...43شمارهٔ ۹۳: درین محیط که سرگشتگی ست حاصل ما - ...44شمارهٔ ۹۴: منت آب خضر نیست جوی بر سر ما - طال ...45شمارهٔ ۹۵: می شد از خشک و تر این خاکدان قانع ...46شمارهٔ ۹۶: چون تنور لاله از دودی نشد قسمت پذی ...47شمارهٔ ۹۷: گوش ارباب کرم در عهد ما می گشت کر ...48شمارهٔ ۹۸: شورش انداخته در شام و سحر یارب ما ...49شمارهٔ ۹۹: ما را به دار عشق، که نزدیک می برد؟ ...50شمارهٔ ۱۰۰: برگ عیش ناتوانان نیست غیر از دستگ ...51شمارهٔ ۱۰۱: تعظیم عکس روی تو در جلوه گاه جام ...52شمارهٔ ۱۰۲: چون داشت از دویی ننگ، یار یگانه م ...53شمارهٔ ۱۰۳: ز بهر نامه بری تا به بام دلبر ما ...54شمارهٔ ۱۰۴: کهربا گشتیم و کس باور ندارد درد م ...55شمارهٔ ۱۰۵: آن مرغ بینواییم، کز آشیانه ما - ص ...56شمارهٔ ۱۰۶: نیست غیر از گریه در صندوق ابر نوب ...57شمارهٔ ۱۰۷: در هنر چون شانه زلف بتان بی طالعی ...58شمارهٔ ۱۰۸: ز مرغان دل ما با لب بامش چه می گو ...59شمارهٔ ۱۰۹: ناید نمکچشی چو تنور از دهان ما - ...60شمارهٔ ۱۱۰: دم زدن از سوز دل در پیش بیدردان ع ...61شمارهٔ ۱۱۱: تو دریایی و طغرا قطره، کی از قطره ...62شمارهٔ ۱۱۲: عکس او در بغل نور فکنده ست مرا - ...63شمارهٔ ۱۱۳: تا جان فدا نمایم، بر زخمه های مطر ...64شمارهٔ ۱۱۴: ما که بر خشت سر خم چون کف می زاده ...65شمارهٔ ۱۱۵: رنگ بیدار شدن، گل نکند از بختم - ...66شمارهٔ ۱۱۶: ما ز پا افتادگان را خواب غفلت برد ...67شمارهٔ ۱۱۷: اگر ساقی نگردد شب انیسم - غریبی م ...68شمارهٔ ۱۱۸: ای خوش آن گریه که شوید ز شبم مهلت ...69شمارهٔ ۱۱۹: پا ز نازک خانه دل چون کشد آن عطرف ...70شمارهٔ ۱۲۰: ما را گرفته بی او، غم در میانه ام ...71شمارهٔ ۱۲۱: موج را گشت صبا سلسله جنبان در آب ...72شمارهٔ ۱۲۲: یک دوست در ایران نماند از بهر این ...73شمارهٔ ۱۲۳: تا نشستن، ده خطر گل می کند در میک ...74شمارهٔ ۱۲۴: هرگز ندیده سایه جانانه آفتاب - با ...75شمارهٔ ۱۲۵: بر یاد رخش چون رود از دیده من آب ...76شمارهٔ ۱۲۶: غم از دل می برد آواز مطرب - رگ شا ...77شمارهٔ ۱۲۷: امشب من و چشم قدح و دیدن مهتاب - ...78شمارهٔ ۱۲۸: وقت ساغر زدن، به فتوی ما - روز اب ...79شمارهٔ ۱۲۹: تعبیه کرده ست چرخ، در دل من اضطرا ...80شمارهٔ ۱۳۰: غیر افسردگی از زینت دنیا مطلب - گ ...81شمارهٔ ۱۳۱: ناله ها در بحر و بر دارد غریب - ک ...82شمارهٔ ۱۳۲: دارم از سرچشمه، رو در دشت حیرانی ...83شمارهٔ ۱۳۳: پر شده پیمانه ام، ظرف ندارد اجل - ...84شمارهٔ ۱۳۴: قدم بیرون منه از عالم آب - درین د ...85شمارهٔ ۱۳۵: ای شب زلف تو روشنتر ز موی آفتاب - ...86شمارهٔ ۱۳۶: لبریز جدایی کندش ساقی دوران - هرچ ...87شمارهٔ ۱۳۷: همچو شبنم با گل و سوسن مخواب - شب ...88شمارهٔ ۱۳۸: من و آن سرو که در جلوه گهش می بار ...89شمارهٔ ۱۳۹: نمی سازد به طبع من شراب عافیت هرگ ...90شمارهٔ ۱۴۰: چو طفل غنچه اگر می خورد سبوی شراب ...91شمارهٔ ۱۴۱: مرگ، مفلس را ز عمر جاودانی بهتراس ...92شمارهٔ ۱۴۲: لب تر نکنم ز آب خضر تا می ناب است ...93شمارهٔ ۱۴۳: گل ندارد تاب دست انداز باد مهرگان ...94شمارهٔ ۱۴۴: سرتاسر دهر، جز خدا کیست - عالم هم ...95شمارهٔ ۱۴۵: سهل باشد همت ساقی، گر از مینا گذش ...96شمارهٔ ۱۴۶: چو گردباد، دلم رهنمای خود نشناخت ...97شمارهٔ ۱۴۷: هر دل که ازان نگار خالی ست - باغی ...98شمارهٔ ۱۴۸: هر گل این بوستان، روی نگاری بوده ...99شمارهٔ ۱۴۹: ره به درمان ندهم، راهنما آگاه است ...100شمارهٔ ۱۵۰: ساقی دوران عبث چیده ست نه مینا قط ...101شمارهٔ ۱۵۱: مشو مهمان من، ای مرغ روزی خوار آز ...102شمارهٔ ۱۵۲: ارغنون کهنه شد و چنگ و رباب از هم ...103شمارهٔ ۱۵۳: شادمانی با دلم بیگانه و غم دشمن ا ...104شمارهٔ ۱۵۴: مفلس کوچه عشقیم، کریم اینجا کیست ...105شمارهٔ ۱۵۵: کسی فارغ از کار دنیا نشست - که زا ...106شمارهٔ ۱۵۶: چو مژگان جز به قصد دیدن غیر - نمی ...107شمارهٔ ۱۵۷: بیا که بی سرزلف تو موج باده ناب - ...108شمارهٔ ۱۵۸: ساغر می در کف او، رنگ و بوی گل گر ...109شمارهٔ ۱۵۹: پرواز شوق دارم، تا در تنم شراب اس ...110شمارهٔ ۱۶۰: خاطر از محصول کشت ناامیدی جمع شد ...111شمارهٔ ۱۶۱: ای گل، همه تن لب شده در وصف بهاری ...112شمارهٔ ۱۶۲: چون نریزد غم شراب تلخکامی در قدح؟ ...113شمارهٔ ۱۶۳: رنگم از چهره به ذوق لب بام تو پری ...114شمارهٔ ۱۶۴: آخر شدن حسن بتان، اول داغ است - پ ...115شمارهٔ ۱۶۵: ای حسن تو سرچشمه غوغای قیامت - جو ...116شمارهٔ ۱۶۶: به مردم قرض دادن بینوایی ست - ز م ...117شمارهٔ ۱۶۷: چو طبع داد خدا، گومده به ما فرزند ...118شمارهٔ ۱۶۸: اشک، گستاخانه با این چشم خون پالا ...119شمارهٔ ۱۶۹: بس که از بارش اشکم در و دیوار نما ...120شمارهٔ ۱۷۰: بی زلف سیه، دلبری از خال نیاید - ...121شمارهٔ ۱۷۱: گشت عمر بخت ما، در رنگ مخمل، صرف ...122شمارهٔ ۱۷۲: ما تشنگان ز شیشه می آب می خوریم - ...123شمارهٔ ۱۷۳: چه سان خود را ز عشقت باز دارم؟ - ...124شمارهٔ ۱۷۴: دنیا و آخرت چو ترازو فتاده است - ...125شمارهٔ ۱۷۵: ما چو موج انگشت رد بر جام دریا می ...126شمارهٔ ۱۷۶: فتاد بقعه تقوی، شرابخانه سلامت - ...127شمارهٔ ۱۷۷: خواهی به دیر زمزمه کن،خواه در حرم ...128شمارهٔ ۱۷۸: بوسه در آغوش ازان خودکام نتوانم گ ...129شمارهٔ ۱۷۹: غنچه خواب آلود می گردد به دنبال ق ...130شمارهٔ ۱۸۰: امشب قدح از شراب خالی ست - جای گل ...131شمارهٔ ۱۸۱: دیدم به جانبش، ز حیا روی خود گرفت ...132شمارهٔ ۱۸۲: نیست از دست نکویانم زبان و دل یکی ...133شمارهٔ ۱۸۳: از من بیمار حسرت، برگ آسایش مجوی ...134شمارهٔ ۱۸۴: روز حساب را شب زلفت علامت است - ز ...135شمارهٔ ۱۸۵: غزل عاشقانه باید گفت - بیت باب تر ...136شمارهٔ ۱۸۶: گفت می آیم گرت جان بر لب آید ز ان ...137شمارهٔ ۱۸۷: چین پیشانی ارباب غم از شادی ماست ...138شمارهٔ ۱۸۸: زلف تو، موج بحر پریشانی من است - ...139شمارهٔ ۱۸۹: طغرا در آخر غزل آورد مطلعی - کاین ...140شمارهٔ ۱۹۰: از وعده وصل تو وفا را خبری نیست - ...141شمارهٔ ۱۹۱: بر گوش زد نسیمم، صوتی که نیشکر دا ...142شمارهٔ ۱۹۲: لکه ابری که فیضی داشت، دود شمع بو ...143شمارهٔ ۱۹۳: بی فرات کرشمه ات در باغ - ماتم اف ...144شمارهٔ ۱۹۴: مجموعه تپش، دل محنت سرشت ماست - د ...145شمارهٔ ۱۹۵: اگر شراب کمی کرد، غم مخور ساقی - ...146شمارهٔ ۱۹۶: چون نقاب از رخ گشایی، دیده گریان ...147شمارهٔ ۱۹۷: جلوه شاهد خلوتکده طور اینجاست - ش ...148شمارهٔ ۱۹۸: مگو که آینه بیداری ابد دارد - ندی ...149شمارهٔ ۱۹۹: تا نیابد دست بر ما لشکر خونخوار غ ...150شمارهٔ ۲۰۰: رویت ز عرق همچو گل تازه در آب است ...151شمارهٔ ۲۰۱: شمع دیدار نمایان شد و پروانه نیاف ...152شمارهٔ ۲۰۲: پیرهن بس که خوش اندام شد از بوی ت ...153شمارهٔ ۲۰۳: طفل اشکم ز شورچشمی خلق - بر زمین ...154شمارهٔ ۲۰۴: فرصت صد بوسه در کف داشت، وز اقبال ...155شمارهٔ ۲۰۵: زلف با قامت او، تا به کمر همراه ا ...156شمارهٔ ۲۰۶: خویش را تا جمع کردم بهر گلگشت رخت ...157شمارهٔ ۲۰۷: آسوده دلی بر من بیتاب حرام است - ...158شمارهٔ ۲۰۸: ما چو مینای شرابیم و فلک همچو قدح ...159شمارهٔ ۲۰۹: تخم اشک از کف بنه ای دل که مانند ...160شمارهٔ ۲۱۰: سایه گرد تیغ بیدم،طالع بسمل کجاست ...161شمارهٔ ۲۱۱: دلم ز قید پریدن همیشه آزاد است - ...162شمارهٔ ۲۱۲: از تبسم لب ببند ای غنچه، حال گل ب ...163شمارهٔ ۲۱۳: بس که فرهاد تلخکامی دید - حرف شیر ...164شمارهٔ ۲۱۴: ز جوش اشک به مینا هزار طعن زدیم - ...165شمارهٔ ۲۱۵: روزم از بی مهری گردون، شب تاریک ش ...166شمارهٔ ۲۱۶: شبی که جام می وصل درمیان آید - چو ...167شمارهٔ ۲۱۷: در مخالفزار هند از یاد ایران فارغ ...168شمارهٔ ۲۱۸: دوست چون از گل بیداد تو دشمن نشود ...169شمارهٔ ۲۱۹: از مقام ریشه و پیوند می باید گریخ ...170شمارهٔ ۲۲۰: فروغ گوش گل از آتشین نوای من است ...171شمارهٔ ۲۲۱: مستم گرفت شحنه، مخور غم که چون گر ...172شمارهٔ ۲۲۲: سیاره طالع اسیران - همرقص کبوتران ...173شمارهٔ ۲۲۳: چون نگرید شیشه از کمر عمری همصحبت ...174شمارهٔ ۲۲۴: صبا چو بگذرد از ما، ز داغ گل بیز ...175شمارهٔ ۲۲۵: بر کوه غمت بانگ زدم، بانگ به من ز ...176شمارهٔ ۲۲۶: بر لباس فاخر بی اعتبار خسروان - ب ...177شمارهٔ ۲۲۷: چه سان به نامه عاشق سرش فرود آید ...178شمارهٔ ۲۲۸: ماندم از بس که به غربت، وطن از یا ...179شمارهٔ ۲۲۹: چون به آب رود چشمم سبز گردد گلبنی ...180شمارهٔ ۲۳۰: دهد گردون عوض یک دسته خارم - اگر ...181شمارهٔ ۲۳۱: مخمور مانده ایم و امید شراب نیست ...182شمارهٔ ۲۳۲: نوبر سبزه شادی نکند تا به ابد - س ...183شمارهٔ ۲۳۳: چون نقش قدم، غیر زمین، بستر ما نی ...184شمارهٔ ۲۳۴: همچو نرگس، مدت عمرم به بیماری گذش ...185شمارهٔ ۲۳۵: میزبانی نیست غیر از ما در ایوان خ ...186شمارهٔ ۲۳۶: به سان مهره شطرنج، از متاع جهان - ...187شمارهٔ ۲۳۷: هما ز سایه دهد گرچه دولتی به شهان ...188شمارهٔ ۲۳۸: سفید گشت سرم از شکوفه پیری - اگر ...189شمارهٔ ۲۳۹: مو به مو حال دلم را زلف او با شان ...190شمارهٔ ۲۴۰: پیغمبریم و ملت ما غم کشیدن است - ...191شمارهٔ ۲۴۱: پایش ز حنابندی شب چون پر زاغ است ...192شمارهٔ ۲۴۲: اگر زمانه بنای ستم کند، چه علاج - ...193شمارهٔ ۲۴۳: فرق حرم و دیر ببین، کآمده هر سال ...194شمارهٔ ۲۴۴: چگونه حسن نباشد به بوالهوس محتاج ...195شمارهٔ ۲۴۵: جز تیغ او که برسرم آمد، ز پا گذشت ...196شمارهٔ ۲۴۶: از پنجره های مژه مهتاب درآید - گر ...197شمارهٔ ۲۴۷: اگر برون نرود گل ز بوستان، چه کند ...198شمارهٔ ۲۴۸: قدر بی عقلی نمی دانند طفلان، حیف ...199شمارهٔ ۲۴۹: دمیده دانه ما از زمین تلخ - نگردد ...200شمارهٔ ۲۵۰: نیامدی که مبادا بمیرم از شادی - ب ...201شمارهٔ ۲۵۱: بی روی تو در بزم چراغ آید و گرید ...202شمارهٔ ۲۵۲: روز و شب، دربچه مشرق و مغرب باز ا ...203شمارهٔ ۲۵۳: ز ازل، مرشدما خواست که فرزانه شود ...204شمارهٔ ۲۵۴: بت تراشان غمت گشتند چون فارغ ز کا ...205شمارهٔ ۲۵۵: خضر اگر در دشت قسمت، همنشین با من ...206شمارهٔ ۲۵۶: آه غم، داغ کهن را به دلم تازه نمو ...207شمارهٔ ۲۵۷: گر چنین از گل روی تو، صفا ریز کند ...208شمارهٔ ۲۵۸: نهم لب بر لبت چون در سر مستی،مکن ...209شمارهٔ ۲۵۹: دل برون آرم ازان سینه که غم نشناس ...210شمارهٔ ۲۶۰: امشب از فرقت او زنده نمی ماند شمع ...211شمارهٔ ۲۶۱: فکر آن زلف مکن تا خم و تابت نبرد ...212شمارهٔ ۲۶۲: کس اگر بگذرد از گفتن شعر - شاید ا ...213شمارهٔ ۲۶۳: لفظ پاکیزه به دستم ز صفای تو رسد ...214شمارهٔ ۲۶۴: چشمم که بود از اثر دود دل، سیاه - ...215شمارهٔ ۲۶۵: ز مژگان، چشم مخمورت شبیه است - به ...216شمارهٔ ۲۶۶: افسرده دلم، کو دم گرمی که ز فیضش ...217شمارهٔ ۲۶۷: ما مصیبت زدگان را چه تواضع به ازی ...218شمارهٔ ۲۶۸: بی گل عارض تو مرغ چمن - غنچه را م ...219شمارهٔ ۲۶۹: ز مردی گر به نامردان شوی غالب، مش ...220شمارهٔ ۲۷۰: جانا ز بی حجابی آیینه باک نیست - ...221شمارهٔ ۲۷۱: گل به غارت می رود،کو بلبلی کآید ب ...222شمارهٔ ۲۷۲: من خمارآلود و ساقی گرم استغنای حس ...223شمارهٔ ۲۷۳: چه غم کودکان را زاندوه مادر؟ - چو ...224شمارهٔ ۲۷۴: گفتی که نعش ما را، کس پیش و پس نب ...225شمارهٔ ۲۷۵: شادی بی غم مجوی، زان که طرب ساز د ...226شمارهٔ ۲۷۶: نگاهم بر رخش خار به گل پیوسته را ...227شمارهٔ ۲۷۷: از خرامش سبزه گلبرگ نهال اندام شد ...228شمارهٔ ۲۷۸: نچسبید بر دامنت طفل اشکم - چه گوی ...229شمارهٔ ۲۷۹: بجز صبر کز نام او تلخ شد لب - مری ...230شمارهٔ ۲۸۰: دسته دسته بی سبب اشکم به دامن می ...231شمارهٔ ۲۸۱: زان گل نشان نداد، صبا را چه می شو ...232شمارهٔ ۲۸۲: خسرو بی رحم را بنگر که با اظهار ع ...233شمارهٔ ۲۸۳: خواستم بی تو کنم بر گل خورشید نگا ...234شمارهٔ ۲۸۴: به دور میکده باید شراب چندان ریخت ...235شمارهٔ ۲۸۵: ساز و برگ زندگی، غیر از شراب ناب ...236شمارهٔ ۲۸۶: هرکس به رخت نظر ندارد - از باغ طر ...237شمارهٔ ۲۸۷: کارم ز نارسیدن کشتی به جان رسید - ...238شمارهٔ ۲۸۸: امشب ز نغمه سنجان، دمساز ما کسی ن ...239شمارهٔ ۲۸۹: دیگران از فیض، مردم را به خود ساز ...240شمارهٔ ۲۹۰: ز نهال قسمت ما، گل عیش چون زند سر ...241شمارهٔ ۲۹۱: خواهم غزلی را که به محبوب توان خو ...242شمارهٔ ۲۹۲: مرا قسمت به راهی گشت رهبر - که صد ...243شمارهٔ ۲۹۳: رسید موسم گل، باده در پیاله کنید ...244شمارهٔ ۲۹۴: نه جوی باغ می داند دلم، نه جدول ب ...245شمارهٔ ۲۹۵: گر ز دنیا بکشی پای، چنان دور بکش ...246شمارهٔ ۲۹۶: به زلفت شانه گر محرم نمی شد - دلم ...247شمارهٔ ۲۹۷: صد جامه پوشد از شرم، سرو خجسته قا ...248شمارهٔ ۲۹۸: ای مسیح وقت، تدبیری که آن خورشید ...249شمارهٔ ۲۹۹: ثبات خانه تن را حباب می داند - بن ...250شمارهٔ ۳۰۰: چو خیزد گردباد از خاک ما در دشت م ...251شمارهٔ ۳۰۱: گر خورد در فوت ما آن گل تاسف، دور ...252شمارهٔ ۳۰۲: گل ما را به آب غم سرشتند - مجو شا ...253شمارهٔ ۳۰۳: سرجوش داغ لاله به جوشم نمی رسد - ...254شمارهٔ ۳۰۴: مشو ملول که ساغر ز دست خواهد شد - ...255شمارهٔ ۳۰۵: بس که برهم خورد بزم دلخوشی از رفت ...256شمارهٔ ۳۰۶: نیم آیینه وش از پشت و روی کار خود ...257شمارهٔ ۳۰۷: آرام نگیرد نفسی بر مژه ام اشک - ک ...258شمارهٔ ۳۰۸: عاشقان چون نیت کوچ سحرگاهی کنند - ...259شمارهٔ ۳۰۹: فرهاد تیشه بر سر غم پیشه می زند - ...260شمارهٔ ۳۱۰: چرخ با من می ستیزد، طالع از من می ...261شمارهٔ ۳۱۱: تن ز بسیاری تردامنی ام خاک نشد - ...262شمارهٔ ۳۱۲: آمد بهار و موسم گلگشت باغ شد - گل ...263شمارهٔ ۳۱۳: لبش در باغ، رنگ آمیز گلهای تبسم ش ...264شمارهٔ ۳۱۴: گل به زر شاد و پریشانی عالم بر بی ...265شمارهٔ ۳۱۵: کندن دل زان جوان، آسایش این پیر ش ...266شمارهٔ ۳۱۶: رنگ از رخم دمی نگشاید نقاب زرد - ...267شمارهٔ ۳۱۷: چند گویی در وجود دختر رز عیب نیست ...268شمارهٔ ۳۱۸: گر دهدم باغبان، یک گل ازین نه چمن ...269شمارهٔ ۳۱۹: ز پا ننشست اشکم، تا نیاوردت به سو ...270شمارهٔ ۳۲۰: گر به میخانه رسد زاهد افسرده نفس ...271شمارهٔ ۳۲۱: ما را لب چشیدن صهبای وصل نیست - ا ...272شمارهٔ ۳۲۲: عمری ست که همخوابه میناست درین بز ...273شمارهٔ ۳۲۳: از چشمه سار آبله، سرسبز شد راه طل ...274شمارهٔ ۳۲۴: عاشق و معشوق را با هم زبان و دل ی ...275شمارهٔ ۳۲۵: بی روی تو، شبنم سحرخیز - بر آتش ل ...276شمارهٔ ۳۲۶: ز بس مرغ نگاهم چیده گل از باغ رخس ...277شمارهٔ ۳۲۷: به پنجه مژه از باغ، ژاله باید چید ...278شمارهٔ ۳۲۸: همنشین بی نفاق از بس درین محفل کم ...279شمارهٔ ۳۲۹: زین گلستان همه سودم به زیان می ما ...280شمارهٔ ۳۳۰: تو تاب درد نداری، مپرس درد مرا - ...281شمارهٔ ۳۳۱: کسی که چیده به بیداری از رخت گل ح ...282شمارهٔ ۳۳۲: گر به خون دل درین بستان گرفتم کلب ...283شمارهٔ ۳۳۳: هر کار مشکل کآمد به پیشم - مشکل چ ...284شمارهٔ ۳۳۴: آنچه من می کشم از طالع رم کرده خو ...285شمارهٔ ۳۳۵: در مدرسه عشق، چو من بی خبری نیست ...286شمارهٔ ۳۳۶: بی نصیب از باغ وصلش بر نمی آید دل ...287شمارهٔ ۳۳۷: دو چشم من چو بر آن شوخ بی وفا افت ...288شمارهٔ ۳۳۸: بر نمی تابد دلم، پس مانده پرویز ر ...289شمارهٔ ۳۳۹: از رشک آبیاری ساقی در آتشیم - ما ...290شمارهٔ ۳۴۰: پیغام نگار ما نیامد - بویی ز بهار ...291شمارهٔ ۳۴۱: چه غم گر گنج بادآورد گل فصل خزان ...292شمارهٔ ۳۴۲: خواهد از شاخ مکافات به صدرنگ دمید ...293شمارهٔ ۳۴۳: از گردش یک چشم تو، پیمانه صد غم م ...294شمارهٔ ۳۴۴: آیینه از رخ تو گل تازه می کشد - ص ...295شمارهٔ ۳۴۵: دل به امید عشق او، تن به هوس نمی ...296شمارهٔ ۳۴۶: ز رخ، چشم تو مستی در بهشت افتاده ...297شمارهٔ ۳۴۷: بس که از چشم تر ما آستین نمناک شد ...298شمارهٔ ۳۴۸: در کار غم عشق، دلم گشت ز خود جمع ...299شمارهٔ ۳۴۹: کی ز بیداد تو، عاشق به کسی داد کن ...300شمارهٔ ۳۵۰: زخم ما چون زخم سوسن گشت سرتاسر کب ...301شمارهٔ ۳۵۱: ما خوی گرفته وصالیم - از هجر، خدا ...302شمارهٔ ۳۵۲: هر کجا گلشن حسن تو گشاید در فیض - ...303شمارهٔ ۳۵۳: حرفی که به سرگوشی ازان شوخ زند سر ...304شمارهٔ ۳۵۴: مصلحت در تلخکامی دیده پیر می فروش ...305شمارهٔ ۳۵۵: کی بود دیوانگان را ترسی از باران ...306شمارهٔ ۳۵۶: زخمی تیغ خمارم، کو مروت پیشه ای - ...307شمارهٔ ۳۵۷: گل گل رخ تو از قدح مل شکفته شد - ...308شمارهٔ ۳۵۸: درین چمن، گل امسال همچو پار نبود ...309شمارهٔ ۳۵۹: گل به کاخ غنچه برگردید، تا روی تو ...310شمارهٔ ۳۶۰: آغوش نظر تنگ است، آن یار نمی گنجد ...311شمارهٔ ۳۶۱: زلفی که بر زبان و دل شانه بگذرد - ...312شمارهٔ ۳۶۲: بس که خیال آن پری، مایه دردسر شود ...313شمارهٔ ۳۶۳: بدین سان رخ ز من گر آن گل بدخو بگ ...314شمارهٔ ۳۶۴: ز شور جلوه گاهش می توان یافت - کز ...315شمارهٔ ۳۶۵: در ازل نگشود چشمم تا غمش پیدا نشد ...316شمارهٔ ۳۶۶: گفتگوی گلشن رویش دهان را تازه کرد ...317شمارهٔ ۳۶۷: مرا به نسبت آدم، زمانه خوار کند - ...318شمارهٔ ۳۶۸: گل خورشید اگر گلدسته می شد - به ت ...319شمارهٔ ۳۶۹: چشم مرا به شوق رخت خواب می برد - ...320شمارهٔ ۳۷۰: نازم به دام زلف تو کز طایر دلم - ...321شمارهٔ ۳۷۱: دل پیش تو از طعنه اغیار نترسد - گ ...322شمارهٔ ۳۷۲: به امیدی که چو طفل نگهم بازآیی - ...323شمارهٔ ۳۷۳: نمی استد به زور صبر، اشک غربت آلو ...324شمارهٔ ۳۷۴: در ساز فغانم ره آواز غلط شد - از ...325شمارهٔ ۳۷۵: رهبری کو تا دل از سرگشتگی بی غم ش ...326شمارهٔ ۳۷۶: در شب وصل، نمایان شدن صبح فراق - ...327شمارهٔ ۳۷۷: از خشکسال، رند قدح نوش را چه غم - ...328شمارهٔ ۳۷۸: لبت چگونه دلم را به وعده شاد ندار ...329شمارهٔ ۳۷۹: ز بس به اهل وطن می کشد دلم در هند ...330شمارهٔ ۳۸۰: بر سر تردامنی، دوزخ ز جانم تاب بر ...331شمارهٔ ۳۸۱: با درد من دوای کسی سازگار نیست - ...332شمارهٔ ۳۸۲: این یک دم نابود، چه باشد چه نباشد ...333شمارهٔ ۳۸۳: کس به فریاد جرس گر نرسد، جا دارد ...334شمارهٔ ۳۸۴: اشکم نمی کشد پای، از راه کوچه گرد ...335شمارهٔ ۳۸۵: شانه روشن کرد چشمم را و زلفش تیره ...336شمارهٔ ۳۸۶: سرزلف ترا تا دید دل، از پای می اف ...337شمارهٔ ۳۸۷: از عقده های زلف بتان شانه نگذرد - ...338شمارهٔ ۳۸۸: تبسم از لب آن تندخو نمی آید - چو ...339شمارهٔ ۳۸۹: عمرم همه صرف گلرخان شد - من پیر ش ...340شمارهٔ ۳۹۰: دل داده ام به یار، ببینم چه می شو ...341شمارهٔ ۳۹۱: با روی تو خورشید جهانگرد چه باشد ...342شمارهٔ ۳۹۲: با رنگ نوبهاری، چون در خزان برآیی ...343شمارهٔ ۳۹۳: نکنم باور ازان سست وفا، عهد وصال ...344شمارهٔ ۳۹۴: عشوه بیرون نمی رود ز تنش - کی توا ...345شمارهٔ ۳۹۵: در بزمگاه وصل چو نوبت به ما رسد - ...346شمارهٔ ۳۹۶: خاک غربت شود اندوه وطن را درمان - ...347شمارهٔ ۳۹۷: پای تا سر چون جرس گوشم، ولی زین ک ...348شمارهٔ ۳۹۸: دندان ستم بر همه تیز است فلک را - ...349شمارهٔ ۳۹۹: نخندد چون دلم بر شانه، کز راه تهی ...350شمارهٔ ۴۰۰: بی توام در سیر گل، تن با خزان همد ...351شمارهٔ ۴۰۱: یکقلم از من نیاید رو سفیدی در وجو ...352شمارهٔ ۴۰۲: هر کجا من پیاده می گردم - دلخوشی ...353شمارهٔ ۴۰۳: در شبستان دلم، از سرگذشت زلف او - ...354شمارهٔ ۴۰۴: از جای خود نخیزد، بهر تواضع خضر - ...355شمارهٔ ۴۰۵: گر ادب دورم نمی کرد از بر آن سروق ...356شمارهٔ ۴۰۶: گر خیال تو ز پیش نظرم گردد دور - ...357شمارهٔ ۴۰۷: همچو کاغذ می شود چشمم سفید از انت ...358شمارهٔ ۴۰۸: چو ز انجمن برآیی، عوض تو ناز ماند ...359شمارهٔ ۴۰۹: چون هوای کوچه بند نی، درین سبز آش ...360شمارهٔ ۴۱۰: عیسی صفت است دختر رز - مادر دارد، ...361شمارهٔ ۴۱۱: دل برد آن نگار، ببینم چه می کند - ...362شمارهٔ ۴۱۲: شیرین به چشم کس ننماییم همچو اشک ...363شمارهٔ ۴۱۳: حال طوفان زدگان هیچ نپرسید کسی - ...364شمارهٔ ۴۱۴: آمد برهمن در حرم،با اهل دین شد هم ...365شمارهٔ ۴۱۵: یک گردش چشم نیم مستت - از گردش صد ...366شمارهٔ ۴۱۶: ساقی به ته شیشه می ناب نگه دار - ...367شمارهٔ ۴۱۷: به غیر ابروی جانان ندیده ام بیتی ...368شمارهٔ ۴۱۸: ز تنگدستی اگر با زمین شوم یکسان - ...369شمارهٔ ۴۱۹: گرد کلفت بس که می ریزد مرا بر تن ...370شمارهٔ ۴۲۰: مگو تا کی توان بیگانه بود از مردم ...371شمارهٔ ۴۲۱: چون کند چشم ترم گلریزی باران اشک ...372شمارهٔ ۴۲۲: زگل بی بهره ام وز آشیان دور - چه ...373شمارهٔ ۴۲۳: پیغمبر حسنت ورق معجزه گرداند - اف ...374شمارهٔ ۴۲۴: دشت سبز و کوه سبز و شهر سبز و خان ...375شمارهٔ ۴۲۵: محضر صد بیخودی دارم ز جام می به ک ...376شمارهٔ ۴۲۶: از دهن اشتیاق، بوسه به پیمانه ریز ...377شمارهٔ ۴۲۷: به نام پای تو هر گام خفته صد گل ز ...378شمارهٔ ۴۲۸: شیشه خونها خورد و می گیرد قدح کام ...379شمارهٔ ۴۲۹: کنم چون یاد ایام وصالش - نیاید بر ...380شمارهٔ ۴۳۰: دور طرب نگردد، هرگز به کام نرگس - ...381شمارهٔ ۴۳۱: هر کجا پیمانه گیرد از لب جانانه ب ...382شمارهٔ ۴۳۲: مایه آزار بود، صحبت ما با هوس - م ...383شمارهٔ ۴۳۳: قلزم تردامنی را ما کهن سوداگریم - ...384شمارهٔ ۴۳۴: پاکرو در خاک هندستان، همین آب است ...385شمارهٔ ۴۳۵: بی گرفتاری نخواهم بود، خاطر جمع د ...386شمارهٔ ۴۳۶: این که می ترسی ز مستی، عقل نیست - ...387شمارهٔ ۴۳۷: سرنوشتی غیر بی برگی ندارد نخل ما ...388شمارهٔ ۴۳۸: در سرابستان گیتی چون شراب زرد باش ...389شمارهٔ ۴۳۹: نام مستوری آن چشم سیه کار مبر - ک ...390شمارهٔ ۴۴۰: انگیخت شراب از رخ زیبای تو آتش - ...391شمارهٔ ۴۴۱: کسی کو را نباشد طاقت یک میل ره رف ...392شمارهٔ ۴۴۲: ای دل مزن گام هوس، چون نیست یک مو ...393شمارهٔ ۴۴۳: از کف رغبت نداد، ساغر آیینه را - ...394شمارهٔ ۴۴۴: کسی نگفت که چون گل همیشه عریان با ...395شمارهٔ ۴۴۵: تا به کی باشی گرفتار امید؟ - ناام ...396شمارهٔ ۴۴۶: شب در آغوش نظر بود سراپای تنش - پ ...397شمارهٔ ۴۴۷: دلم از روی تو خوش، خاطرم از موی ت ...398شمارهٔ ۴۴۸: یار میان باز کرد، رو به کناری نشی ...399شمارهٔ ۴۴۹: رسید موسم دی، جام و شیشه پیش آور ...400شمارهٔ ۴۵۰: جا در آتش کند از محرم و بیگانه خو ...401شمارهٔ ۴۵۱: هزار بار نگردید تا به گرد سرش - ن ...402شمارهٔ ۴۵۲: نگیرم چون سر زلف سیاهش؟ - که خود ...403شمارهٔ ۴۵۳: برون نرفت فغانت ز تنگنای فلک - عب ...404شمارهٔ ۴۵۴: به ره گلشنم آید در زندان در پیش - ...405شمارهٔ ۴۵۵: کوهکن مزد گر از جوی تراشی می دید ...406شمارهٔ ۴۵۶: پروانه ما گرچه رسد زود به آتش - خ ...407شمارهٔ ۴۵۷: چنان کز بهر آتش، سنگ و آهن را زنی ...408شمارهٔ ۴۵۸: ز آب خوردن بسیار، گل شود کمرنگ - ...409شمارهٔ ۴۵۹: ترسم از حرف غلط کاری، شود در نامه ...410شمارهٔ ۴۶۰: حباب وقت خودم در شط تنک ظرفی - چه ...411شمارهٔ ۴۶۱: باده وقتی مزه دارد که تو باشی در ...412شمارهٔ ۴۶۲: کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم ...413شمارهٔ ۴۶۳: نمی توان به هم آغوشی ات قناعت کرد ...414شمارهٔ ۴۶۴: قافله اشک و آه، از همه سو ریز کرد ...415شمارهٔ ۴۶۵: از چه رو دارد شب زلفت به تاریکی س ...416شمارهٔ ۴۶۶: من سودازده را داغ منه بر سر دست - ...417شمارهٔ ۴۶۷: موسم گل شد که از وی بشکفد دل، باغ ...418شمارهٔ ۴۶۸: خاک گردیدم، نگردید آرزوها بر طرف ...419شمارهٔ ۴۶۹: کو پیر مغان کز می اسرار زند حرف - ...420شمارهٔ ۴۷۰: دل نشود بی امید، با غم جانان حریف ...421شمارهٔ ۴۷۱: بس که دارم از تغابن در دل محزون ت ...422شمارهٔ ۴۷۲: به غیر مرگ نسیم از خدا نمی طلبد - ...423شمارهٔ ۴۷۳: خواست تا برهم خورد هنگامه ارباب ع ...424شمارهٔ ۴۷۴: نیست یک دانه نصیب تن ما لذت رزق - ...425شمارهٔ ۴۷۵: همچو داغ لاله نور از من مجوی - مر ...426شمارهٔ ۴۷۶: در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک - ...427شمارهٔ ۴۷۷: تاک آبستن نور است، نخواهد زایید - ...428شمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - ...429شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...430شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...431شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...432شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...433شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...434شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...435شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...436شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...437شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...438شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...439شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...440شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...441شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...442شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...443شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...444شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...445شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...446شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...447شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...448شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...449شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...450شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...451شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...452شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...453شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...454شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...455شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...456شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...457شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...458شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...459شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...460شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...461شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...462شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...463شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...464شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...465شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...466شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...467شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...468شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...469شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...470شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...471شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...472شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...473شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...474شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...475شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...476شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...477شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...478شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...479شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...480شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...481شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...482شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...483شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...484شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...485شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...486شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...487شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...488شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...489شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...490شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...491شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...492شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...493شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...494شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...495شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...496شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...497شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...498شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...499شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...500شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...501شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...502شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...503شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...504شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...505شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...506شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...507شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...508شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...509شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...510شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...511شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...512شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...513شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...514شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...515شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...516شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...517شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...518شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...519شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...520شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...521شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...522شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...523شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...524شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...525شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...526شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...527شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...528شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...529شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...530شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...531شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...532شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...533شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...534شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...535شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...536شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...537شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...538شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...539شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...540شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...541شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...542شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...543شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...544شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...545شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...546شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...547شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...548شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...549شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...550شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...551شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...552شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...553شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...554شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...555شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...556شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...557شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...558شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...559شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...560شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...561شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...562شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...563شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...564شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...565شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...566شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...567شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...568شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...569شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...570شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...571شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...572شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...573شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...574شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...575شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...576شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...577شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...578شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...579شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...580شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...581شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...582شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...583شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...584شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...585شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...586شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...587شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...588شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...589شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...590شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...591شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...592شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...593شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...594شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...595شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...596شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...597شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...598شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...599شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...600شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...601شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...602شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...603شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...604شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...605شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...606شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...607شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...608شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...609شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...610شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...611شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...612شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...613شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...614شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...615شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...616شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...617شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...618شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...619شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...620شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...621شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...622شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...623شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...624شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...625شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...626شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...627شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...628شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...629شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...630شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...631شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...632شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...633شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...634شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...635شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...636شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...637شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...638شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...639شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...640شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...641شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...642شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...643شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...644شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...645شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...646شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...647شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...648شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...649شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...650شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...651شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...652شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...653شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...654شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...655شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...656شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...657شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...658شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...659شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...660شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...661شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...662شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...663شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...664شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...665شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...666شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...667شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...668شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...669شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...670شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...671شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...672شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...673شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...674شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...675شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...676شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...677شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...678شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...679شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...680شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...681شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...682شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...683شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...684شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...685شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...686شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...687شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...688شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...689شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...690شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...691شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...692شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...693شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...694شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...695شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...696شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...697شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...698شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...699شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...700شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...701شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...702شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...703شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...704شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...705شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...706شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...707شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...708شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...709شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...710شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...711شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...712شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...713شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...714شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...715شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...716شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...717شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...718شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ