به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۱۱۷: اگر ساقی نگردد شب انیسم - غریبی می کشم در کوی مهتاب

1320عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

اگر ساقی نگردد شب انیسم
غریبی می کشم در کوی مهتاب
نسازم تا قدح را عینک خویش
نیفتد چشم من بر روی مهتاب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۱۶: ما ز پا افتادگان را خواب غفلت برد ...2شمارهٔ ۱۱۷: اگر ساقی نگردد شب انیسم - غریبی م ...3شمارهٔ ۱۱۸: ای خوش آن گریه که شوید ز شبم مهلت ...4شمارهٔ ۱۱۹: پا ز نازک خانه دل چون کشد آن عطرف ...5شمارهٔ ۱۲۰: ما را گرفته بی او، غم در میانه ام ...6شمارهٔ ۱۲۱: موج را گشت صبا سلسله جنبان در آب ...7شمارهٔ ۱۲۲: یک دوست در ایران نماند از بهر این ...8شمارهٔ ۱۲۳: تا نشستن، ده خطر گل می کند در میک ...9شمارهٔ ۱۲۴: هرگز ندیده سایه جانانه آفتاب - با ...10شمارهٔ ۱۲۵: بر یاد رخش چون رود از دیده من آب ...11شمارهٔ ۱۲۶: غم از دل می برد آواز مطرب - رگ شا ...12شمارهٔ ۱۲۷: امشب من و چشم قدح و دیدن مهتاب - ...13شمارهٔ ۱۲۸: وقت ساغر زدن، به فتوی ما - روز اب ...14شمارهٔ ۱۲۹: تعبیه کرده ست چرخ، در دل من اضطرا ...15شمارهٔ ۱۳۰: غیر افسردگی از زینت دنیا مطلب - گ ...16شمارهٔ ۱۳۱: ناله ها در بحر و بر دارد غریب - ک ...17شمارهٔ ۱۳۲: دارم از سرچشمه، رو در دشت حیرانی ...18شمارهٔ ۱۳۳: پر شده پیمانه ام، ظرف ندارد اجل - ...19شمارهٔ ۱۳۴: قدم بیرون منه از عالم آب - درین د ...20شمارهٔ ۱۳۵: ای شب زلف تو روشنتر ز موی آفتاب - ...21شمارهٔ ۱۳۶: لبریز جدایی کندش ساقی دوران - هرچ ...22شمارهٔ ۱۳۷: همچو شبنم با گل و سوسن مخواب - شب ...23شمارهٔ ۱۳۸: من و آن سرو که در جلوه گهش می بار ...24شمارهٔ ۱۳۹: نمی سازد به طبع من شراب عافیت هرگ ...25شمارهٔ ۱۴۰: چو طفل غنچه اگر می خورد سبوی شراب ...26شمارهٔ ۱۴۱: مرگ، مفلس را ز عمر جاودانی بهتراس ...27شمارهٔ ۱۴۲: لب تر نکنم ز آب خضر تا می ناب است ...28شمارهٔ ۱۴۳: گل ندارد تاب دست انداز باد مهرگان ...29شمارهٔ ۱۴۴: سرتاسر دهر، جز خدا کیست - عالم هم ...30شمارهٔ ۱۴۵: سهل باشد همت ساقی، گر از مینا گذش ...31شمارهٔ ۱۴۶: چو گردباد، دلم رهنمای خود نشناخت ...32شمارهٔ ۱۴۷: هر دل که ازان نگار خالی ست - باغی ...33شمارهٔ ۱۴۸: هر گل این بوستان، روی نگاری بوده ...34شمارهٔ ۱۴۹: ره به درمان ندهم، راهنما آگاه است ...35شمارهٔ ۱۵۰: ساقی دوران عبث چیده ست نه مینا قط ...36شمارهٔ ۱۵۱: مشو مهمان من، ای مرغ روزی خوار آز ...37شمارهٔ ۱۵۲: ارغنون کهنه شد و چنگ و رباب از هم ...38شمارهٔ ۱۵۳: شادمانی با دلم بیگانه و غم دشمن ا ...39شمارهٔ ۱۵۴: مفلس کوچه عشقیم، کریم اینجا کیست ...40شمارهٔ ۱۵۵: کسی فارغ از کار دنیا نشست - که زا ...41شمارهٔ ۱۵۶: چو مژگان جز به قصد دیدن غیر - نمی ...42شمارهٔ ۱۵۷: بیا که بی سرزلف تو موج باده ناب - ...43شمارهٔ ۱۵۸: ساغر می در کف او، رنگ و بوی گل گر ...44شمارهٔ ۱۵۹: پرواز شوق دارم، تا در تنم شراب اس ...45شمارهٔ ۱۶۰: خاطر از محصول کشت ناامیدی جمع شد ...46شمارهٔ ۱۶۱: ای گل، همه تن لب شده در وصف بهاری ...47شمارهٔ ۱۶۲: چون نریزد غم شراب تلخکامی در قدح؟ ...48شمارهٔ ۱۶۳: رنگم از چهره به ذوق لب بام تو پری ...49شمارهٔ ۱۶۴: آخر شدن حسن بتان، اول داغ است - پ ...50شمارهٔ ۱۶۵: ای حسن تو سرچشمه غوغای قیامت - جو ...51شمارهٔ ۱۶۶: به مردم قرض دادن بینوایی ست - ز م ...52شمارهٔ ۱۶۷: چو طبع داد خدا، گومده به ما فرزند ...53شمارهٔ ۱۶۸: اشک، گستاخانه با این چشم خون پالا ...54شمارهٔ ۱۶۹: بس که از بارش اشکم در و دیوار نما ...55شمارهٔ ۱۷۰: بی زلف سیه، دلبری از خال نیاید - ...56شمارهٔ ۱۷۱: گشت عمر بخت ما، در رنگ مخمل، صرف ...57شمارهٔ ۱۷۲: ما تشنگان ز شیشه می آب می خوریم - ...58شمارهٔ ۱۷۳: چه سان خود را ز عشقت باز دارم؟ - ...59شمارهٔ ۱۷۴: دنیا و آخرت چو ترازو فتاده است - ...60شمارهٔ ۱۷۵: ما چو موج انگشت رد بر جام دریا می ...61شمارهٔ ۱۷۶: فتاد بقعه تقوی، شرابخانه سلامت - ...62شمارهٔ ۱۷۷: خواهی به دیر زمزمه کن،خواه در حرم ...63شمارهٔ ۱۷۸: بوسه در آغوش ازان خودکام نتوانم گ ...64شمارهٔ ۱۷۹: غنچه خواب آلود می گردد به دنبال ق ...65شمارهٔ ۱۸۰: امشب قدح از شراب خالی ست - جای گل ...66شمارهٔ ۱۸۱: دیدم به جانبش، ز حیا روی خود گرفت ...67شمارهٔ ۱۸۲: نیست از دست نکویانم زبان و دل یکی ...68شمارهٔ ۱۸۳: از من بیمار حسرت، برگ آسایش مجوی ...69شمارهٔ ۱۸۴: روز حساب را شب زلفت علامت است - ز ...70شمارهٔ ۱۸۵: غزل عاشقانه باید گفت - بیت باب تر ...71شمارهٔ ۱۸۶: گفت می آیم گرت جان بر لب آید ز ان ...72شمارهٔ ۱۸۷: چین پیشانی ارباب غم از شادی ماست ...73شمارهٔ ۱۸۸: زلف تو، موج بحر پریشانی من است - ...74شمارهٔ ۱۸۹: طغرا در آخر غزل آورد مطلعی - کاین ...75شمارهٔ ۱۹۰: از وعده وصل تو وفا را خبری نیست - ...76شمارهٔ ۱۹۱: بر گوش زد نسیمم، صوتی که نیشکر دا ...77شمارهٔ ۱۹۲: لکه ابری که فیضی داشت، دود شمع بو ...78شمارهٔ ۱۹۳: بی فرات کرشمه ات در باغ - ماتم اف ...79شمارهٔ ۱۹۴: مجموعه تپش، دل محنت سرشت ماست - د ...80شمارهٔ ۱۹۵: اگر شراب کمی کرد، غم مخور ساقی - ...81شمارهٔ ۱۹۶: چون نقاب از رخ گشایی، دیده گریان ...82شمارهٔ ۱۹۷: جلوه شاهد خلوتکده طور اینجاست - ش ...83شمارهٔ ۱۹۸: مگو که آینه بیداری ابد دارد - ندی ...84شمارهٔ ۱۹۹: تا نیابد دست بر ما لشکر خونخوار غ ...85شمارهٔ ۲۰۰: رویت ز عرق همچو گل تازه در آب است ...86شمارهٔ ۲۰۱: شمع دیدار نمایان شد و پروانه نیاف ...87شمارهٔ ۲۰۲: پیرهن بس که خوش اندام شد از بوی ت ...88شمارهٔ ۲۰۳: طفل اشکم ز شورچشمی خلق - بر زمین ...89شمارهٔ ۲۰۴: فرصت صد بوسه در کف داشت، وز اقبال ...90شمارهٔ ۲۰۵: زلف با قامت او، تا به کمر همراه ا ...91شمارهٔ ۲۰۶: خویش را تا جمع کردم بهر گلگشت رخت ...92شمارهٔ ۲۰۷: آسوده دلی بر من بیتاب حرام است - ...93شمارهٔ ۲۰۸: ما چو مینای شرابیم و فلک همچو قدح ...94شمارهٔ ۲۰۹: تخم اشک از کف بنه ای دل که مانند ...95شمارهٔ ۲۱۰: سایه گرد تیغ بیدم،طالع بسمل کجاست ...96شمارهٔ ۲۱۱: دلم ز قید پریدن همیشه آزاد است - ...97شمارهٔ ۲۱۲: از تبسم لب ببند ای غنچه، حال گل ب ...98شمارهٔ ۲۱۳: بس که فرهاد تلخکامی دید - حرف شیر ...99شمارهٔ ۲۱۴: ز جوش اشک به مینا هزار طعن زدیم - ...100شمارهٔ ۲۱۵: روزم از بی مهری گردون، شب تاریک ش ...101شمارهٔ ۲۱۶: شبی که جام می وصل درمیان آید - چو ...102شمارهٔ ۲۱۷: در مخالفزار هند از یاد ایران فارغ ...103شمارهٔ ۲۱۸: دوست چون از گل بیداد تو دشمن نشود ...104شمارهٔ ۲۱۹: از مقام ریشه و پیوند می باید گریخ ...105شمارهٔ ۲۲۰: فروغ گوش گل از آتشین نوای من است ...106شمارهٔ ۲۲۱: مستم گرفت شحنه، مخور غم که چون گر ...107شمارهٔ ۲۲۲: سیاره طالع اسیران - همرقص کبوتران ...108شمارهٔ ۲۲۳: چون نگرید شیشه از کمر عمری همصحبت ...109شمارهٔ ۲۲۴: صبا چو بگذرد از ما، ز داغ گل بیز ...110شمارهٔ ۲۲۵: بر کوه غمت بانگ زدم، بانگ به من ز ...111شمارهٔ ۲۲۶: بر لباس فاخر بی اعتبار خسروان - ب ...112شمارهٔ ۲۲۷: چه سان به نامه عاشق سرش فرود آید ...113شمارهٔ ۲۲۸: ماندم از بس که به غربت، وطن از یا ...114شمارهٔ ۲۲۹: چون به آب رود چشمم سبز گردد گلبنی ...115شمارهٔ ۲۳۰: دهد گردون عوض یک دسته خارم - اگر ...116شمارهٔ ۲۳۱: مخمور مانده ایم و امید شراب نیست ...117شمارهٔ ۲۳۲: نوبر سبزه شادی نکند تا به ابد - س ...118شمارهٔ ۲۳۳: چون نقش قدم، غیر زمین، بستر ما نی ...119شمارهٔ ۲۳۴: همچو نرگس، مدت عمرم به بیماری گذش ...120شمارهٔ ۲۳۵: میزبانی نیست غیر از ما در ایوان خ ...121شمارهٔ ۲۳۶: به سان مهره شطرنج، از متاع جهان - ...122شمارهٔ ۲۳۷: هما ز سایه دهد گرچه دولتی به شهان ...123شمارهٔ ۲۳۸: سفید گشت سرم از شکوفه پیری - اگر ...124شمارهٔ ۲۳۹: مو به مو حال دلم را زلف او با شان ...125شمارهٔ ۲۴۰: پیغمبریم و ملت ما غم کشیدن است - ...126شمارهٔ ۲۴۱: پایش ز حنابندی شب چون پر زاغ است ...127شمارهٔ ۲۴۲: اگر زمانه بنای ستم کند، چه علاج - ...128شمارهٔ ۲۴۳: فرق حرم و دیر ببین، کآمده هر سال ...129شمارهٔ ۲۴۴: چگونه حسن نباشد به بوالهوس محتاج ...130شمارهٔ ۲۴۵: جز تیغ او که برسرم آمد، ز پا گذشت ...131شمارهٔ ۲۴۶: از پنجره های مژه مهتاب درآید - گر ...132شمارهٔ ۲۴۷: اگر برون نرود گل ز بوستان، چه کند ...133شمارهٔ ۲۴۸: قدر بی عقلی نمی دانند طفلان، حیف ...134شمارهٔ ۲۴۹: دمیده دانه ما از زمین تلخ - نگردد ...135شمارهٔ ۲۵۰: نیامدی که مبادا بمیرم از شادی - ب ...136شمارهٔ ۲۵۱: بی روی تو در بزم چراغ آید و گرید ...137شمارهٔ ۲۵۲: روز و شب، دربچه مشرق و مغرب باز ا ...138شمارهٔ ۲۵۳: ز ازل، مرشدما خواست که فرزانه شود ...139شمارهٔ ۲۵۴: بت تراشان غمت گشتند چون فارغ ز کا ...140شمارهٔ ۲۵۵: خضر اگر در دشت قسمت، همنشین با من ...141شمارهٔ ۲۵۶: آه غم، داغ کهن را به دلم تازه نمو ...142شمارهٔ ۲۵۷: گر چنین از گل روی تو، صفا ریز کند ...143شمارهٔ ۲۵۸: نهم لب بر لبت چون در سر مستی،مکن ...144شمارهٔ ۲۵۹: دل برون آرم ازان سینه که غم نشناس ...145شمارهٔ ۲۶۰: امشب از فرقت او زنده نمی ماند شمع ...146شمارهٔ ۲۶۱: فکر آن زلف مکن تا خم و تابت نبرد ...147شمارهٔ ۲۶۲: کس اگر بگذرد از گفتن شعر - شاید ا ...148شمارهٔ ۲۶۳: لفظ پاکیزه به دستم ز صفای تو رسد ...149شمارهٔ ۲۶۴: چشمم که بود از اثر دود دل، سیاه - ...150شمارهٔ ۲۶۵: ز مژگان، چشم مخمورت شبیه است - به ...151شمارهٔ ۲۶۶: افسرده دلم، کو دم گرمی که ز فیضش ...152شمارهٔ ۲۶۷: ما مصیبت زدگان را چه تواضع به ازی ...153شمارهٔ ۲۶۸: بی گل عارض تو مرغ چمن - غنچه را م ...154شمارهٔ ۲۶۹: ز مردی گر به نامردان شوی غالب، مش ...155شمارهٔ ۲۷۰: جانا ز بی حجابی آیینه باک نیست - ...156شمارهٔ ۲۷۱: گل به غارت می رود،کو بلبلی کآید ب ...157شمارهٔ ۲۷۲: من خمارآلود و ساقی گرم استغنای حس ...158شمارهٔ ۲۷۳: چه غم کودکان را زاندوه مادر؟ - چو ...159شمارهٔ ۲۷۴: گفتی که نعش ما را، کس پیش و پس نب ...160شمارهٔ ۲۷۵: شادی بی غم مجوی، زان که طرب ساز د ...161شمارهٔ ۲۷۶: نگاهم بر رخش خار به گل پیوسته را ...162شمارهٔ ۲۷۷: از خرامش سبزه گلبرگ نهال اندام شد ...163شمارهٔ ۲۷۸: نچسبید بر دامنت طفل اشکم - چه گوی ...164شمارهٔ ۲۷۹: بجز صبر کز نام او تلخ شد لب - مری ...165شمارهٔ ۲۸۰: دسته دسته بی سبب اشکم به دامن می ...166شمارهٔ ۲۸۱: زان گل نشان نداد، صبا را چه می شو ...167شمارهٔ ۲۸۲: خسرو بی رحم را بنگر که با اظهار ع ...168شمارهٔ ۲۸۳: خواستم بی تو کنم بر گل خورشید نگا ...169شمارهٔ ۲۸۴: به دور میکده باید شراب چندان ریخت ...170شمارهٔ ۲۸۵: ساز و برگ زندگی، غیر از شراب ناب ...171شمارهٔ ۲۸۶: هرکس به رخت نظر ندارد - از باغ طر ...172شمارهٔ ۲۸۷: کارم ز نارسیدن کشتی به جان رسید - ...173شمارهٔ ۲۸۸: امشب ز نغمه سنجان، دمساز ما کسی ن ...174شمارهٔ ۲۸۹: دیگران از فیض، مردم را به خود ساز ...175شمارهٔ ۲۹۰: ز نهال قسمت ما، گل عیش چون زند سر ...176شمارهٔ ۲۹۱: خواهم غزلی را که به محبوب توان خو ...177شمارهٔ ۲۹۲: مرا قسمت به راهی گشت رهبر - که صد ...178شمارهٔ ۲۹۳: رسید موسم گل، باده در پیاله کنید ...179شمارهٔ ۲۹۴: نه جوی باغ می داند دلم، نه جدول ب ...180شمارهٔ ۲۹۵: گر ز دنیا بکشی پای، چنان دور بکش ...181شمارهٔ ۲۹۶: به زلفت شانه گر محرم نمی شد - دلم ...182شمارهٔ ۲۹۷: صد جامه پوشد از شرم، سرو خجسته قا ...183شمارهٔ ۲۹۸: ای مسیح وقت، تدبیری که آن خورشید ...184شمارهٔ ۲۹۹: ثبات خانه تن را حباب می داند - بن ...185شمارهٔ ۳۰۰: چو خیزد گردباد از خاک ما در دشت م ...186شمارهٔ ۳۰۱: گر خورد در فوت ما آن گل تاسف، دور ...187شمارهٔ ۳۰۲: گل ما را به آب غم سرشتند - مجو شا ...188شمارهٔ ۳۰۳: سرجوش داغ لاله به جوشم نمی رسد - ...189شمارهٔ ۳۰۴: مشو ملول که ساغر ز دست خواهد شد - ...190شمارهٔ ۳۰۵: بس که برهم خورد بزم دلخوشی از رفت ...191شمارهٔ ۳۰۶: نیم آیینه وش از پشت و روی کار خود ...192شمارهٔ ۳۰۷: آرام نگیرد نفسی بر مژه ام اشک - ک ...193شمارهٔ ۳۰۸: عاشقان چون نیت کوچ سحرگاهی کنند - ...194شمارهٔ ۳۰۹: فرهاد تیشه بر سر غم پیشه می زند - ...195شمارهٔ ۳۱۰: چرخ با من می ستیزد، طالع از من می ...196شمارهٔ ۳۱۱: تن ز بسیاری تردامنی ام خاک نشد - ...197شمارهٔ ۳۱۲: آمد بهار و موسم گلگشت باغ شد - گل ...198شمارهٔ ۳۱۳: لبش در باغ، رنگ آمیز گلهای تبسم ش ...199شمارهٔ ۳۱۴: گل به زر شاد و پریشانی عالم بر بی ...200شمارهٔ ۳۱۵: کندن دل زان جوان، آسایش این پیر ش ...201شمارهٔ ۳۱۶: رنگ از رخم دمی نگشاید نقاب زرد - ...202شمارهٔ ۳۱۷: چند گویی در وجود دختر رز عیب نیست ...203شمارهٔ ۳۱۸: گر دهدم باغبان، یک گل ازین نه چمن ...204شمارهٔ ۳۱۹: ز پا ننشست اشکم، تا نیاوردت به سو ...205شمارهٔ ۳۲۰: گر به میخانه رسد زاهد افسرده نفس ...206شمارهٔ ۳۲۱: ما را لب چشیدن صهبای وصل نیست - ا ...207شمارهٔ ۳۲۲: عمری ست که همخوابه میناست درین بز ...208شمارهٔ ۳۲۳: از چشمه سار آبله، سرسبز شد راه طل ...209شمارهٔ ۳۲۴: عاشق و معشوق را با هم زبان و دل ی ...210شمارهٔ ۳۲۵: بی روی تو، شبنم سحرخیز - بر آتش ل ...211شمارهٔ ۳۲۶: ز بس مرغ نگاهم چیده گل از باغ رخس ...212شمارهٔ ۳۲۷: به پنجه مژه از باغ، ژاله باید چید ...213شمارهٔ ۳۲۸: همنشین بی نفاق از بس درین محفل کم ...214شمارهٔ ۳۲۹: زین گلستان همه سودم به زیان می ما ...215شمارهٔ ۳۳۰: تو تاب درد نداری، مپرس درد مرا - ...216شمارهٔ ۳۳۱: کسی که چیده به بیداری از رخت گل ح ...217شمارهٔ ۳۳۲: گر به خون دل درین بستان گرفتم کلب ...218شمارهٔ ۳۳۳: هر کار مشکل کآمد به پیشم - مشکل چ ...219شمارهٔ ۳۳۴: آنچه من می کشم از طالع رم کرده خو ...220شمارهٔ ۳۳۵: در مدرسه عشق، چو من بی خبری نیست ...221شمارهٔ ۳۳۶: بی نصیب از باغ وصلش بر نمی آید دل ...222شمارهٔ ۳۳۷: دو چشم من چو بر آن شوخ بی وفا افت ...223شمارهٔ ۳۳۸: بر نمی تابد دلم، پس مانده پرویز ر ...224شمارهٔ ۳۳۹: از رشک آبیاری ساقی در آتشیم - ما ...225شمارهٔ ۳۴۰: پیغام نگار ما نیامد - بویی ز بهار ...226شمارهٔ ۳۴۱: چه غم گر گنج بادآورد گل فصل خزان ...227شمارهٔ ۳۴۲: خواهد از شاخ مکافات به صدرنگ دمید ...228شمارهٔ ۳۴۳: از گردش یک چشم تو، پیمانه صد غم م ...229شمارهٔ ۳۴۴: آیینه از رخ تو گل تازه می کشد - ص ...230شمارهٔ ۳۴۵: دل به امید عشق او، تن به هوس نمی ...231شمارهٔ ۳۴۶: ز رخ، چشم تو مستی در بهشت افتاده ...232شمارهٔ ۳۴۷: بس که از چشم تر ما آستین نمناک شد ...233شمارهٔ ۳۴۸: در کار غم عشق، دلم گشت ز خود جمع ...234شمارهٔ ۳۴۹: کی ز بیداد تو، عاشق به کسی داد کن ...235شمارهٔ ۳۵۰: زخم ما چون زخم سوسن گشت سرتاسر کب ...236شمارهٔ ۳۵۱: ما خوی گرفته وصالیم - از هجر، خدا ...237شمارهٔ ۳۵۲: هر کجا گلشن حسن تو گشاید در فیض - ...238شمارهٔ ۳۵۳: حرفی که به سرگوشی ازان شوخ زند سر ...239شمارهٔ ۳۵۴: مصلحت در تلخکامی دیده پیر می فروش ...240شمارهٔ ۳۵۵: کی بود دیوانگان را ترسی از باران ...241شمارهٔ ۳۵۶: زخمی تیغ خمارم، کو مروت پیشه ای - ...242شمارهٔ ۳۵۷: گل گل رخ تو از قدح مل شکفته شد - ...243شمارهٔ ۳۵۸: درین چمن، گل امسال همچو پار نبود ...244شمارهٔ ۳۵۹: گل به کاخ غنچه برگردید، تا روی تو ...245شمارهٔ ۳۶۰: آغوش نظر تنگ است، آن یار نمی گنجد ...246شمارهٔ ۳۶۱: زلفی که بر زبان و دل شانه بگذرد - ...247شمارهٔ ۳۶۲: بس که خیال آن پری، مایه دردسر شود ...248شمارهٔ ۳۶۳: بدین سان رخ ز من گر آن گل بدخو بگ ...249شمارهٔ ۳۶۴: ز شور جلوه گاهش می توان یافت - کز ...250شمارهٔ ۳۶۵: در ازل نگشود چشمم تا غمش پیدا نشد ...251شمارهٔ ۳۶۶: گفتگوی گلشن رویش دهان را تازه کرد ...252شمارهٔ ۳۶۷: مرا به نسبت آدم، زمانه خوار کند - ...253شمارهٔ ۳۶۸: گل خورشید اگر گلدسته می شد - به ت ...254شمارهٔ ۳۶۹: چشم مرا به شوق رخت خواب می برد - ...255شمارهٔ ۳۷۰: نازم به دام زلف تو کز طایر دلم - ...256شمارهٔ ۳۷۱: دل پیش تو از طعنه اغیار نترسد - گ ...257شمارهٔ ۳۷۲: به امیدی که چو طفل نگهم بازآیی - ...258شمارهٔ ۳۷۳: نمی استد به زور صبر، اشک غربت آلو ...259شمارهٔ ۳۷۴: در ساز فغانم ره آواز غلط شد - از ...260شمارهٔ ۳۷۵: رهبری کو تا دل از سرگشتگی بی غم ش ...261شمارهٔ ۳۷۶: در شب وصل، نمایان شدن صبح فراق - ...262شمارهٔ ۳۷۷: از خشکسال، رند قدح نوش را چه غم - ...263شمارهٔ ۳۷۸: لبت چگونه دلم را به وعده شاد ندار ...264شمارهٔ ۳۷۹: ز بس به اهل وطن می کشد دلم در هند ...265شمارهٔ ۳۸۰: بر سر تردامنی، دوزخ ز جانم تاب بر ...266شمارهٔ ۳۸۱: با درد من دوای کسی سازگار نیست - ...267شمارهٔ ۳۸۲: این یک دم نابود، چه باشد چه نباشد ...268شمارهٔ ۳۸۳: کس به فریاد جرس گر نرسد، جا دارد ...269شمارهٔ ۳۸۴: اشکم نمی کشد پای، از راه کوچه گرد ...270شمارهٔ ۳۸۵: شانه روشن کرد چشمم را و زلفش تیره ...271شمارهٔ ۳۸۶: سرزلف ترا تا دید دل، از پای می اف ...272شمارهٔ ۳۸۷: از عقده های زلف بتان شانه نگذرد - ...273شمارهٔ ۳۸۸: تبسم از لب آن تندخو نمی آید - چو ...274شمارهٔ ۳۸۹: عمرم همه صرف گلرخان شد - من پیر ش ...275شمارهٔ ۳۹۰: دل داده ام به یار، ببینم چه می شو ...276شمارهٔ ۳۹۱: با روی تو خورشید جهانگرد چه باشد ...277شمارهٔ ۳۹۲: با رنگ نوبهاری، چون در خزان برآیی ...278شمارهٔ ۳۹۳: نکنم باور ازان سست وفا، عهد وصال ...279شمارهٔ ۳۹۴: عشوه بیرون نمی رود ز تنش - کی توا ...280شمارهٔ ۳۹۵: در بزمگاه وصل چو نوبت به ما رسد - ...281شمارهٔ ۳۹۶: خاک غربت شود اندوه وطن را درمان - ...282شمارهٔ ۳۹۷: پای تا سر چون جرس گوشم، ولی زین ک ...283شمارهٔ ۳۹۸: دندان ستم بر همه تیز است فلک را - ...284شمارهٔ ۳۹۹: نخندد چون دلم بر شانه، کز راه تهی ...285شمارهٔ ۴۰۰: بی توام در سیر گل، تن با خزان همد ...286شمارهٔ ۴۰۱: یکقلم از من نیاید رو سفیدی در وجو ...287شمارهٔ ۴۰۲: هر کجا من پیاده می گردم - دلخوشی ...288شمارهٔ ۴۰۳: در شبستان دلم، از سرگذشت زلف او - ...289شمارهٔ ۴۰۴: از جای خود نخیزد، بهر تواضع خضر - ...290شمارهٔ ۴۰۵: گر ادب دورم نمی کرد از بر آن سروق ...291شمارهٔ ۴۰۶: گر خیال تو ز پیش نظرم گردد دور - ...292شمارهٔ ۴۰۷: همچو کاغذ می شود چشمم سفید از انت ...293شمارهٔ ۴۰۸: چو ز انجمن برآیی، عوض تو ناز ماند ...294شمارهٔ ۴۰۹: چون هوای کوچه بند نی، درین سبز آش ...295شمارهٔ ۴۱۰: عیسی صفت است دختر رز - مادر دارد، ...296شمارهٔ ۴۱۱: دل برد آن نگار، ببینم چه می کند - ...297شمارهٔ ۴۱۲: شیرین به چشم کس ننماییم همچو اشک ...298شمارهٔ ۴۱۳: حال طوفان زدگان هیچ نپرسید کسی - ...299شمارهٔ ۴۱۴: آمد برهمن در حرم،با اهل دین شد هم ...300شمارهٔ ۴۱۵: یک گردش چشم نیم مستت - از گردش صد ...301شمارهٔ ۴۱۶: ساقی به ته شیشه می ناب نگه دار - ...302شمارهٔ ۴۱۷: به غیر ابروی جانان ندیده ام بیتی ...303شمارهٔ ۴۱۸: ز تنگدستی اگر با زمین شوم یکسان - ...304شمارهٔ ۴۱۹: گرد کلفت بس که می ریزد مرا بر تن ...305شمارهٔ ۴۲۰: مگو تا کی توان بیگانه بود از مردم ...306شمارهٔ ۴۲۱: چون کند چشم ترم گلریزی باران اشک ...307شمارهٔ ۴۲۲: زگل بی بهره ام وز آشیان دور - چه ...308شمارهٔ ۴۲۳: پیغمبر حسنت ورق معجزه گرداند - اف ...309شمارهٔ ۴۲۴: دشت سبز و کوه سبز و شهر سبز و خان ...310شمارهٔ ۴۲۵: محضر صد بیخودی دارم ز جام می به ک ...311شمارهٔ ۴۲۶: از دهن اشتیاق، بوسه به پیمانه ریز ...312شمارهٔ ۴۲۷: به نام پای تو هر گام خفته صد گل ز ...313شمارهٔ ۴۲۸: شیشه خونها خورد و می گیرد قدح کام ...314شمارهٔ ۴۲۹: کنم چون یاد ایام وصالش - نیاید بر ...315شمارهٔ ۴۳۰: دور طرب نگردد، هرگز به کام نرگس - ...316شمارهٔ ۴۳۱: هر کجا پیمانه گیرد از لب جانانه ب ...317شمارهٔ ۴۳۲: مایه آزار بود، صحبت ما با هوس - م ...318شمارهٔ ۴۳۳: قلزم تردامنی را ما کهن سوداگریم - ...319شمارهٔ ۴۳۴: پاکرو در خاک هندستان، همین آب است ...320شمارهٔ ۴۳۵: بی گرفتاری نخواهم بود، خاطر جمع د ...321شمارهٔ ۴۳۶: این که می ترسی ز مستی، عقل نیست - ...322شمارهٔ ۴۳۷: سرنوشتی غیر بی برگی ندارد نخل ما ...323شمارهٔ ۴۳۸: در سرابستان گیتی چون شراب زرد باش ...324شمارهٔ ۴۳۹: نام مستوری آن چشم سیه کار مبر - ک ...325شمارهٔ ۴۴۰: انگیخت شراب از رخ زیبای تو آتش - ...326شمارهٔ ۴۴۱: کسی کو را نباشد طاقت یک میل ره رف ...327شمارهٔ ۴۴۲: ای دل مزن گام هوس، چون نیست یک مو ...328شمارهٔ ۴۴۳: از کف رغبت نداد، ساغر آیینه را - ...329شمارهٔ ۴۴۴: کسی نگفت که چون گل همیشه عریان با ...330شمارهٔ ۴۴۵: تا به کی باشی گرفتار امید؟ - ناام ...331شمارهٔ ۴۴۶: شب در آغوش نظر بود سراپای تنش - پ ...332شمارهٔ ۴۴۷: دلم از روی تو خوش، خاطرم از موی ت ...333شمارهٔ ۴۴۸: یار میان باز کرد، رو به کناری نشی ...334شمارهٔ ۴۴۹: رسید موسم دی، جام و شیشه پیش آور ...335شمارهٔ ۴۵۰: جا در آتش کند از محرم و بیگانه خو ...336شمارهٔ ۴۵۱: هزار بار نگردید تا به گرد سرش - ن ...337شمارهٔ ۴۵۲: نگیرم چون سر زلف سیاهش؟ - که خود ...338شمارهٔ ۴۵۳: برون نرفت فغانت ز تنگنای فلک - عب ...339شمارهٔ ۴۵۴: به ره گلشنم آید در زندان در پیش - ...340شمارهٔ ۴۵۵: کوهکن مزد گر از جوی تراشی می دید ...341شمارهٔ ۴۵۶: پروانه ما گرچه رسد زود به آتش - خ ...342شمارهٔ ۴۵۷: چنان کز بهر آتش، سنگ و آهن را زنی ...343شمارهٔ ۴۵۸: ز آب خوردن بسیار، گل شود کمرنگ - ...344شمارهٔ ۴۵۹: ترسم از حرف غلط کاری، شود در نامه ...345شمارهٔ ۴۶۰: حباب وقت خودم در شط تنک ظرفی - چه ...346شمارهٔ ۴۶۱: باده وقتی مزه دارد که تو باشی در ...347شمارهٔ ۴۶۲: کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم ...348شمارهٔ ۴۶۳: نمی توان به هم آغوشی ات قناعت کرد ...349شمارهٔ ۴۶۴: قافله اشک و آه، از همه سو ریز کرد ...350شمارهٔ ۴۶۵: از چه رو دارد شب زلفت به تاریکی س ...351شمارهٔ ۴۶۶: من سودازده را داغ منه بر سر دست - ...352شمارهٔ ۴۶۷: موسم گل شد که از وی بشکفد دل، باغ ...353شمارهٔ ۴۶۸: خاک گردیدم، نگردید آرزوها بر طرف ...354شمارهٔ ۴۶۹: کو پیر مغان کز می اسرار زند حرف - ...355شمارهٔ ۴۷۰: دل نشود بی امید، با غم جانان حریف ...356شمارهٔ ۴۷۱: بس که دارم از تغابن در دل محزون ت ...357شمارهٔ ۴۷۲: به غیر مرگ نسیم از خدا نمی طلبد - ...358شمارهٔ ۴۷۳: خواست تا برهم خورد هنگامه ارباب ع ...359شمارهٔ ۴۷۴: نیست یک دانه نصیب تن ما لذت رزق - ...360شمارهٔ ۴۷۵: همچو داغ لاله نور از من مجوی - مر ...361شمارهٔ ۴۷۶: در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک - ...362شمارهٔ ۴۷۷: تاک آبستن نور است، نخواهد زایید - ...363شمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - ...364شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...365شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...366شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...367شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...368شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...369شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...370شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...371شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...372شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...373شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...374شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...375شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...376شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...377شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...378شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...379شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...380شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...381شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...382شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...383شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...384شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...385شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...386شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...387شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...388شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...389شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...390شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...391شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...392شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...393شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...394شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...395شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...396شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...397شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...398شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...399شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...400شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...401شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...402شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...403شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...404شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...405شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...406شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...407شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...408شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...409شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...410شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...411شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...412شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...413شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...414شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...415شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...416شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...417شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...418شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...419شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...420شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...421شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...422شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...423شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...424شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...425شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...426شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...427شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...428شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...429شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...430شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...431شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...432شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...433شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...434شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...435شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...436شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...437شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...438شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...439شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...440شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...441شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...442شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...443شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...444شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...445شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...446شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...447شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...448شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...449شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...450شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...451شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...452شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...453شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...454شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...455شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...456شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...457شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...458شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...459شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...460شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...461شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...462شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...463شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...464شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...465شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...466شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...467شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...468شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...469شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...470شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...471شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...472شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...473شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...474شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...475شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...476شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...477شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...478شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...479شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...480شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...481شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...482شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...483شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...484شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...485شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...486شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...487شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...488شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...489شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...490شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...491شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...492شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...493شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...494شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...495شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...496شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...497شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...498شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...499شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...500شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...501شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...502شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...503شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...504شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...505شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...506شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...507شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...508شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...509شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...510شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...511شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...512شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...513شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...514شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...515شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...516شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...517شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...518شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...519شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...520شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...521شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...522شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...523شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...524شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...525شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...526شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...527شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...528شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...529شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...530شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...531شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...532شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...533شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...534شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...535شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...536شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...537شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...538شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...539شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...540شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...541شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...542شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...543شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...544شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...545شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...546شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...547شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...548شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...549شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...550شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...551شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...552شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...553شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...554شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...555شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...556شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...557شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...558شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...559شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...560شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...561شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...562شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...563شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...564شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...565شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...566شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...567شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...568شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...569شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...570شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...571شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...572شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...573شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...574شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...575شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...576شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...577شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...578شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...579شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...580شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...581شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...582شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...583شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...584شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...585شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...586شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...587شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...588شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...589شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...590شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...591شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...592شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...593شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...594شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...595شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...596شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...597شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...598شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...599شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...600شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...601شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...602شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...603شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...604شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...605شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...606شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...607شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...608شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...609شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...610شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...611شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...612شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...613شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...614شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...615شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...616شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...617شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...618شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...619شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...620شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...621شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...622شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...623شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...624شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...625شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...626شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...627شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...628شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...629شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...630شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...631شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...632شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...633شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...634شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...635شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...636شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...637شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...638شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...639شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...640شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...641شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...642شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...643شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...644شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...645شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...646شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...647شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...648شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...649شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...650شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...651شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...652شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...653شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ