به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۴۵: آن زلف سیه دل سبکپا - یک سر دارد، هزار سودا

1350عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

آن زلف سیه دل سبکپا
یک سر دارد، هزار سودا
بی شمع رخت، نسیم گردید
جلاد چراغ خانه ما
تیغش که به ما سری ندارد
آبی ست که بسته شد ز بالا
دل تاب غمش نداشت امروز
کردیم ذخیره بهر فردا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۴: شمع! بنشین ز طربخانه پروانه جدا - ...2شمارهٔ ۴۵: آن زلف سیه دل سبکپا - یک سر دارد، ...3شمارهٔ ۴۶: محتسب می افکند بیهوده در هنگامه سن ...4شمارهٔ ۴۷: از عکس لب لعلت، پیمانه شود پیدا - ...5شمارهٔ ۴۸: می برد گل رویت، رنگ صد گلستان را - ...6شمارهٔ ۴۹: بس که آن وحشی غزالم سر به صحرا داد ...7شمارهٔ ۵۰: کند چون دیده ما حفظ اشک خود، مکن ع ...8شمارهٔ ۵۱: شوق به روی تیغ دویدن به پای خود - ...9شمارهٔ ۵۲: ما خزان پرورده عشقیم، عیب ما مکن - ...10شمارهٔ ۵۳: به شب زلف بتان، روز تمام است اینجا ...11شمارهٔ ۵۴: ساقی پیاله داد به چنگ هوس مرا - مط ...12شمارهٔ ۵۵: کمان طالع ما تیر برنمی تابد - مگر ...13شمارهٔ ۵۶: بس که از جوی صفا، شاداب می بینم تر ...14شمارهٔ ۵۷: ندید مادر ایام، روی شوکت ما - چو ط ...15شمارهٔ ۵۸: به عجز پای منه، عرض مرد می رود این ...16شمارهٔ ۵۹: بس که زان گل در دل ما خار نومیدی ش ...17شمارهٔ ۶۰: به تسکین دلم یکسان بود لطف و عتاب ...18شمارهٔ ۶۱: می دود چون طفل بر زانوی آن گل پیره ...19شمارهٔ ۶۲: بس که سرسبزی بود در طالع بی حاصلان ...20شمارهٔ ۶۳: از بس که دید رو، ز لب می پرست ما - ...21شمارهٔ ۶۴: از بس گل برگشتگی، در آب دارد طالعم ...22شمارهٔ ۶۵: بهار افکنده در صحن چمن از سبزه قال ...23شمارهٔ ۶۶: آن بلبل مستم که ز گلریزی افغان - ب ...24شمارهٔ ۶۷: به روی ما چو دف از ذوق می زند سیلی ...25شمارهٔ ۶۸: بس که شد مرغ نگاهم بی گل رویت ضعیف ...26شمارهٔ ۶۹: مرد خدا نمی شود، گرچه زن از کنار خ ...27شمارهٔ ۷۰: هر چند قطره کردیم، در جستجوی دریا ...28شمارهٔ ۷۱: یافتم منزلگه وصل تو جای خویش را - ...29شمارهٔ ۷۲: به مثل سازی خود گر دکان نچیده خدا ...30شمارهٔ ۷۳: روان کردم به کویش قاصدی از اشک و م ...31شمارهٔ ۷۴: چو باغ کاغذی این باغ آنچنان تنگ اس ...32شمارهٔ ۷۵: دوش که در بزم عشق، توبه زاهد شکست ...33شمارهٔ ۷۶: به سر گشودن خمهای می چو دست زدیم - ...34شمارهٔ ۷۷: همچو راه کوچه زنجیر، در صحرای عشق ...35شمارهٔ ۷۸: به غیر از عشق اگر آیین دیگر دلنشین ...36شمارهٔ ۷۹: ساقی! بط می در قفس طاقچه حیف است - ...37شمارهٔ ۸۰: همچون سبوی خالی، پر سازم از هوایش ...38شمارهٔ ۸۱: ناصح از پند تو بیزارم، چه می گویی ...39شمارهٔ ۸۲: نیست یک جا که سرزلف سیاهش نرسد - م ...40شمارهٔ ۸۳: نشاند پیش خود آن شوخ بی حجاب مرا - ...41شمارهٔ ۸۴: بی قد شمشاد او، دست چنار آمد به در ...42شمارهٔ ۸۵: در هنرمندی ز مردن نیست غم استاد را ...43شمارهٔ ۸۶: به نقش بندی رویت چو کف گشاده خدا - ...44شمارهٔ ۸۷: نقش خیالش نبرد، گرد کدورت ز دل - ص ...45شمارهٔ ۸۸: جاده طوفانی دریای سراب است اینجا - ...46شمارهٔ ۸۹: مشت خسم، ولی چو نشینم به آن بهار - ...47شمارهٔ ۹۰: ناله برآید از ورق، گریه کنان رود ق ...48شمارهٔ ۹۱: گر گل نکند در طلبت آبله از پا - دا ...49شمارهٔ ۹۲: مگر چاه زنخدانت نمایان گشت در صحرا ...50شمارهٔ ۹۳: درین محیط که سرگشتگی ست حاصل ما - ...51شمارهٔ ۹۴: منت آب خضر نیست جوی بر سر ما - طال ...52شمارهٔ ۹۵: می شد از خشک و تر این خاکدان قانع ...53شمارهٔ ۹۶: چون تنور لاله از دودی نشد قسمت پذی ...54شمارهٔ ۹۷: گوش ارباب کرم در عهد ما می گشت کر ...55شمارهٔ ۹۸: شورش انداخته در شام و سحر یارب ما ...56شمارهٔ ۹۹: ما را به دار عشق، که نزدیک می برد؟ ...57شمارهٔ ۱۰۰: برگ عیش ناتوانان نیست غیر از دستگ ...58شمارهٔ ۱۰۱: تعظیم عکس روی تو در جلوه گاه جام ...59شمارهٔ ۱۰۲: چون داشت از دویی ننگ، یار یگانه م ...60شمارهٔ ۱۰۳: ز بهر نامه بری تا به بام دلبر ما ...61شمارهٔ ۱۰۴: کهربا گشتیم و کس باور ندارد درد م ...62شمارهٔ ۱۰۵: آن مرغ بینواییم، کز آشیانه ما - ص ...63شمارهٔ ۱۰۶: نیست غیر از گریه در صندوق ابر نوب ...64شمارهٔ ۱۰۷: در هنر چون شانه زلف بتان بی طالعی ...65شمارهٔ ۱۰۸: ز مرغان دل ما با لب بامش چه می گو ...66شمارهٔ ۱۰۹: ناید نمکچشی چو تنور از دهان ما - ...67شمارهٔ ۱۱۰: دم زدن از سوز دل در پیش بیدردان ع ...68شمارهٔ ۱۱۱: تو دریایی و طغرا قطره، کی از قطره ...69شمارهٔ ۱۱۲: عکس او در بغل نور فکنده ست مرا - ...70شمارهٔ ۱۱۳: تا جان فدا نمایم، بر زخمه های مطر ...71شمارهٔ ۱۱۴: ما که بر خشت سر خم چون کف می زاده ...72شمارهٔ ۱۱۵: رنگ بیدار شدن، گل نکند از بختم - ...73شمارهٔ ۱۱۶: ما ز پا افتادگان را خواب غفلت برد ...74شمارهٔ ۱۱۷: اگر ساقی نگردد شب انیسم - غریبی م ...75شمارهٔ ۱۱۸: ای خوش آن گریه که شوید ز شبم مهلت ...76شمارهٔ ۱۱۹: پا ز نازک خانه دل چون کشد آن عطرف ...77شمارهٔ ۱۲۰: ما را گرفته بی او، غم در میانه ام ...78شمارهٔ ۱۲۱: موج را گشت صبا سلسله جنبان در آب ...79شمارهٔ ۱۲۲: یک دوست در ایران نماند از بهر این ...80شمارهٔ ۱۲۳: تا نشستن، ده خطر گل می کند در میک ...81شمارهٔ ۱۲۴: هرگز ندیده سایه جانانه آفتاب - با ...82شمارهٔ ۱۲۵: بر یاد رخش چون رود از دیده من آب ...83شمارهٔ ۱۲۶: غم از دل می برد آواز مطرب - رگ شا ...84شمارهٔ ۱۲۷: امشب من و چشم قدح و دیدن مهتاب - ...85شمارهٔ ۱۲۸: وقت ساغر زدن، به فتوی ما - روز اب ...86شمارهٔ ۱۲۹: تعبیه کرده ست چرخ، در دل من اضطرا ...87شمارهٔ ۱۳۰: غیر افسردگی از زینت دنیا مطلب - گ ...88شمارهٔ ۱۳۱: ناله ها در بحر و بر دارد غریب - ک ...89شمارهٔ ۱۳۲: دارم از سرچشمه، رو در دشت حیرانی ...90شمارهٔ ۱۳۳: پر شده پیمانه ام، ظرف ندارد اجل - ...91شمارهٔ ۱۳۴: قدم بیرون منه از عالم آب - درین د ...92شمارهٔ ۱۳۵: ای شب زلف تو روشنتر ز موی آفتاب - ...93شمارهٔ ۱۳۶: لبریز جدایی کندش ساقی دوران - هرچ ...94شمارهٔ ۱۳۷: همچو شبنم با گل و سوسن مخواب - شب ...95شمارهٔ ۱۳۸: من و آن سرو که در جلوه گهش می بار ...96شمارهٔ ۱۳۹: نمی سازد به طبع من شراب عافیت هرگ ...97شمارهٔ ۱۴۰: چو طفل غنچه اگر می خورد سبوی شراب ...98شمارهٔ ۱۴۱: مرگ، مفلس را ز عمر جاودانی بهتراس ...99شمارهٔ ۱۴۲: لب تر نکنم ز آب خضر تا می ناب است ...100شمارهٔ ۱۴۳: گل ندارد تاب دست انداز باد مهرگان ...101شمارهٔ ۱۴۴: سرتاسر دهر، جز خدا کیست - عالم هم ...102شمارهٔ ۱۴۵: سهل باشد همت ساقی، گر از مینا گذش ...103شمارهٔ ۱۴۶: چو گردباد، دلم رهنمای خود نشناخت ...104شمارهٔ ۱۴۷: هر دل که ازان نگار خالی ست - باغی ...105شمارهٔ ۱۴۸: هر گل این بوستان، روی نگاری بوده ...106شمارهٔ ۱۴۹: ره به درمان ندهم، راهنما آگاه است ...107شمارهٔ ۱۵۰: ساقی دوران عبث چیده ست نه مینا قط ...108شمارهٔ ۱۵۱: مشو مهمان من، ای مرغ روزی خوار آز ...109شمارهٔ ۱۵۲: ارغنون کهنه شد و چنگ و رباب از هم ...110شمارهٔ ۱۵۳: شادمانی با دلم بیگانه و غم دشمن ا ...111شمارهٔ ۱۵۴: مفلس کوچه عشقیم، کریم اینجا کیست ...112شمارهٔ ۱۵۵: کسی فارغ از کار دنیا نشست - که زا ...113شمارهٔ ۱۵۶: چو مژگان جز به قصد دیدن غیر - نمی ...114شمارهٔ ۱۵۷: بیا که بی سرزلف تو موج باده ناب - ...115شمارهٔ ۱۵۸: ساغر می در کف او، رنگ و بوی گل گر ...116شمارهٔ ۱۵۹: پرواز شوق دارم، تا در تنم شراب اس ...117شمارهٔ ۱۶۰: خاطر از محصول کشت ناامیدی جمع شد ...118شمارهٔ ۱۶۱: ای گل، همه تن لب شده در وصف بهاری ...119شمارهٔ ۱۶۲: چون نریزد غم شراب تلخکامی در قدح؟ ...120شمارهٔ ۱۶۳: رنگم از چهره به ذوق لب بام تو پری ...121شمارهٔ ۱۶۴: آخر شدن حسن بتان، اول داغ است - پ ...122شمارهٔ ۱۶۵: ای حسن تو سرچشمه غوغای قیامت - جو ...123شمارهٔ ۱۶۶: به مردم قرض دادن بینوایی ست - ز م ...124شمارهٔ ۱۶۷: چو طبع داد خدا، گومده به ما فرزند ...125شمارهٔ ۱۶۸: اشک، گستاخانه با این چشم خون پالا ...126شمارهٔ ۱۶۹: بس که از بارش اشکم در و دیوار نما ...127شمارهٔ ۱۷۰: بی زلف سیه، دلبری از خال نیاید - ...128شمارهٔ ۱۷۱: گشت عمر بخت ما، در رنگ مخمل، صرف ...129شمارهٔ ۱۷۲: ما تشنگان ز شیشه می آب می خوریم - ...130شمارهٔ ۱۷۳: چه سان خود را ز عشقت باز دارم؟ - ...131شمارهٔ ۱۷۴: دنیا و آخرت چو ترازو فتاده است - ...132شمارهٔ ۱۷۵: ما چو موج انگشت رد بر جام دریا می ...133شمارهٔ ۱۷۶: فتاد بقعه تقوی، شرابخانه سلامت - ...134شمارهٔ ۱۷۷: خواهی به دیر زمزمه کن،خواه در حرم ...135شمارهٔ ۱۷۸: بوسه در آغوش ازان خودکام نتوانم گ ...136شمارهٔ ۱۷۹: غنچه خواب آلود می گردد به دنبال ق ...137شمارهٔ ۱۸۰: امشب قدح از شراب خالی ست - جای گل ...138شمارهٔ ۱۸۱: دیدم به جانبش، ز حیا روی خود گرفت ...139شمارهٔ ۱۸۲: نیست از دست نکویانم زبان و دل یکی ...140شمارهٔ ۱۸۳: از من بیمار حسرت، برگ آسایش مجوی ...141شمارهٔ ۱۸۴: روز حساب را شب زلفت علامت است - ز ...142شمارهٔ ۱۸۵: غزل عاشقانه باید گفت - بیت باب تر ...143شمارهٔ ۱۸۶: گفت می آیم گرت جان بر لب آید ز ان ...144شمارهٔ ۱۸۷: چین پیشانی ارباب غم از شادی ماست ...145شمارهٔ ۱۸۸: زلف تو، موج بحر پریشانی من است - ...146شمارهٔ ۱۸۹: طغرا در آخر غزل آورد مطلعی - کاین ...147شمارهٔ ۱۹۰: از وعده وصل تو وفا را خبری نیست - ...148شمارهٔ ۱۹۱: بر گوش زد نسیمم، صوتی که نیشکر دا ...149شمارهٔ ۱۹۲: لکه ابری که فیضی داشت، دود شمع بو ...150شمارهٔ ۱۹۳: بی فرات کرشمه ات در باغ - ماتم اف ...151شمارهٔ ۱۹۴: مجموعه تپش، دل محنت سرشت ماست - د ...152شمارهٔ ۱۹۵: اگر شراب کمی کرد، غم مخور ساقی - ...153شمارهٔ ۱۹۶: چون نقاب از رخ گشایی، دیده گریان ...154شمارهٔ ۱۹۷: جلوه شاهد خلوتکده طور اینجاست - ش ...155شمارهٔ ۱۹۸: مگو که آینه بیداری ابد دارد - ندی ...156شمارهٔ ۱۹۹: تا نیابد دست بر ما لشکر خونخوار غ ...157شمارهٔ ۲۰۰: رویت ز عرق همچو گل تازه در آب است ...158شمارهٔ ۲۰۱: شمع دیدار نمایان شد و پروانه نیاف ...159شمارهٔ ۲۰۲: پیرهن بس که خوش اندام شد از بوی ت ...160شمارهٔ ۲۰۳: طفل اشکم ز شورچشمی خلق - بر زمین ...161شمارهٔ ۲۰۴: فرصت صد بوسه در کف داشت، وز اقبال ...162شمارهٔ ۲۰۵: زلف با قامت او، تا به کمر همراه ا ...163شمارهٔ ۲۰۶: خویش را تا جمع کردم بهر گلگشت رخت ...164شمارهٔ ۲۰۷: آسوده دلی بر من بیتاب حرام است - ...165شمارهٔ ۲۰۸: ما چو مینای شرابیم و فلک همچو قدح ...166شمارهٔ ۲۰۹: تخم اشک از کف بنه ای دل که مانند ...167شمارهٔ ۲۱۰: سایه گرد تیغ بیدم،طالع بسمل کجاست ...168شمارهٔ ۲۱۱: دلم ز قید پریدن همیشه آزاد است - ...169شمارهٔ ۲۱۲: از تبسم لب ببند ای غنچه، حال گل ب ...170شمارهٔ ۲۱۳: بس که فرهاد تلخکامی دید - حرف شیر ...171شمارهٔ ۲۱۴: ز جوش اشک به مینا هزار طعن زدیم - ...172شمارهٔ ۲۱۵: روزم از بی مهری گردون، شب تاریک ش ...173شمارهٔ ۲۱۶: شبی که جام می وصل درمیان آید - چو ...174شمارهٔ ۲۱۷: در مخالفزار هند از یاد ایران فارغ ...175شمارهٔ ۲۱۸: دوست چون از گل بیداد تو دشمن نشود ...176شمارهٔ ۲۱۹: از مقام ریشه و پیوند می باید گریخ ...177شمارهٔ ۲۲۰: فروغ گوش گل از آتشین نوای من است ...178شمارهٔ ۲۲۱: مستم گرفت شحنه، مخور غم که چون گر ...179شمارهٔ ۲۲۲: سیاره طالع اسیران - همرقص کبوتران ...180شمارهٔ ۲۲۳: چون نگرید شیشه از کمر عمری همصحبت ...181شمارهٔ ۲۲۴: صبا چو بگذرد از ما، ز داغ گل بیز ...182شمارهٔ ۲۲۵: بر کوه غمت بانگ زدم، بانگ به من ز ...183شمارهٔ ۲۲۶: بر لباس فاخر بی اعتبار خسروان - ب ...184شمارهٔ ۲۲۷: چه سان به نامه عاشق سرش فرود آید ...185شمارهٔ ۲۲۸: ماندم از بس که به غربت، وطن از یا ...186شمارهٔ ۲۲۹: چون به آب رود چشمم سبز گردد گلبنی ...187شمارهٔ ۲۳۰: دهد گردون عوض یک دسته خارم - اگر ...188شمارهٔ ۲۳۱: مخمور مانده ایم و امید شراب نیست ...189شمارهٔ ۲۳۲: نوبر سبزه شادی نکند تا به ابد - س ...190شمارهٔ ۲۳۳: چون نقش قدم، غیر زمین، بستر ما نی ...191شمارهٔ ۲۳۴: همچو نرگس، مدت عمرم به بیماری گذش ...192شمارهٔ ۲۳۵: میزبانی نیست غیر از ما در ایوان خ ...193شمارهٔ ۲۳۶: به سان مهره شطرنج، از متاع جهان - ...194شمارهٔ ۲۳۷: هما ز سایه دهد گرچه دولتی به شهان ...195شمارهٔ ۲۳۸: سفید گشت سرم از شکوفه پیری - اگر ...196شمارهٔ ۲۳۹: مو به مو حال دلم را زلف او با شان ...197شمارهٔ ۲۴۰: پیغمبریم و ملت ما غم کشیدن است - ...198شمارهٔ ۲۴۱: پایش ز حنابندی شب چون پر زاغ است ...199شمارهٔ ۲۴۲: اگر زمانه بنای ستم کند، چه علاج - ...200شمارهٔ ۲۴۳: فرق حرم و دیر ببین، کآمده هر سال ...201شمارهٔ ۲۴۴: چگونه حسن نباشد به بوالهوس محتاج ...202شمارهٔ ۲۴۵: جز تیغ او که برسرم آمد، ز پا گذشت ...203شمارهٔ ۲۴۶: از پنجره های مژه مهتاب درآید - گر ...204شمارهٔ ۲۴۷: اگر برون نرود گل ز بوستان، چه کند ...205شمارهٔ ۲۴۸: قدر بی عقلی نمی دانند طفلان، حیف ...206شمارهٔ ۲۴۹: دمیده دانه ما از زمین تلخ - نگردد ...207شمارهٔ ۲۵۰: نیامدی که مبادا بمیرم از شادی - ب ...208شمارهٔ ۲۵۱: بی روی تو در بزم چراغ آید و گرید ...209شمارهٔ ۲۵۲: روز و شب، دربچه مشرق و مغرب باز ا ...210شمارهٔ ۲۵۳: ز ازل، مرشدما خواست که فرزانه شود ...211شمارهٔ ۲۵۴: بت تراشان غمت گشتند چون فارغ ز کا ...212شمارهٔ ۲۵۵: خضر اگر در دشت قسمت، همنشین با من ...213شمارهٔ ۲۵۶: آه غم، داغ کهن را به دلم تازه نمو ...214شمارهٔ ۲۵۷: گر چنین از گل روی تو، صفا ریز کند ...215شمارهٔ ۲۵۸: نهم لب بر لبت چون در سر مستی،مکن ...216شمارهٔ ۲۵۹: دل برون آرم ازان سینه که غم نشناس ...217شمارهٔ ۲۶۰: امشب از فرقت او زنده نمی ماند شمع ...218شمارهٔ ۲۶۱: فکر آن زلف مکن تا خم و تابت نبرد ...219شمارهٔ ۲۶۲: کس اگر بگذرد از گفتن شعر - شاید ا ...220شمارهٔ ۲۶۳: لفظ پاکیزه به دستم ز صفای تو رسد ...221شمارهٔ ۲۶۴: چشمم که بود از اثر دود دل، سیاه - ...222شمارهٔ ۲۶۵: ز مژگان، چشم مخمورت شبیه است - به ...223شمارهٔ ۲۶۶: افسرده دلم، کو دم گرمی که ز فیضش ...224شمارهٔ ۲۶۷: ما مصیبت زدگان را چه تواضع به ازی ...225شمارهٔ ۲۶۸: بی گل عارض تو مرغ چمن - غنچه را م ...226شمارهٔ ۲۶۹: ز مردی گر به نامردان شوی غالب، مش ...227شمارهٔ ۲۷۰: جانا ز بی حجابی آیینه باک نیست - ...228شمارهٔ ۲۷۱: گل به غارت می رود،کو بلبلی کآید ب ...229شمارهٔ ۲۷۲: من خمارآلود و ساقی گرم استغنای حس ...230شمارهٔ ۲۷۳: چه غم کودکان را زاندوه مادر؟ - چو ...231شمارهٔ ۲۷۴: گفتی که نعش ما را، کس پیش و پس نب ...232شمارهٔ ۲۷۵: شادی بی غم مجوی، زان که طرب ساز د ...233شمارهٔ ۲۷۶: نگاهم بر رخش خار به گل پیوسته را ...234شمارهٔ ۲۷۷: از خرامش سبزه گلبرگ نهال اندام شد ...235شمارهٔ ۲۷۸: نچسبید بر دامنت طفل اشکم - چه گوی ...236شمارهٔ ۲۷۹: بجز صبر کز نام او تلخ شد لب - مری ...237شمارهٔ ۲۸۰: دسته دسته بی سبب اشکم به دامن می ...238شمارهٔ ۲۸۱: زان گل نشان نداد، صبا را چه می شو ...239شمارهٔ ۲۸۲: خسرو بی رحم را بنگر که با اظهار ع ...240شمارهٔ ۲۸۳: خواستم بی تو کنم بر گل خورشید نگا ...241شمارهٔ ۲۸۴: به دور میکده باید شراب چندان ریخت ...242شمارهٔ ۲۸۵: ساز و برگ زندگی، غیر از شراب ناب ...243شمارهٔ ۲۸۶: هرکس به رخت نظر ندارد - از باغ طر ...244شمارهٔ ۲۸۷: کارم ز نارسیدن کشتی به جان رسید - ...245شمارهٔ ۲۸۸: امشب ز نغمه سنجان، دمساز ما کسی ن ...246شمارهٔ ۲۸۹: دیگران از فیض، مردم را به خود ساز ...247شمارهٔ ۲۹۰: ز نهال قسمت ما، گل عیش چون زند سر ...248شمارهٔ ۲۹۱: خواهم غزلی را که به محبوب توان خو ...249شمارهٔ ۲۹۲: مرا قسمت به راهی گشت رهبر - که صد ...250شمارهٔ ۲۹۳: رسید موسم گل، باده در پیاله کنید ...251شمارهٔ ۲۹۴: نه جوی باغ می داند دلم، نه جدول ب ...252شمارهٔ ۲۹۵: گر ز دنیا بکشی پای، چنان دور بکش ...253شمارهٔ ۲۹۶: به زلفت شانه گر محرم نمی شد - دلم ...254شمارهٔ ۲۹۷: صد جامه پوشد از شرم، سرو خجسته قا ...255شمارهٔ ۲۹۸: ای مسیح وقت، تدبیری که آن خورشید ...256شمارهٔ ۲۹۹: ثبات خانه تن را حباب می داند - بن ...257شمارهٔ ۳۰۰: چو خیزد گردباد از خاک ما در دشت م ...258شمارهٔ ۳۰۱: گر خورد در فوت ما آن گل تاسف، دور ...259شمارهٔ ۳۰۲: گل ما را به آب غم سرشتند - مجو شا ...260شمارهٔ ۳۰۳: سرجوش داغ لاله به جوشم نمی رسد - ...261شمارهٔ ۳۰۴: مشو ملول که ساغر ز دست خواهد شد - ...262شمارهٔ ۳۰۵: بس که برهم خورد بزم دلخوشی از رفت ...263شمارهٔ ۳۰۶: نیم آیینه وش از پشت و روی کار خود ...264شمارهٔ ۳۰۷: آرام نگیرد نفسی بر مژه ام اشک - ک ...265شمارهٔ ۳۰۸: عاشقان چون نیت کوچ سحرگاهی کنند - ...266شمارهٔ ۳۰۹: فرهاد تیشه بر سر غم پیشه می زند - ...267شمارهٔ ۳۱۰: چرخ با من می ستیزد، طالع از من می ...268شمارهٔ ۳۱۱: تن ز بسیاری تردامنی ام خاک نشد - ...269شمارهٔ ۳۱۲: آمد بهار و موسم گلگشت باغ شد - گل ...270شمارهٔ ۳۱۳: لبش در باغ، رنگ آمیز گلهای تبسم ش ...271شمارهٔ ۳۱۴: گل به زر شاد و پریشانی عالم بر بی ...272شمارهٔ ۳۱۵: کندن دل زان جوان، آسایش این پیر ش ...273شمارهٔ ۳۱۶: رنگ از رخم دمی نگشاید نقاب زرد - ...274شمارهٔ ۳۱۷: چند گویی در وجود دختر رز عیب نیست ...275شمارهٔ ۳۱۸: گر دهدم باغبان، یک گل ازین نه چمن ...276شمارهٔ ۳۱۹: ز پا ننشست اشکم، تا نیاوردت به سو ...277شمارهٔ ۳۲۰: گر به میخانه رسد زاهد افسرده نفس ...278شمارهٔ ۳۲۱: ما را لب چشیدن صهبای وصل نیست - ا ...279شمارهٔ ۳۲۲: عمری ست که همخوابه میناست درین بز ...280شمارهٔ ۳۲۳: از چشمه سار آبله، سرسبز شد راه طل ...281شمارهٔ ۳۲۴: عاشق و معشوق را با هم زبان و دل ی ...282شمارهٔ ۳۲۵: بی روی تو، شبنم سحرخیز - بر آتش ل ...283شمارهٔ ۳۲۶: ز بس مرغ نگاهم چیده گل از باغ رخس ...284شمارهٔ ۳۲۷: به پنجه مژه از باغ، ژاله باید چید ...285شمارهٔ ۳۲۸: همنشین بی نفاق از بس درین محفل کم ...286شمارهٔ ۳۲۹: زین گلستان همه سودم به زیان می ما ...287شمارهٔ ۳۳۰: تو تاب درد نداری، مپرس درد مرا - ...288شمارهٔ ۳۳۱: کسی که چیده به بیداری از رخت گل ح ...289شمارهٔ ۳۳۲: گر به خون دل درین بستان گرفتم کلب ...290شمارهٔ ۳۳۳: هر کار مشکل کآمد به پیشم - مشکل چ ...291شمارهٔ ۳۳۴: آنچه من می کشم از طالع رم کرده خو ...292شمارهٔ ۳۳۵: در مدرسه عشق، چو من بی خبری نیست ...293شمارهٔ ۳۳۶: بی نصیب از باغ وصلش بر نمی آید دل ...294شمارهٔ ۳۳۷: دو چشم من چو بر آن شوخ بی وفا افت ...295شمارهٔ ۳۳۸: بر نمی تابد دلم، پس مانده پرویز ر ...296شمارهٔ ۳۳۹: از رشک آبیاری ساقی در آتشیم - ما ...297شمارهٔ ۳۴۰: پیغام نگار ما نیامد - بویی ز بهار ...298شمارهٔ ۳۴۱: چه غم گر گنج بادآورد گل فصل خزان ...299شمارهٔ ۳۴۲: خواهد از شاخ مکافات به صدرنگ دمید ...300شمارهٔ ۳۴۳: از گردش یک چشم تو، پیمانه صد غم م ...301شمارهٔ ۳۴۴: آیینه از رخ تو گل تازه می کشد - ص ...302شمارهٔ ۳۴۵: دل به امید عشق او، تن به هوس نمی ...303شمارهٔ ۳۴۶: ز رخ، چشم تو مستی در بهشت افتاده ...304شمارهٔ ۳۴۷: بس که از چشم تر ما آستین نمناک شد ...305شمارهٔ ۳۴۸: در کار غم عشق، دلم گشت ز خود جمع ...306شمارهٔ ۳۴۹: کی ز بیداد تو، عاشق به کسی داد کن ...307شمارهٔ ۳۵۰: زخم ما چون زخم سوسن گشت سرتاسر کب ...308شمارهٔ ۳۵۱: ما خوی گرفته وصالیم - از هجر، خدا ...309شمارهٔ ۳۵۲: هر کجا گلشن حسن تو گشاید در فیض - ...310شمارهٔ ۳۵۳: حرفی که به سرگوشی ازان شوخ زند سر ...311شمارهٔ ۳۵۴: مصلحت در تلخکامی دیده پیر می فروش ...312شمارهٔ ۳۵۵: کی بود دیوانگان را ترسی از باران ...313شمارهٔ ۳۵۶: زخمی تیغ خمارم، کو مروت پیشه ای - ...314شمارهٔ ۳۵۷: گل گل رخ تو از قدح مل شکفته شد - ...315شمارهٔ ۳۵۸: درین چمن، گل امسال همچو پار نبود ...316شمارهٔ ۳۵۹: گل به کاخ غنچه برگردید، تا روی تو ...317شمارهٔ ۳۶۰: آغوش نظر تنگ است، آن یار نمی گنجد ...318شمارهٔ ۳۶۱: زلفی که بر زبان و دل شانه بگذرد - ...319شمارهٔ ۳۶۲: بس که خیال آن پری، مایه دردسر شود ...320شمارهٔ ۳۶۳: بدین سان رخ ز من گر آن گل بدخو بگ ...321شمارهٔ ۳۶۴: ز شور جلوه گاهش می توان یافت - کز ...322شمارهٔ ۳۶۵: در ازل نگشود چشمم تا غمش پیدا نشد ...323شمارهٔ ۳۶۶: گفتگوی گلشن رویش دهان را تازه کرد ...324شمارهٔ ۳۶۷: مرا به نسبت آدم، زمانه خوار کند - ...325شمارهٔ ۳۶۸: گل خورشید اگر گلدسته می شد - به ت ...326شمارهٔ ۳۶۹: چشم مرا به شوق رخت خواب می برد - ...327شمارهٔ ۳۷۰: نازم به دام زلف تو کز طایر دلم - ...328شمارهٔ ۳۷۱: دل پیش تو از طعنه اغیار نترسد - گ ...329شمارهٔ ۳۷۲: به امیدی که چو طفل نگهم بازآیی - ...330شمارهٔ ۳۷۳: نمی استد به زور صبر، اشک غربت آلو ...331شمارهٔ ۳۷۴: در ساز فغانم ره آواز غلط شد - از ...332شمارهٔ ۳۷۵: رهبری کو تا دل از سرگشتگی بی غم ش ...333شمارهٔ ۳۷۶: در شب وصل، نمایان شدن صبح فراق - ...334شمارهٔ ۳۷۷: از خشکسال، رند قدح نوش را چه غم - ...335شمارهٔ ۳۷۸: لبت چگونه دلم را به وعده شاد ندار ...336شمارهٔ ۳۷۹: ز بس به اهل وطن می کشد دلم در هند ...337شمارهٔ ۳۸۰: بر سر تردامنی، دوزخ ز جانم تاب بر ...338شمارهٔ ۳۸۱: با درد من دوای کسی سازگار نیست - ...339شمارهٔ ۳۸۲: این یک دم نابود، چه باشد چه نباشد ...340شمارهٔ ۳۸۳: کس به فریاد جرس گر نرسد، جا دارد ...341شمارهٔ ۳۸۴: اشکم نمی کشد پای، از راه کوچه گرد ...342شمارهٔ ۳۸۵: شانه روشن کرد چشمم را و زلفش تیره ...343شمارهٔ ۳۸۶: سرزلف ترا تا دید دل، از پای می اف ...344شمارهٔ ۳۸۷: از عقده های زلف بتان شانه نگذرد - ...345شمارهٔ ۳۸۸: تبسم از لب آن تندخو نمی آید - چو ...346شمارهٔ ۳۸۹: عمرم همه صرف گلرخان شد - من پیر ش ...347شمارهٔ ۳۹۰: دل داده ام به یار، ببینم چه می شو ...348شمارهٔ ۳۹۱: با روی تو خورشید جهانگرد چه باشد ...349شمارهٔ ۳۹۲: با رنگ نوبهاری، چون در خزان برآیی ...350شمارهٔ ۳۹۳: نکنم باور ازان سست وفا، عهد وصال ...351شمارهٔ ۳۹۴: عشوه بیرون نمی رود ز تنش - کی توا ...352شمارهٔ ۳۹۵: در بزمگاه وصل چو نوبت به ما رسد - ...353شمارهٔ ۳۹۶: خاک غربت شود اندوه وطن را درمان - ...354شمارهٔ ۳۹۷: پای تا سر چون جرس گوشم، ولی زین ک ...355شمارهٔ ۳۹۸: دندان ستم بر همه تیز است فلک را - ...356شمارهٔ ۳۹۹: نخندد چون دلم بر شانه، کز راه تهی ...357شمارهٔ ۴۰۰: بی توام در سیر گل، تن با خزان همد ...358شمارهٔ ۴۰۱: یکقلم از من نیاید رو سفیدی در وجو ...359شمارهٔ ۴۰۲: هر کجا من پیاده می گردم - دلخوشی ...360شمارهٔ ۴۰۳: در شبستان دلم، از سرگذشت زلف او - ...361شمارهٔ ۴۰۴: از جای خود نخیزد، بهر تواضع خضر - ...362شمارهٔ ۴۰۵: گر ادب دورم نمی کرد از بر آن سروق ...363شمارهٔ ۴۰۶: گر خیال تو ز پیش نظرم گردد دور - ...364شمارهٔ ۴۰۷: همچو کاغذ می شود چشمم سفید از انت ...365شمارهٔ ۴۰۸: چو ز انجمن برآیی، عوض تو ناز ماند ...366شمارهٔ ۴۰۹: چون هوای کوچه بند نی، درین سبز آش ...367شمارهٔ ۴۱۰: عیسی صفت است دختر رز - مادر دارد، ...368شمارهٔ ۴۱۱: دل برد آن نگار، ببینم چه می کند - ...369شمارهٔ ۴۱۲: شیرین به چشم کس ننماییم همچو اشک ...370شمارهٔ ۴۱۳: حال طوفان زدگان هیچ نپرسید کسی - ...371شمارهٔ ۴۱۴: آمد برهمن در حرم،با اهل دین شد هم ...372شمارهٔ ۴۱۵: یک گردش چشم نیم مستت - از گردش صد ...373شمارهٔ ۴۱۶: ساقی به ته شیشه می ناب نگه دار - ...374شمارهٔ ۴۱۷: به غیر ابروی جانان ندیده ام بیتی ...375شمارهٔ ۴۱۸: ز تنگدستی اگر با زمین شوم یکسان - ...376شمارهٔ ۴۱۹: گرد کلفت بس که می ریزد مرا بر تن ...377شمارهٔ ۴۲۰: مگو تا کی توان بیگانه بود از مردم ...378شمارهٔ ۴۲۱: چون کند چشم ترم گلریزی باران اشک ...379شمارهٔ ۴۲۲: زگل بی بهره ام وز آشیان دور - چه ...380شمارهٔ ۴۲۳: پیغمبر حسنت ورق معجزه گرداند - اف ...381شمارهٔ ۴۲۴: دشت سبز و کوه سبز و شهر سبز و خان ...382شمارهٔ ۴۲۵: محضر صد بیخودی دارم ز جام می به ک ...383شمارهٔ ۴۲۶: از دهن اشتیاق، بوسه به پیمانه ریز ...384شمارهٔ ۴۲۷: به نام پای تو هر گام خفته صد گل ز ...385شمارهٔ ۴۲۸: شیشه خونها خورد و می گیرد قدح کام ...386شمارهٔ ۴۲۹: کنم چون یاد ایام وصالش - نیاید بر ...387شمارهٔ ۴۳۰: دور طرب نگردد، هرگز به کام نرگس - ...388شمارهٔ ۴۳۱: هر کجا پیمانه گیرد از لب جانانه ب ...389شمارهٔ ۴۳۲: مایه آزار بود، صحبت ما با هوس - م ...390شمارهٔ ۴۳۳: قلزم تردامنی را ما کهن سوداگریم - ...391شمارهٔ ۴۳۴: پاکرو در خاک هندستان، همین آب است ...392شمارهٔ ۴۳۵: بی گرفتاری نخواهم بود، خاطر جمع د ...393شمارهٔ ۴۳۶: این که می ترسی ز مستی، عقل نیست - ...394شمارهٔ ۴۳۷: سرنوشتی غیر بی برگی ندارد نخل ما ...395شمارهٔ ۴۳۸: در سرابستان گیتی چون شراب زرد باش ...396شمارهٔ ۴۳۹: نام مستوری آن چشم سیه کار مبر - ک ...397شمارهٔ ۴۴۰: انگیخت شراب از رخ زیبای تو آتش - ...398شمارهٔ ۴۴۱: کسی کو را نباشد طاقت یک میل ره رف ...399شمارهٔ ۴۴۲: ای دل مزن گام هوس، چون نیست یک مو ...400شمارهٔ ۴۴۳: از کف رغبت نداد، ساغر آیینه را - ...401شمارهٔ ۴۴۴: کسی نگفت که چون گل همیشه عریان با ...402شمارهٔ ۴۴۵: تا به کی باشی گرفتار امید؟ - ناام ...403شمارهٔ ۴۴۶: شب در آغوش نظر بود سراپای تنش - پ ...404شمارهٔ ۴۴۷: دلم از روی تو خوش، خاطرم از موی ت ...405شمارهٔ ۴۴۸: یار میان باز کرد، رو به کناری نشی ...406شمارهٔ ۴۴۹: رسید موسم دی، جام و شیشه پیش آور ...407شمارهٔ ۴۵۰: جا در آتش کند از محرم و بیگانه خو ...408شمارهٔ ۴۵۱: هزار بار نگردید تا به گرد سرش - ن ...409شمارهٔ ۴۵۲: نگیرم چون سر زلف سیاهش؟ - که خود ...410شمارهٔ ۴۵۳: برون نرفت فغانت ز تنگنای فلک - عب ...411شمارهٔ ۴۵۴: به ره گلشنم آید در زندان در پیش - ...412شمارهٔ ۴۵۵: کوهکن مزد گر از جوی تراشی می دید ...413شمارهٔ ۴۵۶: پروانه ما گرچه رسد زود به آتش - خ ...414شمارهٔ ۴۵۷: چنان کز بهر آتش، سنگ و آهن را زنی ...415شمارهٔ ۴۵۸: ز آب خوردن بسیار، گل شود کمرنگ - ...416شمارهٔ ۴۵۹: ترسم از حرف غلط کاری، شود در نامه ...417شمارهٔ ۴۶۰: حباب وقت خودم در شط تنک ظرفی - چه ...418شمارهٔ ۴۶۱: باده وقتی مزه دارد که تو باشی در ...419شمارهٔ ۴۶۲: کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم ...420شمارهٔ ۴۶۳: نمی توان به هم آغوشی ات قناعت کرد ...421شمارهٔ ۴۶۴: قافله اشک و آه، از همه سو ریز کرد ...422شمارهٔ ۴۶۵: از چه رو دارد شب زلفت به تاریکی س ...423شمارهٔ ۴۶۶: من سودازده را داغ منه بر سر دست - ...424شمارهٔ ۴۶۷: موسم گل شد که از وی بشکفد دل، باغ ...425شمارهٔ ۴۶۸: خاک گردیدم، نگردید آرزوها بر طرف ...426شمارهٔ ۴۶۹: کو پیر مغان کز می اسرار زند حرف - ...427شمارهٔ ۴۷۰: دل نشود بی امید، با غم جانان حریف ...428شمارهٔ ۴۷۱: بس که دارم از تغابن در دل محزون ت ...429شمارهٔ ۴۷۲: به غیر مرگ نسیم از خدا نمی طلبد - ...430شمارهٔ ۴۷۳: خواست تا برهم خورد هنگامه ارباب ع ...431شمارهٔ ۴۷۴: نیست یک دانه نصیب تن ما لذت رزق - ...432شمارهٔ ۴۷۵: همچو داغ لاله نور از من مجوی - مر ...433شمارهٔ ۴۷۶: در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک - ...434شمارهٔ ۴۷۷: تاک آبستن نور است، نخواهد زایید - ...435شمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - ...436شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...437شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...438شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...439شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...440شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...441شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...442شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...443شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...444شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...445شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...446شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...447شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...448شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...449شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...450شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...451شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...452شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...453شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...454شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...455شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...456شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...457شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...458شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...459شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...460شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...461شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...462شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...463شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...464شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...465شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...466شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...467شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...468شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...469شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...470شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...471شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...472شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...473شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...474شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...475شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...476شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...477شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...478شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...479شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...480شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...481شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...482شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...483شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...484شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...485شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...486شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...487شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...488شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...489شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...490شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...491شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...492شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...493شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...494شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...495شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...496شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...497شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...498شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...499شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...500شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...501شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...502شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...503شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...504شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...505شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...506شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...507شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...508شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...509شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...510شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...511شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...512شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...513شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...514شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...515شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...516شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...517شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...518شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...519شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...520شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...521شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...522شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...523شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...524شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...525شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...526شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...527شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...528شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...529شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...530شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...531شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...532شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...533شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...534شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...535شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...536شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...537شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...538شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...539شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...540شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...541شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...542شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...543شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...544شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...545شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...546شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...547شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...548شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...549شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...550شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...551شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...552شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...553شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...554شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...555شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...556شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...557شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...558شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...559شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...560شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...561شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...562شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...563شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...564شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...565شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...566شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...567شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...568شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...569شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...570شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...571شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...572شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...573شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...574شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...575شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...576شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...577شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...578شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...579شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...580شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...581شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...582شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...583شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...584شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...585شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...586شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...587شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...588شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...589شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...590شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...591شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...592شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...593شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...594شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...595شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...596شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...597شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...598شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...599شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...600شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...601شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...602شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...603شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...604شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...605شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...606شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...607شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...608شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...609شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...610شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...611شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...612شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...613شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...614شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...615شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...616شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...617شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...618شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...619شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...620شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...621شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...622شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...623شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...624شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...625شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...626شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...627شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...628شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...629شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...630شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...631شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...632شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...633شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...634شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...635شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...636شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...637شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...638شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...639شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...640شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...641شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...642شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...643شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...644شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...645شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...646شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...647شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...648شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...649شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...650شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...651شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...652شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...653شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...654شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...655شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...656شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...657شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...658شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...659شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...660شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...661شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...662شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...663شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...664شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...665شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...666شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...667شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...668شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...669شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...670شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...671شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...672شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...673شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...674شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...675شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...676شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...677شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...678شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...679شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...680شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...681شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...682شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...683شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...684شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...685شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...686شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...687شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...688شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...689شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...690شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...691شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...692شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...693شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...694شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...695شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...696شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...697شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...698شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...699شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...700شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...701شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...702شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...703شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...704شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...705شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...706شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...707شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...708شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...709شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...710شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...711شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...712شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...713شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...714شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...715شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...716شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...717شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...718شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...719شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...720شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...721شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...722شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...723شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...724شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...725شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ