به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۵: در محبت سست بنیادیم چون قصر حباب - از پر کاهی به هر سو می پرد دیوار ما

1260عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

در محبت سست بنیادیم چون قصر حباب
از پر کاهی به هر سو می پرد دیوار ما
در عقوبتگاه غفلت، دست و پا گم کرده ایم
می چکد رنگ قبول از چهره انکار ما

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴: فردوس را نمونه ساغر دهد به ما - آن ...2شمارهٔ ۵: در محبت سست بنیادیم چون قصر حباب - ...3شمارهٔ ۶: دلم در نازکی باج از پر پروانه می گی ...4شمارهٔ ۷: گر دلم نالان شد از دست بتان، عیبش م ...5شمارهٔ ۸: در بام فلک، ماه چه سان رنگ نبازد؟ - ...6شمارهٔ ۹: دوران چگونه با تو کند هم پیاله ام؟ ...7شمارهٔ ۱۰: ز گلها، سروها را دورمنشان ای چمن پ ...8شمارهٔ ۱۱: بردار فنا، رنگ دگر شد سخن از ما - ...9شمارهٔ ۱۲: ستاره چشم می پوشد ز غصه - چو بیند ...10شمارهٔ ۱۳: زمین در سایه خم می زند گلبانگ جوش ...11شمارهٔ ۱۴: منت خضر بر سرم نیست، چو شمع انجمن ...12شمارهٔ ۱۵: زین دودمان ندیدیم خونگرمی شراری - ...13شمارهٔ ۱۶: چو نیست در سخن خویش فتح باب مرا - ...14شمارهٔ ۱۷: ز بس آمد به نزدیکم، چو مژگانش نمی ...15شمارهٔ ۱۸: دست نتوان داشتن یکبارگی از کار عشق ...16شمارهٔ ۱۹: ماییم و دیدن گل روی تو ساقیا - دلب ...17شمارهٔ ۲۰: نه من از میکده بیرون روم، نه زاهد ...18شمارهٔ ۲۱: ای دل از خاطر برون کن طره جانانه ر ...19شمارهٔ ۲۲: باران سنگ فتنه اگر دیرتررسد - از خ ...20شمارهٔ ۲۳: گر به سوی دیده، اشکم برنگردد دور ن ...21شمارهٔ ۲۴: می گزد همچو نغمه خارج - بی قدح، سی ...22شمارهٔ ۲۵: از اسم بی مسما، خیزد همیشه خواری - ...23شمارهٔ ۲۶: تازه شد از روی یار، چشم جدا دل جدا ...24شمارهٔ ۲۷: گر بود بند قبا از موی گل باریکتر - ...25شمارهٔ ۲۸: از باده پس نیامد، رنگ پریده ما - ب ...26شمارهٔ ۲۹: شکوه دانه و دام از نفس انداخت مرا ...27شمارهٔ ۳۰: برگ گل تازه را، جام طرب ساختیم - ت ...28شمارهٔ ۳۱: به سوی خاکساران محبت جلوه ای سر کن ...29شمارهٔ ۳۲: دلخوشی نمی داند، راه خانه ما را - ...30شمارهٔ ۳۳: فصل گلگشت چمن شد ای گل رعنا بیا - ...31شمارهٔ ۳۴: یار سرگرم حیا، من ادب آموز نگاه - ...32شمارهٔ ۳۵: جامده آیینه را نزدیک، کان دور از ا ...33شمارهٔ ۳۶: گشت خداکارساز، عاشق جانباز را - کی ...34شمارهٔ ۳۷: به پای شوق گشتم هرطرف بسیار در صحر ...35شمارهٔ ۳۸: ما بیخبران، راست رو بزم خطاییم - چ ...36شمارهٔ ۳۹: پیش هر باد، ز بی برگی خود می نالد ...37شمارهٔ ۴۰: غارتگر حیا نکنی جام باده را - نکهت ...38شمارهٔ ۴۱: کو دم گرمی که سوزد پنبه گوش مرا - ...39شمارهٔ ۴۲: بوسه به پیغام داد و گشت پشیمان - ه ...40شمارهٔ ۴۳: چو رو دهد بر آن شوخ مست، رفتن ما - ...41شمارهٔ ۴۴: شمع! بنشین ز طربخانه پروانه جدا - ...42شمارهٔ ۴۵: آن زلف سیه دل سبکپا - یک سر دارد، ...43شمارهٔ ۴۶: محتسب می افکند بیهوده در هنگامه سن ...44شمارهٔ ۴۷: از عکس لب لعلت، پیمانه شود پیدا - ...45شمارهٔ ۴۸: می برد گل رویت، رنگ صد گلستان را - ...46شمارهٔ ۴۹: بس که آن وحشی غزالم سر به صحرا داد ...47شمارهٔ ۵۰: کند چون دیده ما حفظ اشک خود، مکن ع ...48شمارهٔ ۵۱: شوق به روی تیغ دویدن به پای خود - ...49شمارهٔ ۵۲: ما خزان پرورده عشقیم، عیب ما مکن - ...50شمارهٔ ۵۳: به شب زلف بتان، روز تمام است اینجا ...51شمارهٔ ۵۴: ساقی پیاله داد به چنگ هوس مرا - مط ...52شمارهٔ ۵۵: کمان طالع ما تیر برنمی تابد - مگر ...53شمارهٔ ۵۶: بس که از جوی صفا، شاداب می بینم تر ...54شمارهٔ ۵۷: ندید مادر ایام، روی شوکت ما - چو ط ...55شمارهٔ ۵۸: به عجز پای منه، عرض مرد می رود این ...56شمارهٔ ۵۹: بس که زان گل در دل ما خار نومیدی ش ...57شمارهٔ ۶۰: به تسکین دلم یکسان بود لطف و عتاب ...58شمارهٔ ۶۱: می دود چون طفل بر زانوی آن گل پیره ...59شمارهٔ ۶۲: بس که سرسبزی بود در طالع بی حاصلان ...60شمارهٔ ۶۳: از بس که دید رو، ز لب می پرست ما - ...61شمارهٔ ۶۴: از بس گل برگشتگی، در آب دارد طالعم ...62شمارهٔ ۶۵: بهار افکنده در صحن چمن از سبزه قال ...63شمارهٔ ۶۶: آن بلبل مستم که ز گلریزی افغان - ب ...64شمارهٔ ۶۷: به روی ما چو دف از ذوق می زند سیلی ...65شمارهٔ ۶۸: بس که شد مرغ نگاهم بی گل رویت ضعیف ...66شمارهٔ ۶۹: مرد خدا نمی شود، گرچه زن از کنار خ ...67شمارهٔ ۷۰: هر چند قطره کردیم، در جستجوی دریا ...68شمارهٔ ۷۱: یافتم منزلگه وصل تو جای خویش را - ...69شمارهٔ ۷۲: به مثل سازی خود گر دکان نچیده خدا ...70شمارهٔ ۷۳: روان کردم به کویش قاصدی از اشک و م ...71شمارهٔ ۷۴: چو باغ کاغذی این باغ آنچنان تنگ اس ...72شمارهٔ ۷۵: دوش که در بزم عشق، توبه زاهد شکست ...73شمارهٔ ۷۶: به سر گشودن خمهای می چو دست زدیم - ...74شمارهٔ ۷۷: همچو راه کوچه زنجیر، در صحرای عشق ...75شمارهٔ ۷۸: به غیر از عشق اگر آیین دیگر دلنشین ...76شمارهٔ ۷۹: ساقی! بط می در قفس طاقچه حیف است - ...77شمارهٔ ۸۰: همچون سبوی خالی، پر سازم از هوایش ...78شمارهٔ ۸۱: ناصح از پند تو بیزارم، چه می گویی ...79شمارهٔ ۸۲: نیست یک جا که سرزلف سیاهش نرسد - م ...80شمارهٔ ۸۳: نشاند پیش خود آن شوخ بی حجاب مرا - ...81شمارهٔ ۸۴: بی قد شمشاد او، دست چنار آمد به در ...82شمارهٔ ۸۵: در هنرمندی ز مردن نیست غم استاد را ...83شمارهٔ ۸۶: به نقش بندی رویت چو کف گشاده خدا - ...84شمارهٔ ۸۷: نقش خیالش نبرد، گرد کدورت ز دل - ص ...85شمارهٔ ۸۸: جاده طوفانی دریای سراب است اینجا - ...86شمارهٔ ۸۹: مشت خسم، ولی چو نشینم به آن بهار - ...87شمارهٔ ۹۰: ناله برآید از ورق، گریه کنان رود ق ...88شمارهٔ ۹۱: گر گل نکند در طلبت آبله از پا - دا ...89شمارهٔ ۹۲: مگر چاه زنخدانت نمایان گشت در صحرا ...90شمارهٔ ۹۳: درین محیط که سرگشتگی ست حاصل ما - ...91شمارهٔ ۹۴: منت آب خضر نیست جوی بر سر ما - طال ...92شمارهٔ ۹۵: می شد از خشک و تر این خاکدان قانع ...93شمارهٔ ۹۶: چون تنور لاله از دودی نشد قسمت پذی ...94شمارهٔ ۹۷: گوش ارباب کرم در عهد ما می گشت کر ...95شمارهٔ ۹۸: شورش انداخته در شام و سحر یارب ما ...96شمارهٔ ۹۹: ما را به دار عشق، که نزدیک می برد؟ ...97شمارهٔ ۱۰۰: برگ عیش ناتوانان نیست غیر از دستگ ...98شمارهٔ ۱۰۱: تعظیم عکس روی تو در جلوه گاه جام ...99شمارهٔ ۱۰۲: چون داشت از دویی ننگ، یار یگانه م ...100شمارهٔ ۱۰۳: ز بهر نامه بری تا به بام دلبر ما ...101شمارهٔ ۱۰۴: کهربا گشتیم و کس باور ندارد درد م ...102شمارهٔ ۱۰۵: آن مرغ بینواییم، کز آشیانه ما - ص ...103شمارهٔ ۱۰۶: نیست غیر از گریه در صندوق ابر نوب ...104شمارهٔ ۱۰۷: در هنر چون شانه زلف بتان بی طالعی ...105شمارهٔ ۱۰۸: ز مرغان دل ما با لب بامش چه می گو ...106شمارهٔ ۱۰۹: ناید نمکچشی چو تنور از دهان ما - ...107شمارهٔ ۱۱۰: دم زدن از سوز دل در پیش بیدردان ع ...108شمارهٔ ۱۱۱: تو دریایی و طغرا قطره، کی از قطره ...109شمارهٔ ۱۱۲: عکس او در بغل نور فکنده ست مرا - ...110شمارهٔ ۱۱۳: تا جان فدا نمایم، بر زخمه های مطر ...111شمارهٔ ۱۱۴: ما که بر خشت سر خم چون کف می زاده ...112شمارهٔ ۱۱۵: رنگ بیدار شدن، گل نکند از بختم - ...113شمارهٔ ۱۱۶: ما ز پا افتادگان را خواب غفلت برد ...114شمارهٔ ۱۱۷: اگر ساقی نگردد شب انیسم - غریبی م ...115شمارهٔ ۱۱۸: ای خوش آن گریه که شوید ز شبم مهلت ...116شمارهٔ ۱۱۹: پا ز نازک خانه دل چون کشد آن عطرف ...117شمارهٔ ۱۲۰: ما را گرفته بی او، غم در میانه ام ...118شمارهٔ ۱۲۱: موج را گشت صبا سلسله جنبان در آب ...119شمارهٔ ۱۲۲: یک دوست در ایران نماند از بهر این ...120شمارهٔ ۱۲۳: تا نشستن، ده خطر گل می کند در میک ...121شمارهٔ ۱۲۴: هرگز ندیده سایه جانانه آفتاب - با ...122شمارهٔ ۱۲۵: بر یاد رخش چون رود از دیده من آب ...123شمارهٔ ۱۲۶: غم از دل می برد آواز مطرب - رگ شا ...124شمارهٔ ۱۲۷: امشب من و چشم قدح و دیدن مهتاب - ...125شمارهٔ ۱۲۸: وقت ساغر زدن، به فتوی ما - روز اب ...126شمارهٔ ۱۲۹: تعبیه کرده ست چرخ، در دل من اضطرا ...127شمارهٔ ۱۳۰: غیر افسردگی از زینت دنیا مطلب - گ ...128شمارهٔ ۱۳۱: ناله ها در بحر و بر دارد غریب - ک ...129شمارهٔ ۱۳۲: دارم از سرچشمه، رو در دشت حیرانی ...130شمارهٔ ۱۳۳: پر شده پیمانه ام، ظرف ندارد اجل - ...131شمارهٔ ۱۳۴: قدم بیرون منه از عالم آب - درین د ...132شمارهٔ ۱۳۵: ای شب زلف تو روشنتر ز موی آفتاب - ...133شمارهٔ ۱۳۶: لبریز جدایی کندش ساقی دوران - هرچ ...134شمارهٔ ۱۳۷: همچو شبنم با گل و سوسن مخواب - شب ...135شمارهٔ ۱۳۸: من و آن سرو که در جلوه گهش می بار ...136شمارهٔ ۱۳۹: نمی سازد به طبع من شراب عافیت هرگ ...137شمارهٔ ۱۴۰: چو طفل غنچه اگر می خورد سبوی شراب ...138شمارهٔ ۱۴۱: مرگ، مفلس را ز عمر جاودانی بهتراس ...139شمارهٔ ۱۴۲: لب تر نکنم ز آب خضر تا می ناب است ...140شمارهٔ ۱۴۳: گل ندارد تاب دست انداز باد مهرگان ...141شمارهٔ ۱۴۴: سرتاسر دهر، جز خدا کیست - عالم هم ...142شمارهٔ ۱۴۵: سهل باشد همت ساقی، گر از مینا گذش ...143شمارهٔ ۱۴۶: چو گردباد، دلم رهنمای خود نشناخت ...144شمارهٔ ۱۴۷: هر دل که ازان نگار خالی ست - باغی ...145شمارهٔ ۱۴۸: هر گل این بوستان، روی نگاری بوده ...146شمارهٔ ۱۴۹: ره به درمان ندهم، راهنما آگاه است ...147شمارهٔ ۱۵۰: ساقی دوران عبث چیده ست نه مینا قط ...148شمارهٔ ۱۵۱: مشو مهمان من، ای مرغ روزی خوار آز ...149شمارهٔ ۱۵۲: ارغنون کهنه شد و چنگ و رباب از هم ...150شمارهٔ ۱۵۳: شادمانی با دلم بیگانه و غم دشمن ا ...151شمارهٔ ۱۵۴: مفلس کوچه عشقیم، کریم اینجا کیست ...152شمارهٔ ۱۵۵: کسی فارغ از کار دنیا نشست - که زا ...153شمارهٔ ۱۵۶: چو مژگان جز به قصد دیدن غیر - نمی ...154شمارهٔ ۱۵۷: بیا که بی سرزلف تو موج باده ناب - ...155شمارهٔ ۱۵۸: ساغر می در کف او، رنگ و بوی گل گر ...156شمارهٔ ۱۵۹: پرواز شوق دارم، تا در تنم شراب اس ...157شمارهٔ ۱۶۰: خاطر از محصول کشت ناامیدی جمع شد ...158شمارهٔ ۱۶۱: ای گل، همه تن لب شده در وصف بهاری ...159شمارهٔ ۱۶۲: چون نریزد غم شراب تلخکامی در قدح؟ ...160شمارهٔ ۱۶۳: رنگم از چهره به ذوق لب بام تو پری ...161شمارهٔ ۱۶۴: آخر شدن حسن بتان، اول داغ است - پ ...162شمارهٔ ۱۶۵: ای حسن تو سرچشمه غوغای قیامت - جو ...163شمارهٔ ۱۶۶: به مردم قرض دادن بینوایی ست - ز م ...164شمارهٔ ۱۶۷: چو طبع داد خدا، گومده به ما فرزند ...165شمارهٔ ۱۶۸: اشک، گستاخانه با این چشم خون پالا ...166شمارهٔ ۱۶۹: بس که از بارش اشکم در و دیوار نما ...167شمارهٔ ۱۷۰: بی زلف سیه، دلبری از خال نیاید - ...168شمارهٔ ۱۷۱: گشت عمر بخت ما، در رنگ مخمل، صرف ...169شمارهٔ ۱۷۲: ما تشنگان ز شیشه می آب می خوریم - ...170شمارهٔ ۱۷۳: چه سان خود را ز عشقت باز دارم؟ - ...171شمارهٔ ۱۷۴: دنیا و آخرت چو ترازو فتاده است - ...172شمارهٔ ۱۷۵: ما چو موج انگشت رد بر جام دریا می ...173شمارهٔ ۱۷۶: فتاد بقعه تقوی، شرابخانه سلامت - ...174شمارهٔ ۱۷۷: خواهی به دیر زمزمه کن،خواه در حرم ...175شمارهٔ ۱۷۸: بوسه در آغوش ازان خودکام نتوانم گ ...176شمارهٔ ۱۷۹: غنچه خواب آلود می گردد به دنبال ق ...177شمارهٔ ۱۸۰: امشب قدح از شراب خالی ست - جای گل ...178شمارهٔ ۱۸۱: دیدم به جانبش، ز حیا روی خود گرفت ...179شمارهٔ ۱۸۲: نیست از دست نکویانم زبان و دل یکی ...180شمارهٔ ۱۸۳: از من بیمار حسرت، برگ آسایش مجوی ...181شمارهٔ ۱۸۴: روز حساب را شب زلفت علامت است - ز ...182شمارهٔ ۱۸۵: غزل عاشقانه باید گفت - بیت باب تر ...183شمارهٔ ۱۸۶: گفت می آیم گرت جان بر لب آید ز ان ...184شمارهٔ ۱۸۷: چین پیشانی ارباب غم از شادی ماست ...185شمارهٔ ۱۸۸: زلف تو، موج بحر پریشانی من است - ...186شمارهٔ ۱۸۹: طغرا در آخر غزل آورد مطلعی - کاین ...187شمارهٔ ۱۹۰: از وعده وصل تو وفا را خبری نیست - ...188شمارهٔ ۱۹۱: بر گوش زد نسیمم، صوتی که نیشکر دا ...189شمارهٔ ۱۹۲: لکه ابری که فیضی داشت، دود شمع بو ...190شمارهٔ ۱۹۳: بی فرات کرشمه ات در باغ - ماتم اف ...191شمارهٔ ۱۹۴: مجموعه تپش، دل محنت سرشت ماست - د ...192شمارهٔ ۱۹۵: اگر شراب کمی کرد، غم مخور ساقی - ...193شمارهٔ ۱۹۶: چون نقاب از رخ گشایی، دیده گریان ...194شمارهٔ ۱۹۷: جلوه شاهد خلوتکده طور اینجاست - ش ...195شمارهٔ ۱۹۸: مگو که آینه بیداری ابد دارد - ندی ...196شمارهٔ ۱۹۹: تا نیابد دست بر ما لشکر خونخوار غ ...197شمارهٔ ۲۰۰: رویت ز عرق همچو گل تازه در آب است ...198شمارهٔ ۲۰۱: شمع دیدار نمایان شد و پروانه نیاف ...199شمارهٔ ۲۰۲: پیرهن بس که خوش اندام شد از بوی ت ...200شمارهٔ ۲۰۳: طفل اشکم ز شورچشمی خلق - بر زمین ...201شمارهٔ ۲۰۴: فرصت صد بوسه در کف داشت، وز اقبال ...202شمارهٔ ۲۰۵: زلف با قامت او، تا به کمر همراه ا ...203شمارهٔ ۲۰۶: خویش را تا جمع کردم بهر گلگشت رخت ...204شمارهٔ ۲۰۷: آسوده دلی بر من بیتاب حرام است - ...205شمارهٔ ۲۰۸: ما چو مینای شرابیم و فلک همچو قدح ...206شمارهٔ ۲۰۹: تخم اشک از کف بنه ای دل که مانند ...207شمارهٔ ۲۱۰: سایه گرد تیغ بیدم،طالع بسمل کجاست ...208شمارهٔ ۲۱۱: دلم ز قید پریدن همیشه آزاد است - ...209شمارهٔ ۲۱۲: از تبسم لب ببند ای غنچه، حال گل ب ...210شمارهٔ ۲۱۳: بس که فرهاد تلخکامی دید - حرف شیر ...211شمارهٔ ۲۱۴: ز جوش اشک به مینا هزار طعن زدیم - ...212شمارهٔ ۲۱۵: روزم از بی مهری گردون، شب تاریک ش ...213شمارهٔ ۲۱۶: شبی که جام می وصل درمیان آید - چو ...214شمارهٔ ۲۱۷: در مخالفزار هند از یاد ایران فارغ ...215شمارهٔ ۲۱۸: دوست چون از گل بیداد تو دشمن نشود ...216شمارهٔ ۲۱۹: از مقام ریشه و پیوند می باید گریخ ...217شمارهٔ ۲۲۰: فروغ گوش گل از آتشین نوای من است ...218شمارهٔ ۲۲۱: مستم گرفت شحنه، مخور غم که چون گر ...219شمارهٔ ۲۲۲: سیاره طالع اسیران - همرقص کبوتران ...220شمارهٔ ۲۲۳: چون نگرید شیشه از کمر عمری همصحبت ...221شمارهٔ ۲۲۴: صبا چو بگذرد از ما، ز داغ گل بیز ...222شمارهٔ ۲۲۵: بر کوه غمت بانگ زدم، بانگ به من ز ...223شمارهٔ ۲۲۶: بر لباس فاخر بی اعتبار خسروان - ب ...224شمارهٔ ۲۲۷: چه سان به نامه عاشق سرش فرود آید ...225شمارهٔ ۲۲۸: ماندم از بس که به غربت، وطن از یا ...226شمارهٔ ۲۲۹: چون به آب رود چشمم سبز گردد گلبنی ...227شمارهٔ ۲۳۰: دهد گردون عوض یک دسته خارم - اگر ...228شمارهٔ ۲۳۱: مخمور مانده ایم و امید شراب نیست ...229شمارهٔ ۲۳۲: نوبر سبزه شادی نکند تا به ابد - س ...230شمارهٔ ۲۳۳: چون نقش قدم، غیر زمین، بستر ما نی ...231شمارهٔ ۲۳۴: همچو نرگس، مدت عمرم به بیماری گذش ...232شمارهٔ ۲۳۵: میزبانی نیست غیر از ما در ایوان خ ...233شمارهٔ ۲۳۶: به سان مهره شطرنج، از متاع جهان - ...234شمارهٔ ۲۳۷: هما ز سایه دهد گرچه دولتی به شهان ...235شمارهٔ ۲۳۸: سفید گشت سرم از شکوفه پیری - اگر ...236شمارهٔ ۲۳۹: مو به مو حال دلم را زلف او با شان ...237شمارهٔ ۲۴۰: پیغمبریم و ملت ما غم کشیدن است - ...238شمارهٔ ۲۴۱: پایش ز حنابندی شب چون پر زاغ است ...239شمارهٔ ۲۴۲: اگر زمانه بنای ستم کند، چه علاج - ...240شمارهٔ ۲۴۳: فرق حرم و دیر ببین، کآمده هر سال ...241شمارهٔ ۲۴۴: چگونه حسن نباشد به بوالهوس محتاج ...242شمارهٔ ۲۴۵: جز تیغ او که برسرم آمد، ز پا گذشت ...243شمارهٔ ۲۴۶: از پنجره های مژه مهتاب درآید - گر ...244شمارهٔ ۲۴۷: اگر برون نرود گل ز بوستان، چه کند ...245شمارهٔ ۲۴۸: قدر بی عقلی نمی دانند طفلان، حیف ...246شمارهٔ ۲۴۹: دمیده دانه ما از زمین تلخ - نگردد ...247شمارهٔ ۲۵۰: نیامدی که مبادا بمیرم از شادی - ب ...248شمارهٔ ۲۵۱: بی روی تو در بزم چراغ آید و گرید ...249شمارهٔ ۲۵۲: روز و شب، دربچه مشرق و مغرب باز ا ...250شمارهٔ ۲۵۳: ز ازل، مرشدما خواست که فرزانه شود ...251شمارهٔ ۲۵۴: بت تراشان غمت گشتند چون فارغ ز کا ...252شمارهٔ ۲۵۵: خضر اگر در دشت قسمت، همنشین با من ...253شمارهٔ ۲۵۶: آه غم، داغ کهن را به دلم تازه نمو ...254شمارهٔ ۲۵۷: گر چنین از گل روی تو، صفا ریز کند ...255شمارهٔ ۲۵۸: نهم لب بر لبت چون در سر مستی،مکن ...256شمارهٔ ۲۵۹: دل برون آرم ازان سینه که غم نشناس ...257شمارهٔ ۲۶۰: امشب از فرقت او زنده نمی ماند شمع ...258شمارهٔ ۲۶۱: فکر آن زلف مکن تا خم و تابت نبرد ...259شمارهٔ ۲۶۲: کس اگر بگذرد از گفتن شعر - شاید ا ...260شمارهٔ ۲۶۳: لفظ پاکیزه به دستم ز صفای تو رسد ...261شمارهٔ ۲۶۴: چشمم که بود از اثر دود دل، سیاه - ...262شمارهٔ ۲۶۵: ز مژگان، چشم مخمورت شبیه است - به ...263شمارهٔ ۲۶۶: افسرده دلم، کو دم گرمی که ز فیضش ...264شمارهٔ ۲۶۷: ما مصیبت زدگان را چه تواضع به ازی ...265شمارهٔ ۲۶۸: بی گل عارض تو مرغ چمن - غنچه را م ...266شمارهٔ ۲۶۹: ز مردی گر به نامردان شوی غالب، مش ...267شمارهٔ ۲۷۰: جانا ز بی حجابی آیینه باک نیست - ...268شمارهٔ ۲۷۱: گل به غارت می رود،کو بلبلی کآید ب ...269شمارهٔ ۲۷۲: من خمارآلود و ساقی گرم استغنای حس ...270شمارهٔ ۲۷۳: چه غم کودکان را زاندوه مادر؟ - چو ...271شمارهٔ ۲۷۴: گفتی که نعش ما را، کس پیش و پس نب ...272شمارهٔ ۲۷۵: شادی بی غم مجوی، زان که طرب ساز د ...273شمارهٔ ۲۷۶: نگاهم بر رخش خار به گل پیوسته را ...274شمارهٔ ۲۷۷: از خرامش سبزه گلبرگ نهال اندام شد ...275شمارهٔ ۲۷۸: نچسبید بر دامنت طفل اشکم - چه گوی ...276شمارهٔ ۲۷۹: بجز صبر کز نام او تلخ شد لب - مری ...277شمارهٔ ۲۸۰: دسته دسته بی سبب اشکم به دامن می ...278شمارهٔ ۲۸۱: زان گل نشان نداد، صبا را چه می شو ...279شمارهٔ ۲۸۲: خسرو بی رحم را بنگر که با اظهار ع ...280شمارهٔ ۲۸۳: خواستم بی تو کنم بر گل خورشید نگا ...281شمارهٔ ۲۸۴: به دور میکده باید شراب چندان ریخت ...282شمارهٔ ۲۸۵: ساز و برگ زندگی، غیر از شراب ناب ...283شمارهٔ ۲۸۶: هرکس به رخت نظر ندارد - از باغ طر ...284شمارهٔ ۲۸۷: کارم ز نارسیدن کشتی به جان رسید - ...285شمارهٔ ۲۸۸: امشب ز نغمه سنجان، دمساز ما کسی ن ...286شمارهٔ ۲۸۹: دیگران از فیض، مردم را به خود ساز ...287شمارهٔ ۲۹۰: ز نهال قسمت ما، گل عیش چون زند سر ...288شمارهٔ ۲۹۱: خواهم غزلی را که به محبوب توان خو ...289شمارهٔ ۲۹۲: مرا قسمت به راهی گشت رهبر - که صد ...290شمارهٔ ۲۹۳: رسید موسم گل، باده در پیاله کنید ...291شمارهٔ ۲۹۴: نه جوی باغ می داند دلم، نه جدول ب ...292شمارهٔ ۲۹۵: گر ز دنیا بکشی پای، چنان دور بکش ...293شمارهٔ ۲۹۶: به زلفت شانه گر محرم نمی شد - دلم ...294شمارهٔ ۲۹۷: صد جامه پوشد از شرم، سرو خجسته قا ...295شمارهٔ ۲۹۸: ای مسیح وقت، تدبیری که آن خورشید ...296شمارهٔ ۲۹۹: ثبات خانه تن را حباب می داند - بن ...297شمارهٔ ۳۰۰: چو خیزد گردباد از خاک ما در دشت م ...298شمارهٔ ۳۰۱: گر خورد در فوت ما آن گل تاسف، دور ...299شمارهٔ ۳۰۲: گل ما را به آب غم سرشتند - مجو شا ...300شمارهٔ ۳۰۳: سرجوش داغ لاله به جوشم نمی رسد - ...301شمارهٔ ۳۰۴: مشو ملول که ساغر ز دست خواهد شد - ...302شمارهٔ ۳۰۵: بس که برهم خورد بزم دلخوشی از رفت ...303شمارهٔ ۳۰۶: نیم آیینه وش از پشت و روی کار خود ...304شمارهٔ ۳۰۷: آرام نگیرد نفسی بر مژه ام اشک - ک ...305شمارهٔ ۳۰۸: عاشقان چون نیت کوچ سحرگاهی کنند - ...306شمارهٔ ۳۰۹: فرهاد تیشه بر سر غم پیشه می زند - ...307شمارهٔ ۳۱۰: چرخ با من می ستیزد، طالع از من می ...308شمارهٔ ۳۱۱: تن ز بسیاری تردامنی ام خاک نشد - ...309شمارهٔ ۳۱۲: آمد بهار و موسم گلگشت باغ شد - گل ...310شمارهٔ ۳۱۳: لبش در باغ، رنگ آمیز گلهای تبسم ش ...311شمارهٔ ۳۱۴: گل به زر شاد و پریشانی عالم بر بی ...312شمارهٔ ۳۱۵: کندن دل زان جوان، آسایش این پیر ش ...313شمارهٔ ۳۱۶: رنگ از رخم دمی نگشاید نقاب زرد - ...314شمارهٔ ۳۱۷: چند گویی در وجود دختر رز عیب نیست ...315شمارهٔ ۳۱۸: گر دهدم باغبان، یک گل ازین نه چمن ...316شمارهٔ ۳۱۹: ز پا ننشست اشکم، تا نیاوردت به سو ...317شمارهٔ ۳۲۰: گر به میخانه رسد زاهد افسرده نفس ...318شمارهٔ ۳۲۱: ما را لب چشیدن صهبای وصل نیست - ا ...319شمارهٔ ۳۲۲: عمری ست که همخوابه میناست درین بز ...320شمارهٔ ۳۲۳: از چشمه سار آبله، سرسبز شد راه طل ...321شمارهٔ ۳۲۴: عاشق و معشوق را با هم زبان و دل ی ...322شمارهٔ ۳۲۵: بی روی تو، شبنم سحرخیز - بر آتش ل ...323شمارهٔ ۳۲۶: ز بس مرغ نگاهم چیده گل از باغ رخس ...324شمارهٔ ۳۲۷: به پنجه مژه از باغ، ژاله باید چید ...325شمارهٔ ۳۲۸: همنشین بی نفاق از بس درین محفل کم ...326شمارهٔ ۳۲۹: زین گلستان همه سودم به زیان می ما ...327شمارهٔ ۳۳۰: تو تاب درد نداری، مپرس درد مرا - ...328شمارهٔ ۳۳۱: کسی که چیده به بیداری از رخت گل ح ...329شمارهٔ ۳۳۲: گر به خون دل درین بستان گرفتم کلب ...330شمارهٔ ۳۳۳: هر کار مشکل کآمد به پیشم - مشکل چ ...331شمارهٔ ۳۳۴: آنچه من می کشم از طالع رم کرده خو ...332شمارهٔ ۳۳۵: در مدرسه عشق، چو من بی خبری نیست ...333شمارهٔ ۳۳۶: بی نصیب از باغ وصلش بر نمی آید دل ...334شمارهٔ ۳۳۷: دو چشم من چو بر آن شوخ بی وفا افت ...335شمارهٔ ۳۳۸: بر نمی تابد دلم، پس مانده پرویز ر ...336شمارهٔ ۳۳۹: از رشک آبیاری ساقی در آتشیم - ما ...337شمارهٔ ۳۴۰: پیغام نگار ما نیامد - بویی ز بهار ...338شمارهٔ ۳۴۱: چه غم گر گنج بادآورد گل فصل خزان ...339شمارهٔ ۳۴۲: خواهد از شاخ مکافات به صدرنگ دمید ...340شمارهٔ ۳۴۳: از گردش یک چشم تو، پیمانه صد غم م ...341شمارهٔ ۳۴۴: آیینه از رخ تو گل تازه می کشد - ص ...342شمارهٔ ۳۴۵: دل به امید عشق او، تن به هوس نمی ...343شمارهٔ ۳۴۶: ز رخ، چشم تو مستی در بهشت افتاده ...344شمارهٔ ۳۴۷: بس که از چشم تر ما آستین نمناک شد ...345شمارهٔ ۳۴۸: در کار غم عشق، دلم گشت ز خود جمع ...346شمارهٔ ۳۴۹: کی ز بیداد تو، عاشق به کسی داد کن ...347شمارهٔ ۳۵۰: زخم ما چون زخم سوسن گشت سرتاسر کب ...348شمارهٔ ۳۵۱: ما خوی گرفته وصالیم - از هجر، خدا ...349شمارهٔ ۳۵۲: هر کجا گلشن حسن تو گشاید در فیض - ...350شمارهٔ ۳۵۳: حرفی که به سرگوشی ازان شوخ زند سر ...351شمارهٔ ۳۵۴: مصلحت در تلخکامی دیده پیر می فروش ...352شمارهٔ ۳۵۵: کی بود دیوانگان را ترسی از باران ...353شمارهٔ ۳۵۶: زخمی تیغ خمارم، کو مروت پیشه ای - ...354شمارهٔ ۳۵۷: گل گل رخ تو از قدح مل شکفته شد - ...355شمارهٔ ۳۵۸: درین چمن، گل امسال همچو پار نبود ...356شمارهٔ ۳۵۹: گل به کاخ غنچه برگردید، تا روی تو ...357شمارهٔ ۳۶۰: آغوش نظر تنگ است، آن یار نمی گنجد ...358شمارهٔ ۳۶۱: زلفی که بر زبان و دل شانه بگذرد - ...359شمارهٔ ۳۶۲: بس که خیال آن پری، مایه دردسر شود ...360شمارهٔ ۳۶۳: بدین سان رخ ز من گر آن گل بدخو بگ ...361شمارهٔ ۳۶۴: ز شور جلوه گاهش می توان یافت - کز ...362شمارهٔ ۳۶۵: در ازل نگشود چشمم تا غمش پیدا نشد ...363شمارهٔ ۳۶۶: گفتگوی گلشن رویش دهان را تازه کرد ...364شمارهٔ ۳۶۷: مرا به نسبت آدم، زمانه خوار کند - ...365شمارهٔ ۳۶۸: گل خورشید اگر گلدسته می شد - به ت ...366شمارهٔ ۳۶۹: چشم مرا به شوق رخت خواب می برد - ...367شمارهٔ ۳۷۰: نازم به دام زلف تو کز طایر دلم - ...368شمارهٔ ۳۷۱: دل پیش تو از طعنه اغیار نترسد - گ ...369شمارهٔ ۳۷۲: به امیدی که چو طفل نگهم بازآیی - ...370شمارهٔ ۳۷۳: نمی استد به زور صبر، اشک غربت آلو ...371شمارهٔ ۳۷۴: در ساز فغانم ره آواز غلط شد - از ...372شمارهٔ ۳۷۵: رهبری کو تا دل از سرگشتگی بی غم ش ...373شمارهٔ ۳۷۶: در شب وصل، نمایان شدن صبح فراق - ...374شمارهٔ ۳۷۷: از خشکسال، رند قدح نوش را چه غم - ...375شمارهٔ ۳۷۸: لبت چگونه دلم را به وعده شاد ندار ...376شمارهٔ ۳۷۹: ز بس به اهل وطن می کشد دلم در هند ...377شمارهٔ ۳۸۰: بر سر تردامنی، دوزخ ز جانم تاب بر ...378شمارهٔ ۳۸۱: با درد من دوای کسی سازگار نیست - ...379شمارهٔ ۳۸۲: این یک دم نابود، چه باشد چه نباشد ...380شمارهٔ ۳۸۳: کس به فریاد جرس گر نرسد، جا دارد ...381شمارهٔ ۳۸۴: اشکم نمی کشد پای، از راه کوچه گرد ...382شمارهٔ ۳۸۵: شانه روشن کرد چشمم را و زلفش تیره ...383شمارهٔ ۳۸۶: سرزلف ترا تا دید دل، از پای می اف ...384شمارهٔ ۳۸۷: از عقده های زلف بتان شانه نگذرد - ...385شمارهٔ ۳۸۸: تبسم از لب آن تندخو نمی آید - چو ...386شمارهٔ ۳۸۹: عمرم همه صرف گلرخان شد - من پیر ش ...387شمارهٔ ۳۹۰: دل داده ام به یار، ببینم چه می شو ...388شمارهٔ ۳۹۱: با روی تو خورشید جهانگرد چه باشد ...389شمارهٔ ۳۹۲: با رنگ نوبهاری، چون در خزان برآیی ...390شمارهٔ ۳۹۳: نکنم باور ازان سست وفا، عهد وصال ...391شمارهٔ ۳۹۴: عشوه بیرون نمی رود ز تنش - کی توا ...392شمارهٔ ۳۹۵: در بزمگاه وصل چو نوبت به ما رسد - ...393شمارهٔ ۳۹۶: خاک غربت شود اندوه وطن را درمان - ...394شمارهٔ ۳۹۷: پای تا سر چون جرس گوشم، ولی زین ک ...395شمارهٔ ۳۹۸: دندان ستم بر همه تیز است فلک را - ...396شمارهٔ ۳۹۹: نخندد چون دلم بر شانه، کز راه تهی ...397شمارهٔ ۴۰۰: بی توام در سیر گل، تن با خزان همد ...398شمارهٔ ۴۰۱: یکقلم از من نیاید رو سفیدی در وجو ...399شمارهٔ ۴۰۲: هر کجا من پیاده می گردم - دلخوشی ...400شمارهٔ ۴۰۳: در شبستان دلم، از سرگذشت زلف او - ...401شمارهٔ ۴۰۴: از جای خود نخیزد، بهر تواضع خضر - ...402شمارهٔ ۴۰۵: گر ادب دورم نمی کرد از بر آن سروق ...403شمارهٔ ۴۰۶: گر خیال تو ز پیش نظرم گردد دور - ...404شمارهٔ ۴۰۷: همچو کاغذ می شود چشمم سفید از انت ...405شمارهٔ ۴۰۸: چو ز انجمن برآیی، عوض تو ناز ماند ...406شمارهٔ ۴۰۹: چون هوای کوچه بند نی، درین سبز آش ...407شمارهٔ ۴۱۰: عیسی صفت است دختر رز - مادر دارد، ...408شمارهٔ ۴۱۱: دل برد آن نگار، ببینم چه می کند - ...409شمارهٔ ۴۱۲: شیرین به چشم کس ننماییم همچو اشک ...410شمارهٔ ۴۱۳: حال طوفان زدگان هیچ نپرسید کسی - ...411شمارهٔ ۴۱۴: آمد برهمن در حرم،با اهل دین شد هم ...412شمارهٔ ۴۱۵: یک گردش چشم نیم مستت - از گردش صد ...413شمارهٔ ۴۱۶: ساقی به ته شیشه می ناب نگه دار - ...414شمارهٔ ۴۱۷: به غیر ابروی جانان ندیده ام بیتی ...415شمارهٔ ۴۱۸: ز تنگدستی اگر با زمین شوم یکسان - ...416شمارهٔ ۴۱۹: گرد کلفت بس که می ریزد مرا بر تن ...417شمارهٔ ۴۲۰: مگو تا کی توان بیگانه بود از مردم ...418شمارهٔ ۴۲۱: چون کند چشم ترم گلریزی باران اشک ...419شمارهٔ ۴۲۲: زگل بی بهره ام وز آشیان دور - چه ...420شمارهٔ ۴۲۳: پیغمبر حسنت ورق معجزه گرداند - اف ...421شمارهٔ ۴۲۴: دشت سبز و کوه سبز و شهر سبز و خان ...422شمارهٔ ۴۲۵: محضر صد بیخودی دارم ز جام می به ک ...423شمارهٔ ۴۲۶: از دهن اشتیاق، بوسه به پیمانه ریز ...424شمارهٔ ۴۲۷: به نام پای تو هر گام خفته صد گل ز ...425شمارهٔ ۴۲۸: شیشه خونها خورد و می گیرد قدح کام ...426شمارهٔ ۴۲۹: کنم چون یاد ایام وصالش - نیاید بر ...427شمارهٔ ۴۳۰: دور طرب نگردد، هرگز به کام نرگس - ...428شمارهٔ ۴۳۱: هر کجا پیمانه گیرد از لب جانانه ب ...429شمارهٔ ۴۳۲: مایه آزار بود، صحبت ما با هوس - م ...430شمارهٔ ۴۳۳: قلزم تردامنی را ما کهن سوداگریم - ...431شمارهٔ ۴۳۴: پاکرو در خاک هندستان، همین آب است ...432شمارهٔ ۴۳۵: بی گرفتاری نخواهم بود، خاطر جمع د ...433شمارهٔ ۴۳۶: این که می ترسی ز مستی، عقل نیست - ...434شمارهٔ ۴۳۷: سرنوشتی غیر بی برگی ندارد نخل ما ...435شمارهٔ ۴۳۸: در سرابستان گیتی چون شراب زرد باش ...436شمارهٔ ۴۳۹: نام مستوری آن چشم سیه کار مبر - ک ...437شمارهٔ ۴۴۰: انگیخت شراب از رخ زیبای تو آتش - ...438شمارهٔ ۴۴۱: کسی کو را نباشد طاقت یک میل ره رف ...439شمارهٔ ۴۴۲: ای دل مزن گام هوس، چون نیست یک مو ...440شمارهٔ ۴۴۳: از کف رغبت نداد، ساغر آیینه را - ...441شمارهٔ ۴۴۴: کسی نگفت که چون گل همیشه عریان با ...442شمارهٔ ۴۴۵: تا به کی باشی گرفتار امید؟ - ناام ...443شمارهٔ ۴۴۶: شب در آغوش نظر بود سراپای تنش - پ ...444شمارهٔ ۴۴۷: دلم از روی تو خوش، خاطرم از موی ت ...445شمارهٔ ۴۴۸: یار میان باز کرد، رو به کناری نشی ...446شمارهٔ ۴۴۹: رسید موسم دی، جام و شیشه پیش آور ...447شمارهٔ ۴۵۰: جا در آتش کند از محرم و بیگانه خو ...448شمارهٔ ۴۵۱: هزار بار نگردید تا به گرد سرش - ن ...449شمارهٔ ۴۵۲: نگیرم چون سر زلف سیاهش؟ - که خود ...450شمارهٔ ۴۵۳: برون نرفت فغانت ز تنگنای فلک - عب ...451شمارهٔ ۴۵۴: به ره گلشنم آید در زندان در پیش - ...452شمارهٔ ۴۵۵: کوهکن مزد گر از جوی تراشی می دید ...453شمارهٔ ۴۵۶: پروانه ما گرچه رسد زود به آتش - خ ...454شمارهٔ ۴۵۷: چنان کز بهر آتش، سنگ و آهن را زنی ...455شمارهٔ ۴۵۸: ز آب خوردن بسیار، گل شود کمرنگ - ...456شمارهٔ ۴۵۹: ترسم از حرف غلط کاری، شود در نامه ...457شمارهٔ ۴۶۰: حباب وقت خودم در شط تنک ظرفی - چه ...458شمارهٔ ۴۶۱: باده وقتی مزه دارد که تو باشی در ...459شمارهٔ ۴۶۲: کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم ...460شمارهٔ ۴۶۳: نمی توان به هم آغوشی ات قناعت کرد ...461شمارهٔ ۴۶۴: قافله اشک و آه، از همه سو ریز کرد ...462شمارهٔ ۴۶۵: از چه رو دارد شب زلفت به تاریکی س ...463شمارهٔ ۴۶۶: من سودازده را داغ منه بر سر دست - ...464شمارهٔ ۴۶۷: موسم گل شد که از وی بشکفد دل، باغ ...465شمارهٔ ۴۶۸: خاک گردیدم، نگردید آرزوها بر طرف ...466شمارهٔ ۴۶۹: کو پیر مغان کز می اسرار زند حرف - ...467شمارهٔ ۴۷۰: دل نشود بی امید، با غم جانان حریف ...468شمارهٔ ۴۷۱: بس که دارم از تغابن در دل محزون ت ...469شمارهٔ ۴۷۲: به غیر مرگ نسیم از خدا نمی طلبد - ...470شمارهٔ ۴۷۳: خواست تا برهم خورد هنگامه ارباب ع ...471شمارهٔ ۴۷۴: نیست یک دانه نصیب تن ما لذت رزق - ...472شمارهٔ ۴۷۵: همچو داغ لاله نور از من مجوی - مر ...473شمارهٔ ۴۷۶: در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک - ...474شمارهٔ ۴۷۷: تاک آبستن نور است، نخواهد زایید - ...475شمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - ...476شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...477شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...478شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...479شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...480شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...481شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...482شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...483شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...484شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...485شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...486شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...487شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...488شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...489شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...490شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...491شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...492شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...493شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...494شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...495شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...496شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...497شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...498شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...499شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...500شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...501شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...502شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...503شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...504شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...505شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...506شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...507شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...508شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...509شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...510شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...511شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...512شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...513شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...514شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...515شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...516شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...517شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...518شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...519شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...520شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...521شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...522شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...523شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...524شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...525شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...526شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...527شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...528شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...529شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...530شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...531شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...532شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...533شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...534شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...535شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...536شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...537شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...538شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...539شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...540شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...541شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...542شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...543شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...544شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...545شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...546شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...547شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...548شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...549شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...550شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...551شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...552شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...553شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...554شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...555شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...556شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...557شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...558شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...559شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...560شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...561شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...562شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...563شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...564شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...565شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...566شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...567شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...568شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...569شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...570شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...571شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...572شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...573شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...574شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...575شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...576شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...577شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...578شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...579شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...580شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...581شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...582شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...583شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...584شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...585شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...586شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...587شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...588شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...589شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...590شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...591شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...592شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...593شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...594شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...595شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...596شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...597شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...598شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...599شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...600شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...601شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...602شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...603شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...604شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...605شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...606شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...607شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...608شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...609شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...610شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...611شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...612شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...613شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...614شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...615شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...616شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...617شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...618شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...619شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...620شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...621شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...622شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...623شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...624شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...625شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...626شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...627شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...628شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...629شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...630شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...631شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...632شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...633شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...634شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...635شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...636شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...637شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...638شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...639شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...640شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...641شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...642شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...643شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...644شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...645شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...646شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...647شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...648شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...649شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...650شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...651شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...652شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...653شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...654شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...655شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...656شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...657شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...658شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...659شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...660شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...661شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...662شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...663شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...664شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...665شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...666شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...667شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...668شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...669شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...670شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...671شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...672شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...673شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...674شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...675شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...676شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...677شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...678شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...679شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...680شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...681شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...682شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...683شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...684شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...685شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...686شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...687شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...688شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...689شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...690شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...691شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...692شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...693شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...694شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...695شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...696شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...697شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...698شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...699شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...700شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...701شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...702شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...703شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...704شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...705شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...706شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...707شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...708شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...709شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...710شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...711شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...712شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...713شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...714شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...715شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...716شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...717شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...718شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...719شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...720شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...721شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...722شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...723شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...724شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...725شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...726شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...727شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...728شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...729شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...730شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...731شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...732شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...733شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...734شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...735شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...736شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...737شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...738شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...739شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...740شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...741شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...742شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...743شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...744شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...745شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...746شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...747شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...748شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...749شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...750شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...751شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...752شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...753شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...754شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...755شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...756شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...757شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...758شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...759شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...760شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...761شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...762شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...763شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...764شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...765شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ