بوده باندلس، جنید دیده بود. شیخ الاسلام گفت: که بوبکر قبانی مرا گفت: که بوعمر واکاف گفت: که بوعمر واکاف گفت: که از جنید پرسیدند،کی فقرمه یاغنا؟ گفت: الفضل فیالتقی لا فیفقر و لاغنی.
بوعمر و مروزی را گفتند: کی ما برچه فراهم آئیم؟ گفت؟ برتواصی، که یکدیگر را پند دهید و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر.
بوعمر وزجاجی٭ گوید: ار بشریة من ذرهٔ کم شود، دوستر ازان دارم کی بر آب بروم. شیخ الاسلام گفت کی بوعمر و نوقاتی گفت در کتاب محبة الظراف: شق الذیل من هیجان الطرب و شق الجیب من غلیان الکرب.