شیخ الاسلام گفت: کی نام وی علی بن محمد بن سهل، از مهینان مشایخ دینورست و بمصر بود، و آنجا برفته در سنه ثلثین و ثلثمائه. و شیخ بوسعد مالینی گوید: کی وی شب برفت! از دنیا نیمهٔ رجب، سنه احدی و ثلثین.
٭ که وی استاد شیخ ابوالحسن قرا فی بود، و بوعثمان مغربی و دقی. بوعثمان مغربی گوید: کی هیچکس ندیدهام از مشایخ، روشنتر و نورانیتر از بایعقوب نهر جوری. و با هیبتتر و روشنتر از ابوالحسن صایغ دینوری. شاگرد بوجعفر صیدلانی بود صاحب سخنست و معاملت نیکو، با اخلاص.
وی گوید: دوبار از دنیا بیزار باید شد: یکبار بیرون آی خلق روی بقبول بتو نهند، باد نیاشو نه باشغل و حرص چندان، که قبول از تو فرا برد باطن بسلامت گذار.
و هم وی گفت: من فساد الطبع التمنی والامل. و هم وی گفت: کی مشایخ ما گفتهاند: من تعرض محبته جاءته المحن والبلایا بالا وقار و هم وی گفته: محبتک لنفسک هی التی تهلکها از وی پرسیدند: کی مرید که ایذ و صفت وی چیست؟ این آیت برخواند: ضاقت علیهم الارض بما رحبت.