به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

قصاب کاشانی

قصاب کاشانیغزلیاتشمارهٔ ۱۳: ز تأثیر محبت سوخت در دل کینه عاشق را

740عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ز تأثیر محبت سوخت در دل کینه عاشق را

ز آه آتشین گرم است لب تا سینه عاشق را

به ما سرتاسر هرهفته می خوردن شکون دارد

نمی‌باشد تفاوت شنبه و آدینه عاشق را

نیاز و ناز را چون شیر و شکر در زبان دارد

بود با جان برابر قاصد دیرینه عاشق را

ز شوخی تنگ در بر عکس جانان را کشد هر دم

نمی‌باشد رقیبی بدتر از آیینه عاشق را

برای زیب تن قصاب بر بالای قربانی

بود بهتر ز اطلس خرقه پشمینه عاشق را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۲: توان دیدن ز روی پیرهن چون گل صفایش ...2شمارهٔ ۱۳: ز تأثیر محبت سوخت در دل کینه عاشق ...3شمارهٔ ۱۴: در خون جگر همچو حباب است دل ما 4شمارهٔ ۱۵: ز هر جانب که آن سرو روان خندان شود ...5شمارهٔ ۱۶: بیایید ای حریفان تا مگر جوییم راهی ...6شمارهٔ ۱۷: پیچ و تاب زلف مشکینت شده زنجیرها 7شمارهٔ ۱۸: صیاد به من تنگ چنان کرده قفس را 8شمارهٔ ۱۹: عشقت چو شمع سوخت سراپا تن مرا 9شمارهٔ ۲۰: بکش از رخ نقاب و بر فروزان عارض گل ...10شمارهٔ ۲۱: چند روزی شد که حیرانم نمی‌دانم چرا 11شمارهٔ ۲۲: تا نگاه دل‌فریبش در نظر دارد مرا 12شمارهٔ ۲۳: افزود عکس رویش خوش بر صفای مینا 13شمارهٔ ۲۴: بازآ که دل از داغ تو آراسته تن را 14شمارهٔ ۲۵: تا کرده محبت هدف تیر تو جان را 15شمارهٔ ۲۶: ای خرم از نسیم وصالت بهارها 16شمارهٔ ۲۷: دل پر از افغان و ظاهر خالی از جوشی ...17شمارهٔ ۲۸: کی ز جور دهر کم فرصت الم داریم ما 18شمارهٔ ۲۹: مگر آن آتشین‌خو آگه از بخت من است ...19شمارهٔ ۳۰: گفتگویت در تبسم می‌کند شکر در آب 20شمارهٔ ۳۱: عمریست در خیال تو از روز تا به شب 21شمارهٔ ۳۲: گر شود آن شوخ با من مهربان دارم عج ...22شمارهٔ ۳۳: روشن شده از حسن تو کاشانه‌ام امشب 23شمارهٔ ۳۴: هر کجا عکس جمال یار می‌افتد در آب 24شمارهٔ ۳۵: چو رخ برتافت دیدم طره گیسوی یار ام ...25شمارهٔ ۳۶: دعوی لبت دمی که به مرجان کند در آب 26شمارهٔ ۳۷: چو عکس خویش نمودار می‌کند مهتاب 27شمارهٔ ۳۸: دارم از دست تو شب تا صبح با چشمی پ ...28شمارهٔ ۳۹: ای دل بیهده گفتار ادب باش ادب 29شمارهٔ ۴۰: از تو در خاطر هر ذره تمنایی هست 30شمارهٔ ۴۱: بس ‌که بر جانم ز مژگانت خدنگ افتاد ...31شمارهٔ ۴۲: برده دل از من پری‌رویی نمی‌گویم که ...32شمارهٔ ۴۳: دیده خون‌بار ما چون گشت گریان مفت ...33شمارهٔ ۴۴: عالمی را سوختی از جلوه ای رعنا بس ...34شمارهٔ ۴۵: از لبش گفتار و گفتار از دهن نازک‌ت ...35شمارهٔ ۴۶: نخلی است روزگار و مرا تیشه شیشه اس ...36شمارهٔ ۴۷: خاک رخسارش که دل در پیچ و تاب اندا ...37شمارهٔ ۴۸: چرخ از آن روزی که سرگردانی خود دید ...38شمارهٔ ۴۹: آخر آن وحشی نگه بر دل ره تدبیر بست 39شمارهٔ ۵۰: چرخ مینا رنگ هر زهری که در پیمانه ...40شمارهٔ ۵۲: از قدت امروز گلشن را صفای دیگر است 41شمارهٔ ۵۳: مهر تو به هر سینه عیان است و عیان ...42شمارهٔ ۵۴: رفته‌رفته رفتم از یادت ببین احوال ...43شمارهٔ ۵۵: شبم به محنت و روزم به هجر یار گذشت 44شمارهٔ ۵۶: آن شوخ دل‌آر رخ زیباش لطیف است 45شمارهٔ ۵۷: بر هر که نیک دیده گشادم فنای تو اس ...46شمارهٔ ۵۸: روزی که کرد گردون غم‌های یار قسمت 47شمارهٔ ۵۹: هر داغ دل ز پرتو حسنت ستاره‌ای است 48شمارهٔ ۵۹: هر داغ دل ز پرتو حسنت ستاره‌ای است 49شمارهٔ ۶۰: ای خوش آن عالم که در وی راه پای غم ...50شمارهٔ ۶۱: می‌کنم طوفی نمی‌دانم که طوف کوی کی ...51شمارهٔ ۶۲: پیش شمشیر تو تسلیم شدن دین من است 52شمارهٔ ۶۳: یک نفس بی یاد جانان زندگانی مشکل ا ...53شمارهٔ ۶۴: در کف عاشق به غیر برگ کاهی بیش نیس ...54شمارهٔ ۶۵: اگر داغ جنون خون بر دل ما می‌کند م ...55شمارهٔ ۶۶: به رخ شکستن طرف کلاه بابت کیست 56شمارهٔ ۶۷: یاد تو مونس شب تار من است 57شمارهٔ ۶۸: با تو همین یک سخنم آرزو است 58شمارهٔ ۶۹: در شهربند عمر که کس را دلیل نیست 59شمارهٔ ۷۰: آن کس که بار عشق به آهی کشیده است 60شمارهٔ ۷۱: منم که وصف تو آرایش بیان من است 61شمارهٔ ۷۲: بر سر تو را چه طره کاکل شکسته است 62شمارهٔ ۷۳: آتشین‌خو دلبری دارم که عالم زار او ...63شمارهٔ ۷۴: سرم ز مَندَل و دوشم گر از عبا خالی ...64شمارهٔ ۷۵: ماییم که جز اشگ ندامت بر ما نیست 65شمارهٔ ۷۶: آنکه همچون جان تنگت دست در آغوش دا ...66شمارهٔ ۷۷: کوی یار است و به هر گوشه بلا ریخته ...67شمارهٔ ۷۸: باد رنجور آن تنی کز درد او بیمار ن ...68شمارهٔ ۷۹: آرام نگاهت ز دل سنگ گرفته است 69شمارهٔ ۸۰: سیر دنیا یک قدم نشو و نمایی بیش نی ...70شمارهٔ ۸۱: خال عنبربو جدا و خط مشگین‌مو جدا ا ...71شمارهٔ ۸۲: تن چه باشد چاردیوار بنای عاریت 72شمارهٔ ۸۳: خوشه خرمن ما را دل صد چاک بس است 73شمارهٔ ۸۴: روی بر آیینه ز آن رخسار می‌گویم حد ...74شمارهٔ ۸۵: همرهان بر سینه بی دلدار سنگ ما عبث 75شمارهٔ ۸۶: ای وصل تو را آرزوی دل شده باعث 76شمارهٔ ۸۷: از کج‌نهاد سرنزند جز بیان کج 77شمارهٔ ۸۸: ای خطّت از قلمرو خوبی ستانده باج 78شمارهٔ ۸۹: خون می‌خورم ز عشق و مدارم گرفته او ...79شمارهٔ ۹۰: روز اول چون حباب از هم‌نشینی‌های م ...80شمارهٔ ۹۱: خط چو سر زد عارض دلدار می‌یابد فرح 81شمارهٔ ۹۲: رفت شب تا پرده از رخسار بگشاید صبا ...82شمارهٔ ۹۳: دمید خط ز لب یار و شد بهار قدح 83شمارهٔ ۹۴: مبین به عارض آن سبز گندمین گستاخ 84شمارهٔ ۹۵: تنها در این هوا نه همین آب کرده یخ 85شمارهٔ ۹۶: ای با رخ تو خال سفید و سیاه و سرخ 86شمارهٔ ۹۷: آن را که داغ عشقش پا تا به سر نباش ...87شمارهٔ ۹۸: کی تواند هر طبیبی چاره هجران کند 88شمارهٔ ۹۹: ندارد مرگ هر کس کشته آن تیر مژگان ...89شمارهٔ ۱۰۰: بوی عود و بید در مجمر مشخص می‌شود 90شمارهٔ ۱۰۱: به عشقی کرده‌ام در بحر مأوا تا چه ...91شمارهٔ ۱۰۲: بیرون خیالت از دل غافل نمی‌رود 92شمارهٔ ۱۰۳: اسیران را زیانی از گرفتاری نمی‌با ...93شمارهٔ ۱۰۴: به هر نفس دلم از داغ یار لرزد و ر ...94شمارهٔ ۱۰۵: عزیزا چون به من دل مهربان کردی خو ...95شمارهٔ ۱۰۶: هر دم از شوق تو چشم اشگبارم گل کن ...96شمارهٔ ۱۰۷: در حدیث لعلش آتش از زبان می‌چکد 97شمارهٔ ۱۰۸: برافکندی ز رخ تا پرده ظلمت از جها ...98شمارهٔ ۱۰۹: لبش بر گردن عاشق بسی حقّ نمک دارد 99شمارهٔ ۱۱۰: نگاهم چون دچار عارض آن دل‌ربا گرد ...100شمارهٔ ۱۱۱: عاقبت کوی تو ما را مسکن دل می‌شود 101شمارهٔ ۱۱۲: دلم شبی که به شکّر لبی خطاب ندارد 102شمارهٔ ۱۱۳: گاه آبادم نماید گاه ویرانم کند 103شمارهٔ ۱۱۴: سر در ره جانان فدا شد چه به جا شد 104شمارهٔ ۱۱۵: عجب مدار گرم دل ز دیدگان بچکد 105شمارهٔ ۱۱۶: نشستن با تو و بر خود نبالیدن ستم ...106شمارهٔ ۱۱۷: آن سرو سیم‌اندام من چون از گلستان ...107شمارهٔ ۱۱۸: تا دست شانه در شکن زلف یار بود 108شمارهٔ ۱۱۹: ز وصلش دور بودم جان ز بس می‌رفت و ...109شمارهٔ ۱۲۰: دلم تا کرد یاد از آن رخ جانانه رو ...110شمارهٔ ۱۲۱: روز نوروز علاج شب هجران نکند 111شمارهٔ ۱۲۲: چون خونم از دو دیده گریان روان شو ...112شمارهٔ ۱۲۳: از ازل در رحم آنگه که حیاتم دادند 113شمارهٔ ۱۲۴: لب‌تشنه نیاز چو بی‌تاب می‌شود 114شمارهٔ ۱۲۵: تنم به هیچ مکان بی رخت قرار ندارد 115شمارهٔ ۱۲۶: روزی که خط به گرد رخش جلوه‌گر شود 116شمارهٔ ۱۲۷: عشق آن روزی که با دل‌ها نمک را تا ...117شمارهٔ ۱۲۸: مگر تیر جفای یار پر در بسترم دارد 118شمارهٔ ۱۲۹: خوبان چو خنده بر من بی‌تاب کرده‌ا ...119شمارهٔ ۱۳۰: از دل اول، باده مهر کارها را می‌ب ...120شمارهٔ ۱۳۱: خورشید تف از عارض تابان تو دارد 121شمارهٔ ۱۳۲: عشق بی‌دردسر نمی‌باشد 122شمارهٔ ۱۳۳: قوّتی نه در تن من نه توانی مانده ...123شمارهٔ ۱۳۴: عمر چون بی آرزوی لعل جانان بگذرد 124شمارهٔ ۱۳۵: وصالت بی‌کسان را جمله کس باشد اگر ...125شمارهٔ ۱۳۶: هرکجا آیینه رخسار او پیدا شود 126شمارهٔ ۱۳۷: درشتی از مزاج سخت‌طینت کم نمی‌گرد ...127شمارهٔ ۱۳۸: از آن رو سرمه دنباله‌دارش قصد جان ...128شمارهٔ ۱۳۹: در دل به جز از عکس رخ دوست نگنجد 129شمارهٔ ۱۴۰: نه دل جدا ز تو بیدادگر توانم کرد 130شمارهٔ ۱۴۱: اسیران جای هم از خاک دامن‌گیر هم ...131شمارهٔ ۱۴۲: بیا که بی گل رویت دلم قرار ندارد 132شمارهٔ ۱۴۳: دل من چون به هوای سفری برخیزد 133شمارهٔ ۱۴۴: در دل خیال یار بسی جلوه می‌کند 134شمارهٔ ۱۴۵: آن کس که شبی دیده بیدار ندارد 135شمارهٔ ۱۴۶: ز من دل برده دلداری که از اهل وفا ...136شمارهٔ ۱۴۷: چون شامِ قدر بر همه مستور می‌شود 137شمارهٔ ۱۴۸: هر دل که تیر غمزه او را هدف شود 138شمارهٔ ۱۴۹: سوختم از هجر تا جانان به فریادم ر ...139شمارهٔ ۱۵۰: خوب‌رویان چون سپاه غمزه را رو می‌ ...140شمارهٔ ۱۵۱: نه همین زآتش عشقت دل و جان می‌سوز ...141شمارهٔ ۱۵۲: عشق‌بازان جمله گلچین گستان تواند 142شمارهٔ ۱۵۳: به چشم عبرت اوضاع جهان گر، دیدنی ...143شمارهٔ ۱۵۴: ای تیغ غمزه تو به وقت غضب لذیذ 144شمارهٔ ۱۵۵: پس از دیدار قاصد چون فتادم دیده ب ...145شمارهٔ ۱۵۶: می‌کند هر دم به قصدم چرخ تقدیر دگ ...146شمارهٔ ۱۵۷: صبح وصال را اثر آمد هزار شکر 147شمارهٔ ۱۵۸: چو باز کرد شکرخنده شد اسیر شکر 148شمارهٔ ۱۵۹: ای خرم آن زمان که بود یار در کنار 149شمارهٔ ۱۶۰: بتی دارم به حسن از کافرستان کافرس ...150شمارهٔ ۱۶۱: ندیدم چون تو شوخ از سرکشی برگشته‌ ...151شمارهٔ ۱۶۲: دارم بتی ز کج کلهان کج‌کلاه‌تر 152شمارهٔ ۱۶۳: شد مرا تا دل ز عکسی روی آن جانانه ...153شمارهٔ ۱۶۴: عشق داد از درد او هر لحظه پیغام د ...154شمارهٔ ۱۶۵: آب شد دل دست و پا از من نمی‌آید د ...155شمارهٔ ۱۶۶: شده‌ست از بس که روز از ماه و ماه ...156شمارهٔ ۱۶۷: ای کعبه ارباب وفا کوی رفوگر 157شمارهٔ ۱۶۸: در قفس جا دارم و غافل ز صیادم هنو ...158شمارهٔ ۱۶۹: تار قانون جهان ساز نگردد هرگز 159شمارهٔ ۱۷۰: آن روز که کردند به دل تخم وفا سبز 160شمارهٔ ۱۷۱: با دل غم‌دیده‌ای صیدافکن عاشق‌نوا ...161شمارهٔ ۱۷۲: گر شوی آشنا به سوز و گداز 162شمارهٔ ۱۷۳: بازم از خون جگر دیده تر شد لبریز 163شمارهٔ ۱۷۴: در دلم عیشی که می‌بینم غم یار است ...164شمارهٔ ۱۷۵: آنچه ناید هرگزم از دست تدبیر است ...165شمارهٔ ۱۷۶: غرقه دریای عشقیم از کنار ما مپرس 166شمارهٔ ۱۷۷: حجاب از رخ چو بردار نگاهش 167شمارهٔ ۱۷۸: گه انیس دشت و گاهی محرم گلزار باش 168شمارهٔ ۱۷۹: به نوعی گرم رفت از سینه بیرون تیر ...169شمارهٔ ۱۸۰: کنی گر رو به صحرا روی صحرا می‌شود ...170شمارهٔ ۱۸۱: ای دل همیشه طالب دیدار یار باش 171شمارهٔ ۱۸۲: قانع دلا به خشگ و تر روزگار باش 172شمارهٔ ۱۸۳: مهی دارم که هرگه پرده بردارد ز رخ ...173شمارهٔ ۱۸۴: به پاسبانی یک قطره آب گوهر خویش 174شمارهٔ ۱۸۵: ماییم و درد و داغ دل بی‌قرار خویش 175شمارهٔ ۱۸۶: هزار حیف کزین عمر پنج‌روزه خویش 176شمارهٔ ۱۸۷: صدای بال جبریل است آواز پر تیرش 177شمارهٔ ۱۸۸: بدان قرار که تن را بود به جان اخل ...178شمارهٔ ۱۸۹: عشق آمد و مرا ز الم می‌کند خلاص 179شمارهٔ ۱۹۰: می‌کند بی‌گنه‌ام هر نفس آن یار قص ...180شمارهٔ ۱۹۱: منم فتاده به راه تو خاکسار مشخّص 181شمارهٔ ۱۹۲: ای پای تا به سر همه عضوت تمام، فی ...182شمارهٔ ۱۹۳: چندان‌که حمد و سجده بود در نماز ف ...183شمارهٔ ۱۹۴: می‌دهد هر ساعتی چشمش شرابم ز اعتر ...184شمارهٔ ۱۹۵: می‌رسد هر لحظه زخم تازه بر جان بی ...185شمارهٔ ۱۹۶: دل به دهر حیله‌گر دادم غلط کردم غ ...186شمارهٔ ۱۹۷: یار هجران وفا کند به غلط 187شمارهٔ ۱۹۸: چون سبزه از کنار گلستان دمیده خط 188شمارهٔ ۱۹۹: به هر کجا که روی باشدت خدا حافظ 189شمارهٔ ۲۰۰: گوییا خط عارض آن دل‌ربا را کرده ح ...190شمارهٔ ۲۰۱: مرا که هست ز هر باب کردگار حفیظ 191شمارهٔ ۲۰۲: من که در بزم تو دارم راه پایی همچ ...192شمارهٔ ۲۰۳: ای ز رخسار تو شب سوختن آموخته شمع 193شمارهٔ ۲۰۴: هم در زمین و هم به سما می‌کنم سما ...194شمارهٔ ۲۰۵: ای قدّ تو چون معنی برجسته مصرع 195شمارهٔ ۲۰۶: لب آن شوخ طالب علم خندان است در و ...196شمارهٔ ۲۰۷: ز دیدن تو شود دیده را حیا مانع 197شمارهٔ ۲۰۸: بسوز بر تن خاکی ز داغ یار چراغ 198شمارهٔ ۲۰۹: تنها نه دل لاله کباب است در این ب ...199شمارهٔ ۲۱۰: رویت از آیینه ای دلدار می‌گیرم سر ...200شمارهٔ ۲۱۱: روز و شب در بزم دوران بی‌قرارم هم ...201شمارهٔ ۲۱۲: دیده تا چند به دیوار تو یا شاه نج ...202شمارهٔ ۲۱۳: مقصد عاشق همین یار است دنیا بر طر ...203شمارهٔ ۲۱۴: گر نخواهی سازدت در بزم بی‌مقدار ح ...204شمارهٔ ۲۱۵: غم از آیینه خاطر زدودم تا شدم عاش ...205شمارهٔ ۲۱۶: گشت آن روزی که پیدا در سرم سودای ...206شمارهٔ ۲۱۷: می‌روم تا کوی جانان آخر از تأثیر ...207شمارهٔ ۲۱۸: کم خور ای روشن‌ضمیر از سفره دو نا ...208شمارهٔ ۲۱۹: ای در نظرم نشو و نمای تو مبارک 209شمارهٔ ۲۲۰: پس از وفاتم اگر بگذری تو بر سر خا ...210شمارهٔ ۲۲۱: دهری که از او کام روا نیست چه حاص ...211شمارهٔ ۲۲۲: عالم همه باطل غم عالم همه باطل 212شمارهٔ ۲۲۳: برنمی‌آید به کار کس ثبات بی محل 213شمارهٔ ۲۲۴: نمی‌رفتم برون از جاده گر هشیار می ...214شمارهٔ ۲۲۵: ز حرف مدعی از الفت دلدار می‌ترسم 215شمارهٔ ۲۲۶: ای شمع دل‌افروز به قربان تو گردم 216شمارهٔ ۲۲۷: بیا که بی تو دمی نیست که اضطراب ن ...217شمارهٔ ۲۲۸: تا بار عشق بر دل پرغم گذاشتیم 218شمارهٔ ۲۲۹: ما اسیران همه مرغان خوش‌الحان همی ...219شمارهٔ ۲۳۰: شد گرم تمنای تو سودای نگاهم 220شمارهٔ ۲۳۱: من آن نخلم که چون در موسم حاصل ثم ...221شمارهٔ ۲۳۲: به عشق تو گر سر نبازم چه سازم 222شمارهٔ ۲۳۳: تا خون خویش در ره جانانه ریختیم 223شمارهٔ ۲۳۴: میان خوب‌رویان تا نمودند انتخاب ا ...224شمارهٔ ۲۳۵: در عشق عاقبت به بلا مبتلا شدیم 225شمارهٔ ۲۳۶: چگونه پیش تو آیم فسانه‌ای که ندار ...226شمارهٔ ۲۳۷: زآتش عشق تو در هرجا که مأوا می‌کن ...227شمارهٔ ۲۳۸: ای خوش آن روز که از خواب گران برخ ...228شمارهٔ ۲۳۹: عاشقم عاشقم به یار قسم 229شمارهٔ ۲۴۰: در هر دو جهان عاقل و فرزانه نباشم 230شمارهٔ ۲۴۱: بر میان تاری ز زلف یار می‌خواهد د ...231شمارهٔ ۲۴۲: مردیم ز غم تا به تو خودکام رسیدیم 232شمارهٔ ۲۴۳: شبی ای مه به پابوست رسیدن آرزو دا ...233شمارهٔ ۲۴۴: سوختم مهر یار را نازم 234شمارهٔ ۲۴۵: درون آشیان از بیضه تا من سر برآور ...235شمارهٔ ۲۴۶: گر در این ظلمت چراغی پیش پا می‌دا ...236شمارهٔ ۲۴۷: ای ز آتش حسن تو شبستان وفا گرم 237شمارهٔ ۲۴۸: کارم ز عقل راست نشد بر جنون زدم 238شمارهٔ ۲۴۹: کجاست دیده که رو سوی یار خویش کنم 239شمارهٔ ۲۵۰: به بزم دهر حرف دشمنی عام است می‌د ...240شمارهٔ ۲۵۱: تا چون نگه توان شد دور از میان مر ...241شمارهٔ ۲۵۲: بهر قتلم داد پیغامی که من می‌خواس ...242شمارهٔ ۲۵۳: با آنکه در قلمرو هستی یگانه‌ام 243شمارهٔ ۲۵۴: گفت دلبر بر من از حسرت نگر گفتم ب ...244شمارهٔ ۲۵۵: همان به دیده غباری که داشتم دارم 245شمارهٔ ۲۵۶: زنم گردم غبار خاطر دلدار می‌گردم 246شمارهٔ ۲۵۷: روزی به دو زانو بر دلدار نشستم 247شمارهٔ ۲۵۸: به چشم کم مبین بر ان من در خسته‌ج ...248شمارهٔ ۲۵۹: ساقی کجاست کز می گلگون نشسته باشی ...249شمارهٔ ۲۶۰: شدم تسلیم درکوی تو منزل را تماشا ...250ارهٔ ۲۶۱: ساقی بیا و در قدح از لطف باده کن 251شمارهٔ ۲۶۲: داغ دل را کرد از چاک آشکارا پیرهن 252شمارهٔ ۲۶۳: نه همچون خال بر کنج لبش جا می‌توا ...253شمارهٔ ۲۶۴: عمری است سراسر که به آزار منم من 254شمارهٔ ۲۶۵: خوش عشرتی است با دل دانا گریستن 255شمارهٔ ۲۶۶: کی شود معلوم هر بیگانه‌ شرح حال م ...256شمارهٔ ۲۶۷: سرکن سخن از آن لب و دفع ممات کن 257شمارهٔ ۲۶۸: شوی هرجا دچار چشمش اظهار محبت کن 258شمارهٔ ۲۶۹: ای که خاک آستانت سجده‌گاه عاشقان 259شمارهٔ ۲۷۰: سراپایم چمن شد بس گل حسرت دمید از ...260شمارهٔ ۲۷۱: عالما علم ز دل‌ها نه تو داری و نه ...261شمارهٔ ۲۷۲: حسن تو از نور است و جان، نیمی از ...262شمارهٔ ۲۷۳: من نمی‌گویم که منع نرگس غماز کن 263شمارهٔ ۲۷۴: مرا که نیست دمی روح در بدن بی تو 264شمارهٔ ۲۷۵: عالمی را کرده سرگردان طواف کوی تو 265شمارهٔ ۲۷۶: درد او هرچند بسیار است در جان باش ...266شمارهٔ ۲۷۷: رفتی ز چشم و ماند به‌جا ماجرای تو 267شمارهٔ ۲۷۸: بیا ای بلبل از من گفتگوهای حزین ب ...268شمارهٔ ۲۷۹: حدیث شام هجر از بلبل طرف چمن بشنو 269شمارهٔ ۲۸۰: به خطّش می‌توان گردید رام آهسته آ ...270شمارهٔ ۲۸۱: می‌رسی از راه و بهر ما صفا آورده‌ ...271شمارهٔ ۲۸۲: شد از فراق توام قامت کشیده خمیده 272شمارهٔ ۲۸۳: منم در عاشقی هم‌طالع پروانه افتاد ...273شمارهٔ ۲۸۴: ای نگه با نظرت هم می و هم میخانه 274شمارهٔ ۲۸۵: با صبر ساختم به وفا می‌برم پناه 275شمارهٔ ۲۸۶: کی جز لبش به جای دگر می‌برم پناه 276شمارهٔ ۲۸۷: ترک سر ناگفته دل بر مهر جانان بست ...277شمارهٔ ۲۸۸: ای شب‌چراغ دل‌ها صهبا است در پیال ...278شمارهٔ ۲۸۹: دلا به کار جهان اضطراب یعنی چه 279شمارهٔ ۲۹۰: ز خود در عشق چون پروانه باید بی‌خ ...280شمارهٔ ۲۹۱: تا کی به بزم شوق غمت جا کند کسی 281شمارهٔ ۲۹۲: تا کی فراق‌نامه‌ات انشا کند کسی 282شمارهٔ ۲۹۳: شود بس از نگاهی عارض آن تندخو رنگ ...283شمارهٔ ۲۹۴: به قدر دوستی بر حال مشتاقان نظر د ...284شمارهٔ ۲۹۵: آنکه رخ بنمود و روشن ساخت جان در ...285شمارهٔ ۲۹۶: رخ نمودی عاشقم کردی گذشتی یار هی 286شمارهٔ ۲۹۷: یاد ما هرگز نکردی یار هی 287شمارهٔ ۲۹۸: جان من گر شدی از صحبت من سیر بگوی 288شمارهٔ ۲۹۹: می‌کنم کعبه صفت طوف سر کوی کسی 289شمارهٔ ۳۰۰: هرگز به کام دل ننشستیم رو‌به‌روی 290شمارهٔ ۳۰۱: ای مهر دل‌فروز گل روی کیستی 291شمارهٔ ۳۰۲: ای تندخو ز چیست که یارم نمی‌شوی 292شمارهٔ ۳۰۳: نفس در سینه‌ام چون ناله تار است پ ...293شمارهٔ ۳۰۴: در کعبه و بتخانه ز حسن تو صنم های 294شمارهٔ ۳۰۵: بس که کردم گریه شد خونابم از اعضا ...295شمارهٔ ۳۰۶: بازآ که ز دل زنگ‌زدا بلکه تو باشی 296شمارهٔ ۳۰۷: بینا نیم آن لحظه که با ما تو نباش ...297شمارهٔ ۳۰۸: بگذشت ز حد کار دل زار کجایی 298شمارهٔ ۳۰۹: به خود چند ای دل بی‌طاقت از افسان ...299شمارهٔ ۳۱۰: مگر آن زمان به حال دل من رسیده با ...300شمارهٔ ۳۱۱: بشنوی گر ز من غمزده پندی مردی 301شمارهٔ ۳۱۲: در ره عشق اگر پیرو دردی مردی 302شمارهٔ ۳۱۳: در زمان ما نمی‌بارد سحاب زندگی 303شمارهٔ ۳۱۴: بر رخ هر آرزو در بند تا محرم شوی 304شمارهٔ ۳۱۵: بتی دارم که لعلش با لب کوثر کند ب ...305شمارهٔ ۳۱۶: مطلع نگاهم شد باز کرده آغوشی 306شمارهٔ ۳۱۷: نیست هم‌دردی که بردارد ز دل بار ک ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ