کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آخر آن وحشی نگه بر دل ره تدبیر بست

    ای شوم قربان این آهو که ره بر شیر بست

    زد به جانم ناوکی یعنی که مطلب حاصل است

    نامه ما را جواب آن جنگجو بر تیر بست

    حلقه هر تار مویش مطلبی سازد روا

    زلف او در عدل چون نوشیروان زنجیر بست

    می‌شود از بس پشیمان زود آن بدخو دلم

    شد پر از خون تا به قتلم در میان شمشیر بست

    تیغ ابرویش ندانستم که زهرآلود بود

    یافتم آن دم که خونم بر زمین چون شیر بست

    خواستم قصاب بر زلفش شبیخونی زنم

    خواب غفلت بر دو چشمم رایت شبگیر زد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha