کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رفت شب تا پرده از رخسار بگشاید صباح

    بر رخ بلبل در گلزار بگشاید صباح

    سر دهد تا پرده شب حق و باطل را به هم

    عقده را از سبحه و زنار بگشاید صباح

    زنگ شب را مهر بردارد ز مرآت سپهر

    پرده شرم از رخ اسرار بگشاید صباح

    در مکافاتش دو در بر روی می‌بندد فلک

    بر رخ هرکس دری یک ‌بار بگشاید صباح

    می‌دهد در یک نفس ایام بر باد فنا

    غنچه‌ای را چون به صد آزار بگشاید صباح

    غنچه از خجلت نیارد از گریبان سر برون

    در چمن بند قبا چون یار بگشاید صباح

    می‌نشیند تا به شب قصاب در خون جگر

    چون نظر بر تارک دلدار بگشاید صباح

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha