کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عالمی را کرده سرگردان طواف کوی تو

    می‌نماید کج به مردم قبله ابروی تو

    پنجه خورشید برمی‌تابد از روی غضب

    از غرور حسن زور و قوت بازوی تو

    در رهت از روی شوق ای قبله جان کرده‌ام

    پشت بر محراب تا دیدم خم ابروی تو

    رو به هر جایی کسی دارد برای حاجتی

    هست ما را ای شه درماندگان رو سوی تو

    در بساط عشق چون پروانه آخر سوختیم

    ای چراغ عاشقان از اشتیاق روی تو

    وادی عشق است و در گردن من دیوانه را

    کار صد زنجیر برمی‌آید از یک موی تو

    پای تا سر عدل را نازم که در صحرای عشق

    می‌ستاند باج از شیر ژیان آهوی تو

    دست کوتاه است از دامان آتش خار را

    چون کشد قصاب این آتش‌عنان خوی تو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha