کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شد از فراق توام قامت کشیده خمیده

    هزار خار ملامت به پای دیده خلیده

    شب گذشته به یاد رخ تو مردم چشمم

    هزار قطره خون خورده تا سفیده دمیده

    هزار بار دلم می‌زند به گرد سرت پر

    ندیده است کسی صید پر بریده پریده

    به شوره‌زار بود بیشتر چراگه آهو

    به حیرتم که غزالم چرا ز دیده رمیده

    ز عکس نیک و بد آیینه را ملال نباشد

    یکی است در بر روشن‌دلان ندیده و دیده

    برون خرام که کرّوبیان عالم بالا

    کشند خاک درت را ز شوق دیده به دیده

    ز شوق دیدن رویت ز دیده تا سر کویت

    چه چاره مدّ نگاهم به سر دویده ندیده

    رساند ریشه به خون رفته‌رفته نخل سرشگم

    از این نهال ثمر تا بهم رسیده رسیده

    به یاد دوست به سر بر وصال اگر ندهد رو

    یکی است در بر بلبل گل نچیده و چیده

    چه باک از دل قصاب کز فشار حوادث

    هزار مرتبه خون گشته و ز دیده چکیده

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha