کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مطلع نگاهم شد باز کرده آغوشی

    آفتاب رخساری صبحدم بناگوشی

    زلف کرده خالش را طفل بسته زنّاری

    سرمه کرده چشمش را کافر سیه‌پوشی

    چون فتیله عنبر پای تا به سر عطری

    شب‌کلاه زرّینی جامه صندلی پوشی

    از نگه گل بادام بر کنار گل ریزی

    یاسمن سرانگشتی نسترن بر و دوشی

    طرفه چشم و رخساری در حجاب از او دیدم

    ترکش از نگه بندی وز عرق زره پوشی

    شوخ کافر آیینی دشمن دل و دینی

    دیر مدّعا فهمی زود کن فراموشی

    در جواب مکتوبم خطّ عارش دارد

    همچو نامه معشوق گفتگوی خاموشی

    هم‌پیاله‌ام امشب با بتی که می‌باشد

    بی‌بهانه در جنگی می نخورده مدهوشی

    تا نگاه او قصاب تازه کرد جانم را

    چون خم شراب امشب می‌زند دلم جوشی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha