به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ای ز آتش حسن تو شبستان وفا گرم
وز شعله رخستار تو هنگامه ما گرم
ترسم ز لطافت شود از رنگ به رنگی
بسیار گل روی تو را کرده حیا گرم
چون شمع برافروخته از وی بچکد موم
از عکس تو شد آینه را بس که قفا گرم
از مردمکم دیده بد دور که امروز
آمد به نظر تیر توام نام خدا گرم
نگذاشت که از آتش عشق تو شود سرد
برداشت ز جا پیکرم از خاک هما گرم
چون پای تو رنگین شود از دیده خونبار
دیگر نشود رونق بازار حنا گرم
بر مشت حنا پا مزن ای شوخ که قصاب
کرده به سر آتش سوزان تو جا گرم
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.