کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سراپایم چمن شد بس گل حسرت دمید از من

    چه رنگارنگ گل‌هایی توان هر روز چید از من

    برون شد روشنایی از نظر تا رفت آن دلبر

    تهی شد قالب از روح و روان تا پا کشید از من

    قدم خم شد چو ابرو تا ز دل برگشت مژگانش

    به جای اشک خون بارید چشمم تا برید از من

    ندارد مهر گویا کین بود در مذهب خوبان

    وگرنه جز محبت حرف دیگر کی شنید از من

    ندارم جنس نایابی که ترسم رایگان گردد

    به صد جان کی غمش را می‌تواند کس خرید از من

    به قربان تو گردم ز آرزو از من چه می‌پرسی

    چه می‌آید به درگاه تو دیگر جز امید از من

    به من بسیار می‌ماند نمی‌دانم که صنع حق

    مرا از خاک غم یا خاک غم را آفرید از من

    نگاه شوخ او ترسم در این صحرای پروحشت

    نیابد منزل خود را ز ناز از بس رمید از من

    به گفتار نظیری خویش را قصاب می‌خواهم

    که در روز جزا مظلوم‌تر نبود شهید از من

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha