کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بهر قتلم داد پیغامی که من می‌خواستم

    از لبش حاصل شد آن کامی که من می‌خواستم

    از جواب تلخ آن شیرین‌زبان راضی شدم

    بود در این قند بادامی که من می‌خواستم

    شد درون سینه نقش خاتم دل داغ‌دار

    کرد پیدا این نگین نامی که من می‌خواستم

    سر زد از گرد عذار یار خط دل‌فریب

    در چمن گسترده شد دامی که من می‌خواستم

    ناله همدم، آه، آتش‌بار، مژگان، خون‌چکان

    داد آخر آن سرانجامی که من می‌خواستم

    گردش چشمی ز یک نظّاره‌ام مستانه کرد

    داد ساقی باده از جامی که من می‌خواستم

    از خم زلف تو آزادی نخواهد یافتن

    مرغ دل افتاده در دامی که من می‌خواستم

    در تبسم گفت زیر لب که قربانم شوی

    آخر آن مه داد دشنامی که من می‌خواستم

    بی‌تأمل در رهش قصاب کردم جان نثار

    شد نصیب امروز آرامی که من می‌خواستم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha