به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

قصاب کاشانی

قصاب کاشانیغزلیاتشمارهٔ ۱۵۷: صبح وصال را اثر آمد هزار شکر

820عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

صبح وصال را اثر آمد هزار شکر

شام فراق را سحر آمد هزار شکر

دلبر رسید خرم و می خورد و بوسه داد

نخل مراد بارور آمد هزار شکر

چون آفتاب از ره روزن به روی ماه

ناخوانده‌ام به کلبه درآمد هزار شکر

می‌کردم از سپهر سراغ هلال عید

ابروی یار در نظر آمد هزار شکر

از چار موج دجله اضداد کشتی‌ام

بیرون ز ورطه خطر آمد هزار شکر

طفل سرشگ تا سر مژگان ز دل دوید

این نورسیده با جگر آمد هزار شکر

قصاب داغ زلف سیاهی به دل رسید

امشب عزیزم از سفر آمد هزار شکر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۵۶: می‌کند هر دم به قصدم چرخ تقدیر دگ ...2شمارهٔ ۱۵۷: صبح وصال را اثر آمد هزار شکر 3شمارهٔ ۱۵۸: چو باز کرد شکرخنده شد اسیر شکر 4شمارهٔ ۱۵۹: ای خرم آن زمان که بود یار در کنار 5شمارهٔ ۱۶۰: بتی دارم به حسن از کافرستان کافرس ...6شمارهٔ ۱۶۱: ندیدم چون تو شوخ از سرکشی برگشته‌ ...7شمارهٔ ۱۶۲: دارم بتی ز کج کلهان کج‌کلاه‌تر 8شمارهٔ ۱۶۳: شد مرا تا دل ز عکسی روی آن جانانه ...9شمارهٔ ۱۶۴: عشق داد از درد او هر لحظه پیغام د ...10شمارهٔ ۱۶۵: آب شد دل دست و پا از من نمی‌آید د ...11شمارهٔ ۱۶۶: شده‌ست از بس که روز از ماه و ماه ...12شمارهٔ ۱۶۷: ای کعبه ارباب وفا کوی رفوگر 13شمارهٔ ۱۶۸: در قفس جا دارم و غافل ز صیادم هنو ...14شمارهٔ ۱۶۹: تار قانون جهان ساز نگردد هرگز 15شمارهٔ ۱۷۰: آن روز که کردند به دل تخم وفا سبز 16شمارهٔ ۱۷۱: با دل غم‌دیده‌ای صیدافکن عاشق‌نوا ...17شمارهٔ ۱۷۲: گر شوی آشنا به سوز و گداز 18شمارهٔ ۱۷۳: بازم از خون جگر دیده تر شد لبریز 19شمارهٔ ۱۷۴: در دلم عیشی که می‌بینم غم یار است ...20شمارهٔ ۱۷۵: آنچه ناید هرگزم از دست تدبیر است ...21شمارهٔ ۱۷۶: غرقه دریای عشقیم از کنار ما مپرس 22شمارهٔ ۱۷۷: حجاب از رخ چو بردار نگاهش 23شمارهٔ ۱۷۸: گه انیس دشت و گاهی محرم گلزار باش 24شمارهٔ ۱۷۹: به نوعی گرم رفت از سینه بیرون تیر ...25شمارهٔ ۱۸۰: کنی گر رو به صحرا روی صحرا می‌شود ...26شمارهٔ ۱۸۱: ای دل همیشه طالب دیدار یار باش 27شمارهٔ ۱۸۲: قانع دلا به خشگ و تر روزگار باش 28شمارهٔ ۱۸۳: مهی دارم که هرگه پرده بردارد ز رخ ...29شمارهٔ ۱۸۴: به پاسبانی یک قطره آب گوهر خویش 30شمارهٔ ۱۸۵: ماییم و درد و داغ دل بی‌قرار خویش 31شمارهٔ ۱۸۶: هزار حیف کزین عمر پنج‌روزه خویش 32شمارهٔ ۱۸۷: صدای بال جبریل است آواز پر تیرش 33شمارهٔ ۱۸۸: بدان قرار که تن را بود به جان اخل ...34شمارهٔ ۱۸۹: عشق آمد و مرا ز الم می‌کند خلاص 35شمارهٔ ۱۹۰: می‌کند بی‌گنه‌ام هر نفس آن یار قص ...36شمارهٔ ۱۹۱: منم فتاده به راه تو خاکسار مشخّص 37شمارهٔ ۱۹۲: ای پای تا به سر همه عضوت تمام، فی ...38شمارهٔ ۱۹۳: چندان‌که حمد و سجده بود در نماز ف ...39شمارهٔ ۱۹۴: می‌دهد هر ساعتی چشمش شرابم ز اعتر ...40شمارهٔ ۱۹۵: می‌رسد هر لحظه زخم تازه بر جان بی ...41شمارهٔ ۱۹۶: دل به دهر حیله‌گر دادم غلط کردم غ ...42شمارهٔ ۱۹۷: یار هجران وفا کند به غلط 43شمارهٔ ۱۹۸: چون سبزه از کنار گلستان دمیده خط 44شمارهٔ ۱۹۹: به هر کجا که روی باشدت خدا حافظ 45شمارهٔ ۲۰۰: گوییا خط عارض آن دل‌ربا را کرده ح ...46شمارهٔ ۲۰۱: مرا که هست ز هر باب کردگار حفیظ 47شمارهٔ ۲۰۲: من که در بزم تو دارم راه پایی همچ ...48شمارهٔ ۲۰۳: ای ز رخسار تو شب سوختن آموخته شمع 49شمارهٔ ۲۰۴: هم در زمین و هم به سما می‌کنم سما ...50شمارهٔ ۲۰۵: ای قدّ تو چون معنی برجسته مصرع 51شمارهٔ ۲۰۶: لب آن شوخ طالب علم خندان است در و ...52شمارهٔ ۲۰۷: ز دیدن تو شود دیده را حیا مانع 53شمارهٔ ۲۰۸: بسوز بر تن خاکی ز داغ یار چراغ 54شمارهٔ ۲۰۹: تنها نه دل لاله کباب است در این ب ...55شمارهٔ ۲۱۰: رویت از آیینه ای دلدار می‌گیرم سر ...56شمارهٔ ۲۱۱: روز و شب در بزم دوران بی‌قرارم هم ...57شمارهٔ ۲۱۲: دیده تا چند به دیوار تو یا شاه نج ...58شمارهٔ ۲۱۳: مقصد عاشق همین یار است دنیا بر طر ...59شمارهٔ ۲۱۴: گر نخواهی سازدت در بزم بی‌مقدار ح ...60شمارهٔ ۲۱۵: غم از آیینه خاطر زدودم تا شدم عاش ...61شمارهٔ ۲۱۶: گشت آن روزی که پیدا در سرم سودای ...62شمارهٔ ۲۱۷: می‌روم تا کوی جانان آخر از تأثیر ...63شمارهٔ ۲۱۸: کم خور ای روشن‌ضمیر از سفره دو نا ...64شمارهٔ ۲۱۹: ای در نظرم نشو و نمای تو مبارک 65شمارهٔ ۲۲۰: پس از وفاتم اگر بگذری تو بر سر خا ...66شمارهٔ ۲۲۱: دهری که از او کام روا نیست چه حاص ...67شمارهٔ ۲۲۲: عالم همه باطل غم عالم همه باطل 68شمارهٔ ۲۲۳: برنمی‌آید به کار کس ثبات بی محل 69شمارهٔ ۲۲۴: نمی‌رفتم برون از جاده گر هشیار می ...70شمارهٔ ۲۲۵: ز حرف مدعی از الفت دلدار می‌ترسم 71شمارهٔ ۲۲۶: ای شمع دل‌افروز به قربان تو گردم 72شمارهٔ ۲۲۷: بیا که بی تو دمی نیست که اضطراب ن ...73شمارهٔ ۲۲۸: تا بار عشق بر دل پرغم گذاشتیم 74شمارهٔ ۲۲۹: ما اسیران همه مرغان خوش‌الحان همی ...75شمارهٔ ۲۳۰: شد گرم تمنای تو سودای نگاهم 76شمارهٔ ۲۳۱: من آن نخلم که چون در موسم حاصل ثم ...77شمارهٔ ۲۳۲: به عشق تو گر سر نبازم چه سازم 78شمارهٔ ۲۳۳: تا خون خویش در ره جانانه ریختیم 79شمارهٔ ۲۳۴: میان خوب‌رویان تا نمودند انتخاب ا ...80شمارهٔ ۲۳۵: در عشق عاقبت به بلا مبتلا شدیم 81شمارهٔ ۲۳۶: چگونه پیش تو آیم فسانه‌ای که ندار ...82شمارهٔ ۲۳۷: زآتش عشق تو در هرجا که مأوا می‌کن ...83شمارهٔ ۲۳۸: ای خوش آن روز که از خواب گران برخ ...84شمارهٔ ۲۳۹: عاشقم عاشقم به یار قسم 85شمارهٔ ۲۴۰: در هر دو جهان عاقل و فرزانه نباشم 86شمارهٔ ۲۴۱: بر میان تاری ز زلف یار می‌خواهد د ...87شمارهٔ ۲۴۲: مردیم ز غم تا به تو خودکام رسیدیم 88شمارهٔ ۲۴۳: شبی ای مه به پابوست رسیدن آرزو دا ...89شمارهٔ ۲۴۴: سوختم مهر یار را نازم 90شمارهٔ ۲۴۵: درون آشیان از بیضه تا من سر برآور ...91شمارهٔ ۲۴۶: گر در این ظلمت چراغی پیش پا می‌دا ...92شمارهٔ ۲۴۷: ای ز آتش حسن تو شبستان وفا گرم 93شمارهٔ ۲۴۸: کارم ز عقل راست نشد بر جنون زدم 94شمارهٔ ۲۴۹: کجاست دیده که رو سوی یار خویش کنم 95شمارهٔ ۲۵۰: به بزم دهر حرف دشمنی عام است می‌د ...96شمارهٔ ۲۵۱: تا چون نگه توان شد دور از میان مر ...97شمارهٔ ۲۵۲: بهر قتلم داد پیغامی که من می‌خواس ...98شمارهٔ ۲۵۳: با آنکه در قلمرو هستی یگانه‌ام 99شمارهٔ ۲۵۴: گفت دلبر بر من از حسرت نگر گفتم ب ...100شمارهٔ ۲۵۵: همان به دیده غباری که داشتم دارم 101شمارهٔ ۲۵۶: زنم گردم غبار خاطر دلدار می‌گردم 102شمارهٔ ۲۵۷: روزی به دو زانو بر دلدار نشستم 103شمارهٔ ۲۵۸: به چشم کم مبین بر ان من در خسته‌ج ...104شمارهٔ ۲۵۹: ساقی کجاست کز می گلگون نشسته باشی ...105شمارهٔ ۲۶۰: شدم تسلیم درکوی تو منزل را تماشا ...106ارهٔ ۲۶۱: ساقی بیا و در قدح از لطف باده کن 107شمارهٔ ۲۶۲: داغ دل را کرد از چاک آشکارا پیرهن 108شمارهٔ ۲۶۳: نه همچون خال بر کنج لبش جا می‌توا ...109شمارهٔ ۲۶۴: عمری است سراسر که به آزار منم من 110شمارهٔ ۲۶۵: خوش عشرتی است با دل دانا گریستن 111شمارهٔ ۲۶۶: کی شود معلوم هر بیگانه‌ شرح حال م ...112شمارهٔ ۲۶۷: سرکن سخن از آن لب و دفع ممات کن 113شمارهٔ ۲۶۸: شوی هرجا دچار چشمش اظهار محبت کن 114شمارهٔ ۲۶۹: ای که خاک آستانت سجده‌گاه عاشقان 115شمارهٔ ۲۷۰: سراپایم چمن شد بس گل حسرت دمید از ...116شمارهٔ ۲۷۱: عالما علم ز دل‌ها نه تو داری و نه ...117شمارهٔ ۲۷۲: حسن تو از نور است و جان، نیمی از ...118شمارهٔ ۲۷۳: من نمی‌گویم که منع نرگس غماز کن 119شمارهٔ ۲۷۴: مرا که نیست دمی روح در بدن بی تو 120شمارهٔ ۲۷۵: عالمی را کرده سرگردان طواف کوی تو 121شمارهٔ ۲۷۶: درد او هرچند بسیار است در جان باش ...122شمارهٔ ۲۷۷: رفتی ز چشم و ماند به‌جا ماجرای تو 123شمارهٔ ۲۷۸: بیا ای بلبل از من گفتگوهای حزین ب ...124شمارهٔ ۲۷۹: حدیث شام هجر از بلبل طرف چمن بشنو 125شمارهٔ ۲۸۰: به خطّش می‌توان گردید رام آهسته آ ...126شمارهٔ ۲۸۱: می‌رسی از راه و بهر ما صفا آورده‌ ...127شمارهٔ ۲۸۲: شد از فراق توام قامت کشیده خمیده 128شمارهٔ ۲۸۳: منم در عاشقی هم‌طالع پروانه افتاد ...129شمارهٔ ۲۸۴: ای نگه با نظرت هم می و هم میخانه 130شمارهٔ ۲۸۵: با صبر ساختم به وفا می‌برم پناه 131شمارهٔ ۲۸۶: کی جز لبش به جای دگر می‌برم پناه 132شمارهٔ ۲۸۷: ترک سر ناگفته دل بر مهر جانان بست ...133شمارهٔ ۲۸۸: ای شب‌چراغ دل‌ها صهبا است در پیال ...134شمارهٔ ۲۸۹: دلا به کار جهان اضطراب یعنی چه 135شمارهٔ ۲۹۰: ز خود در عشق چون پروانه باید بی‌خ ...136شمارهٔ ۲۹۱: تا کی به بزم شوق غمت جا کند کسی 137شمارهٔ ۲۹۲: تا کی فراق‌نامه‌ات انشا کند کسی 138شمارهٔ ۲۹۳: شود بس از نگاهی عارض آن تندخو رنگ ...139شمارهٔ ۲۹۴: به قدر دوستی بر حال مشتاقان نظر د ...140شمارهٔ ۲۹۵: آنکه رخ بنمود و روشن ساخت جان در ...141شمارهٔ ۲۹۶: رخ نمودی عاشقم کردی گذشتی یار هی 142شمارهٔ ۲۹۷: یاد ما هرگز نکردی یار هی 143شمارهٔ ۲۹۸: جان من گر شدی از صحبت من سیر بگوی 144شمارهٔ ۲۹۹: می‌کنم کعبه صفت طوف سر کوی کسی 145شمارهٔ ۳۰۰: هرگز به کام دل ننشستیم رو‌به‌روی 146شمارهٔ ۳۰۱: ای مهر دل‌فروز گل روی کیستی 147شمارهٔ ۳۰۲: ای تندخو ز چیست که یارم نمی‌شوی 148شمارهٔ ۳۰۳: نفس در سینه‌ام چون ناله تار است پ ...149شمارهٔ ۳۰۴: در کعبه و بتخانه ز حسن تو صنم های 150شمارهٔ ۳۰۵: بس که کردم گریه شد خونابم از اعضا ...151شمارهٔ ۳۰۶: بازآ که ز دل زنگ‌زدا بلکه تو باشی 152شمارهٔ ۳۰۷: بینا نیم آن لحظه که با ما تو نباش ...153شمارهٔ ۳۰۸: بگذشت ز حد کار دل زار کجایی 154شمارهٔ ۳۰۹: به خود چند ای دل بی‌طاقت از افسان ...155شمارهٔ ۳۱۰: مگر آن زمان به حال دل من رسیده با ...156شمارهٔ ۳۱۱: بشنوی گر ز من غمزده پندی مردی 157شمارهٔ ۳۱۲: در ره عشق اگر پیرو دردی مردی 158شمارهٔ ۳۱۳: در زمان ما نمی‌بارد سحاب زندگی 159شمارهٔ ۳۱۴: بر رخ هر آرزو در بند تا محرم شوی 160شمارهٔ ۳۱۵: بتی دارم که لعلش با لب کوثر کند ب ...161شمارهٔ ۳۱۶: مطلع نگاهم شد باز کرده آغوشی 162شمارهٔ ۳۱۷: نیست هم‌دردی که بردارد ز دل بار ک ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ