همچو کفار در زمان رسول
قصد کرده وراز کید و فضول
گشته پنهان ز فکرشان در غار
با ابوبکر احمد مختار
هم مسیح از غم گروه جهود
رفته پنهان بسوی چرخ کبود
قصد موسی چو کرد هم فرعون
غرقه شد چون نبودش از حق عون
همچنین با خلیل آن نمرود
که فکندش میان آتش و دود
گشت آتش بر او گل و نسرین
کشته شد خود ز پشه آن بیدین
همچنین قوم هود و نوح جواد
چون رسید از خدایشان میعاد
همه از باد و آب نیست شدند
زانکه لایقه بمسخ و خسف بدند
نیت بد که بود ایشان را
آن گروه کژ پریشان را
آن بلا بازگشت بر سرشان
زانکه آن قهر بود در خورشان
تیغ را میزدند بر خود از آن
خونهاشان چو سیل گشت روان
گرنه بر خود همیزدند بقهر
خونشان ازچه شد روانه چونهر
ابلهی دید کس که خویش کشد
تیغ بر حلق خود بخشم کشد!
در گمانش که زخم برد گراست
عاقبت دید زخم برجگر است