جان بدخواهان تاج خسروی رنجور باد
گنج شادی را همیشه جان او گنجور باد
در سرای دوشمنان او همیشه شیونست
از حدیث او جهان پر لؤلؤ منثور باد
دیده ها روشن شود از طلعت پر نور او
جاودان اندر جهان آن طلعت پرنور باد
سر بسر داد است و دانش سر بسر فضلست وجود
دست غم زو بسته باد و چشم بد زو دور باد