کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    همی گذشت بکوی اندرون بت مشکوی
    ز روی او شده جای نشاط و رامش کوی
    جفا نمود و بمن روی باز کرد بخشم
    ز خشم چون گل صد برگ برفروخته روی
    برفت و ماند مرا دلفکار و زار بجای
    ز دیده بر دو رخ از جوی خون گشاد آموی
    رخم بزردی زر است و تن بزاری زار
    دلم ز ناله چو نال است تن ز مویه چو موی
    بعشق خوبان گر با تو دانش است مو رز
    بگرد خوبان گر با تو مردمی است مپوی
    ازین نداد خداوند مهر خوبان را
    ز مردم آنکه خداوندشان نداده مجوی
    هرآنکو گوی زنخدان نیکوان جوید
    دلش همیشه بود همچو پیش چوگان گوی
    اگر درست کند بخت نام و کنیت من
    ببوسه داد دل خویشتن بخواهم از اوی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha