آن ماه سرو بالا آن سرو ماه روی
از روی او دلم نشکیبد به هیچ روی
چشمم ز مهر ماهش گشته بسان ابر
جسمم ز عشق سروش گشته بسان موی
اشک و رخم ز عشقش چون برگ در خزان
از عشق آن دو غالیه گیسو برنگ و بوی
از حسرت دو نار و دو گلنار او مرا
چون نار گشته چشم و چو دینار گشته روی
چون ماه کاسته شدم از عشق روی آنکه
ماه تمام سجده برد پیش روی اوی