قطران تبریزی
قطعه ها
شمارهٔ ۱۴۱: همی گذشت بکوی اندرون بت مشکوی - ز روی او شده جای نشاط و رامش کوی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
همی گذشت بکوی اندرون بت مشکوی ز روی او شده جای نشاط و رامش کوی جفا نمود و بمن روی باز کرد بخشم ز خشم چون گل صد برگ برفروخته روی برفت و ماند مرا دلفکار و زار بجای ز دیده بر دو رخ از جوی خون گشاد آموی رخم بزردی زر است و تن بزاری زار دلم ز ناله چو نال است تن ز مویه چو موی بعشق خوبان گر با تو دانش است مو رز بگرد خوبان گر با تو مردمی است مپوی ازین نداد خداوند مهر خوبان را ز مردم آنکه خداوندشان نداده مجوی هرآنکو گوی زنخدان نیکوان جوید دلش همیشه بود همچو پیش چوگان گوی اگر درست کند بخت نام و کنیت من ببوسه داد دل خویشتن بخواهم از اوی قطران تبریزی