کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بر وی تو بروشنی از مهر و ماه به
    زلفین تو ببوی ز مشک سیاه به
    تو چون بنفشه ای و دگر نیکوان چو کاه
    دانی هر آینه که بنفشه ز کاه به
    گر من دل کسی بنوازم مشو ز جای
    کاندر جهان مرا همه کس نیکخواه به
    هرچند نیکوان جهان با منند پاک
    نزدیک من تو از همه جائی و جاه به
    هستند بر سپهر فراوان ستارگان
    لیکن بمرتبت توئی از مهر و ماه به
    هرچند عاشقم دل عاشق نگاه دار
    زیرا که داشتن دل عاشق نگاه به
    کاین عاشقی چو بازی شطرنج هندویست
    گاهی بود بلعب پیاده ز شاه به
    آمد رسول آن بت آزاده
    آن زلف پر ز چین و پری زاده
    ای من سپرده دل بمهر او
    او جان و دل بصحبت من داده
    گفتم که یاد ناری بیدلی را
    همچون تو در بلای غم افتاده
    بند خطش گشادم و کرد بر من
    از چشم چشمه خون بگشاده
    گشتم نوان چو مردم بیچاره
    کردم سرشک دیده چو بیجاده
    دادم جواب و گفتم هستم من
    او را بجان مال و دل ایستاده
    زان کار دیر شد که فلک پیشم
    هر روز بود شغلی بنهاده
    رستم ز شغلهاش بجان رستم
    هستم بخواستاریش آماده
    ساده کنم دلم ز غمان هزمان
    بر من جهان شود بخوشی ساده
    گر شعر خوش نیامد معذورم
    کم طبع خوش نباشد بی باده

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha