کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ایرجا سر بدرآور که امیر آمده است

    چه امیری که به عشق تو اسیر آمده است

    چون فرستاده سیمرغ به سهراب دلیر

    نوشداروست ولی حیف که دیر آمده است

    گوئی از چشم نظرباز تو بی پروانیست

    چون غزالی به سر کشته شیر آمده است

    خیز غوغای بهارست که پروانه شویم

    غنچه شوخ پر از شکر و شیر آمده است

    روح من نیز به دنبال تو گیرد پرواز

    دگر از صحبت این دلشده سیر آمده است

    سر برآور ز دل خاک و ببین نسل جوان

    که مریدانه به پابوسی پیر آمده است

    دیر اگر آمده شیر آمده عذرش بپذیر

    که دل از چشم سیه عذرپذیر آمده است

    گنه از دور زمان است که از چنبر او

    آدمی را نه گریز و نه گزیر آمده است

    گوش کن ناله این نی که چو لالای نسیم

    اشکریزان به نوای بم و زیر آمده است

    طبع من بلبل گلزار صفا بود و صفی

    که چو مرغان بهشتی به صفیر آمده است

    مکتب عشق به شاگرد قدیمت بسپار

    شهریاری که درین شیوه شهیر آمده است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha