کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کنون که فتنه فرا رفت و فرصتست ای دوست

    بیا که نوبت انس است و الفتست ای دوست

    دلم به حال گل و سرو و لاله می سوزد

    ز بسکه باغ طبیعت پرآفتست ای دوست

    مگر تاسفی از رفتگان نخواهی داشت

    بیا که صحبت یاران غنیمتست ای دوست

    عزیز دار محبت که خارزار جهان

    گرش گلی است همانا محبتست ای دوست

    به کام دشمن دون دست دوستان بستن

    به دوستی که نه شرط مروتست ای دوست

    فلک همیشه به کام یکی نمیگردد

    که آسیای طبیعت به نوبتست ای دوست

    بیا که پرده پاییز خاطرات انگیز

    گشوده اند و عجب لوح عبرتست ای دوست

    مآل کار جهان و جهانیان خواهی

    بیا ببین که خزان طبیعتست ای دوست

    گرت به صحبت من روی رغبتی باشد

    بیا که با تو مرا حق صحبت است ای دوست

    به چشم باز توان شب شناخت راه از چاه

    که شهریار چراغ هدایت است ای دوست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha