کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای غنچه خندان چرا خون در دل ما میکنی

    خاری به خود می بندی و ما را ز سر وا میکنی

    از تیر کجتابی تو آخر کمان شد قامتم

    کاخت نگون باد ای فلک با ما چه بد تا میکنی

    ای شمع رقصان با نسیم آتش مزن پروانه را

    با دوست هم رحمی چو با دشمن مدارا میکنی

    با چون منی نازک خیال ابرو کشیدن از ملال

    زشت است ای وحشی غزال اما چه زیبا میکنی

    امروز ما بیچارگان امید فردائیش نیست

    این دانی و با ما هنوز امروز و فردا میکنی

    ای غم بگو از دست تو آخر کجا باید شدن

    در گوشه میخانه هم ما را تو پیدا میکنی

    ما شهریارا بلبلان دیدیم بر طرف چمن

    شورافکن و شیرین سخن اما تو غوغا میکنی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha