کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نه وصلت دیده بودم کاشکی ای گل نه هجرانت

    که جانم در جوانی سوخت ای جانم به قربانت

    تحمل گفتی و من هم که کردم سال ها اما

    چقدر آخر تحمل بلکه یادت رفته پیمانت

    چو بلبل نغمه خوانم تا تو چون گل پاکدامانی

    حذر از خار دامنگیر کن دستم به دامانت

    تمنای وصالم نیست عشق من مگیر از من

    به دردت خو گرفتم نیستم در بند درمانت

    امید خسته ام تا چند گیرد با اجل کشتی

    بمیرم یا بمانم پادشاها چیست فرمانت

    شبی با دل به هجران تو ای سلطان ملک دل

    میان گریه می گفتم که کو ای ملک سلطانت

    چه شبهایی که چون سایه خزیدم پای قصر تو

    به امیدی که مهتاب رخت بینم در ایوانت

    به گردنبند لعلی داشتی چون چشم من خونین

    نباشد خون مظلومان؟ که می گیرد گریبانت

    دل تنگم حریف درد و اندوه فراوان نیست

    امان ای سنگدل از درد و اندوه فراوانت

    به شعرت شهریارا بیدلان تا عشق میورزند

    نسیم وصل را ماند نوید طبع دیوانت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha