کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یا رب مباد کز پا جانان من بیفتد

    درد و بلای او کاش بر جان من بیفتد

    من چون ز پا بیفتم درمان درد من اوست

    درد آن بود که از پا درمان من بیفتد

    یک عمر گریه کردم ای آسمان روا نیست

    دردانه ام ز چشم گریان من بیفتد

    ماهم به انتقام ظلمی که کرده با من

    ترسم به درد عشق و هجران من بیفتد

    از گوهر مرادم چشم امید بسته است

    این اشک نیست کاندر دامان من بیفتد

    من خود به سر ندارم دیگر هوای سامان

    گردون کجا به فکر سامان من بیفتد

    خواهد شد از ندامت دیوانه شهریارا

    گر آن پری به دستش دیوان من بیفتد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha