کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دیر آمدی که دست ز دامن ندارمت

    جان مژده داده ام که چوجان در برارمت

    تا شویمت از آن گل عارض غبار راه

    ابری شدم ز شوق که اشگی ببارمت

    عمری دلم به سینه فشردی در انتظار

    تا درکشم به سینه و در بر فشارمت

    این سان که دارمت چو لئیمان نهان ز خلق

    ترسم بمیرم و به رقیبان گذارمت

    داغ فراق بین که طربنامه وصال

    ای لاله رخ به خون جگر می نگارمت

    چند است نرخ بوسه به شهر شما که من

    عمری است کز دو دیده گهر می شمارمت

    دستی که در فراق تو میکوفتم به سر

    باور نداشتم که به گردن درآرمت

    ای غم که حق صحبت دیرینه داشتی

    باری چو می روی به خدا می سپارمت

    روزی که رفتی از بر بالین شهریار

    گفتم که ناله ای کنم و بر سر آرمت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha