کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زین همرهان همراز من تنها توئی تنها بیا

    باشد که در کام صدف گوهر شوی یکتا بیا

    یارب که از دریا دلی خود گوهر یکتا شوی

    ای اشک چشم آسمان در دامن دریا بیا

    ما ره به کوی عافیت دانیم و منزلگاه انس

    ای در تکاپوی طلب گم کرده ره با ما بیا

    ای ماه کنعانی ترا یاران به چاه افکنده اند

    در رشته پیوند ما چنگی زن و بالا بیا

    مفتون خویشم کردی از حالی که آن شب داشتی

    بار دگر آن حال را کردی اگر پیدا بیا

    شرط هواداری ما شیدائی و شوریدگیست

    گر یار ما خواهی شدن شوریده و شیدا بیا

    در کار ما پروائی از طعن بداندیشان مکن

    پروانه گو در محفل این شمع بی پروا بیا

    کنجی است ما را فارغ از شور و شر دنیای دون

    اینجا چو فارغ گشتی از شور و شر دنیا بیا

    گر شهریاری خواهی و اقلیم جان از خاکیان

    چون قاف دامن باز چین زیر پر عنقا بیا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha