کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کیست آن مه که چو جولان دهد از ناز فرس
    دل عُشّاق شود ناله کنان هم چو جرس
    من برآنم که ره عشق تو گیرم در پیش
    گر بدانم که دوصد عائله دارد در پس
    یار اگر نیست وفادار، چه فرق از اغیار
    باغ اگر طرب زا، چه تفاوت زقفس
    چند گویی نفسی باش زمعشوق صبور
    کی به عشاق بود دور ز معشوق نفس
    تا که زنبور میانی چو تو بربوده دلم
    دست بر سر زنم اندر عقبت هم چو مگس
    بر رخ صافی تو رنگ به ماند زنگاه
    بر تن نازک تو خار خلد از اطلس
    تا دلم عاشق رخسار تو شد نشناسم
    پند از بند و نشاط از غم و نسرین، از خس
    زاهدا منع میم در طمع خلد مکن
    خلد من خاک در میکده می باشد و بس
    همه را گر هوس از تو است مرا عشق از تو است
    چه کنم طفلی و نشناخته ای، عشق و هوس
    بوالعجب بین که چو زد شمع توام شعله به جان
    رود از دیده ی جیحون همه دم، رود ارس
    پیشتر زان که زنم شکوه زدستت به امیر
    پای در ره نه و باز آی، به فریادم رس
    صهر شه دوست محمد که آفاق امروز
    زاحتساب سخطش دزد کند کار عسس

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha