به آب و رنگ، دو گل راست اعتبار یکی
گل بهشت یکی، طلعت نگار یکی
غذای روح من آمد، دو راح روحانی
شراب عشق یکی، لعل نوش یار یکی
مرا کشد به سوی خویش، دوست با دو کمند
کمند شوق یکی، زلف تابدار یکی
به طرّه ی تو تلق گرفته اند دو چیز
دل شکسته یکی، نافه ی تتار یکی
به سایه ی قد تو، یافت تربیت دو نهال
نهال عمر یکی، سرو جویبار یکی
فضای بزم جهان از دو نور روشن شد
فروغ مهر یکی، رأی شهریار یکی
علی الدوام نماید دو کار شاه جهان
ظهور عدل یکی، جود بی شمار یکی
بر آستان شهنشه، دو چاکرند بزرگ
بلند چرخ یکی، صدر کامکار یکی
به صدر اشرف اعظم، دو شیوه ختم شده
به روز جود یکی، پاس شهریار یکی
دو آیت است زکف کریم راد ملک
وسیع بحر یکی، ابر نوبهار یکی