کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چه شیرین گفت خسرو این عبارت
    که نبود وصل شیرین بی‌مرارت
    سرم را در ره وصل تو دادم
    که بی‌سرمایه صعب افتد تجارت
    سزد گر زندهٔ جاوید مانم
    که مرگ آمد ندیدم از حقارت
    مرا تهدید کشتن چون کند دوست
    به عمر جاودان بخشد بشارت
    برون نه از دل سوزان من پای
    که می‌ترسم بسوزی از حرارت
    که دارد فرصت خونخواری تو
    که صدتن می کشی از یک اشارت
    به زلف و خال و خط بردی دلم را
    سپه را حکم فرمودی به غارت
    مجو در گریه قاآنی صبوری
    که نتوان کرد در دریا عمارت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha