کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سخن از بوسهٔ آن لعل لب نوش افتاد
    به میان بار دگر خون سیاوش افتاد
    گشت یک‌سان شب و روزم که ترا از رخ و زلف
    صبح با شام سیه باز هم‌آغوش‌ افتاد
    آنچنان در رخ نیکوی تو حیران ماندم
    که مرا‌ کعبه و بتخانه فراموش افتاد
    مر مرا هیچ به شیرینی دشنام تو نیست
    نوش‌ جانست هر آن نیش که با نوش‌ افتاد
    شاه حسنت به جفا شیوهٔ ضحاک گرفت
    افعی زلف کجت تا به سر دوش افتاد
    پیرهن چاک زنم دمبدم از غم چکنم
    که مرا کار بدان سرو قباپوش‌ افتاد
    با همه زهد که قاآنی ما می‌ورزد
    عاقبت در سر خم می‌ زد و مدهوش‌ افتاد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha