کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به هر چه وصف نمایم ترا به زیبایی
    جمیل‌تر ز جمالی چو روی بنمایی
    صفت کنند نکویان شهر را به جمال
    تو با جمال چنین در صفت نمی‌آیی
    به ناتوانی من بین ترحّمی فرما
    که نیست با تو مرا پنجهٔ توانایی
    مگر معاینه‌ات بنگرند و بشناسند
    که چون ز چشم روی در صفت نمی‌آیی
    به حد حس تو زیور نمی‌رسد ترسم
    که زشت‌تر شوی ار خویشتن بیارایی
    تفاوت شب و روز از برای ماست نه تو
    از آن سبب که تو خود مهر عالم‌آرایی
    شب وصال تو دانستم از چه کوتاهست
    تو خود ستارهٔ روزی چو پرده بگشایی
    مگس ز سر ننهد شوق عشق شیرینی
    بابرویی که ترش کرده است حلوایی
    ز خاکپای عزیز تو بر ندارم سر
    که نیست از تو مرا طاقت شکیبایی
    به قول مدعیان از تو برندارم دست
    وگر ز عشق توکارم کشد به رسوایی
    مگر تو با رخ خود بعد ازین بورزی عشق
    از آنکه هم گل و هم عندلیب گویایی
    به سرو و ماه از آن عاشقست قاآنی
    که ماه سروقد و سرو ماه‌سیمایی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha