کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن سنگدل که شیشهٔ جانهاست جای او
    آتش زند در آب و گل ما هوای او
    سوگند خورده‌ام که ببوسم هزار بار
    هرجا رسیده است به یکبار پای او
    جز کاندر آب و آیینه دیدم جمال وی
    بر هیچ کس نظر نگشودم به جای او
    عاشق که آرزو نکند جز رضای دوست
    این عجز او بتر بود ازکبریای او
    گر مدعی نبود ز خود خواهشی نداشت
    او را چه کار تا طلبد مدعای او
    گر زیرکی بهل که همین عین آرزوست
    کز دوست آرزو بکند جز رضای او
    قاآنی ار ز پای فتادست عیب نیست
    نیکو قویست دست توانا خدای او

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha