کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    لحن اسماعیل آشوبی که در دستان کند
    کافرم چنگیز اگر با جیش ترکستان کند
    ساز دستان چون نماید شور آوازش به بزم
    هوش هشیاران رباید تا چه با مستان کند
    هم گل بویا بود هم بلبل گویا بود
    زان گهی دستان کند گه جلوه چون بستان کند
    خود بود هشیار و چشمش مست می‌خواهد به مکر
    صید هشیاران و مستان هردو زین دستان کند
    کودکی شیرین زبانست او که لحن دلکشش‌
    دایهٔ عیش و طرب را شیر در پستان کند
    لالهٔ روی نکویش لال سازد عقل را
    پس‌ به هر معنی که خواهی بزم لالستان کند
    در پس دف چون کند پنهان رخ رخشان خویش
    ماه را ماندکه جا در کفهٔ میزان کند
    گرچه می‌خواهد‌ که حسن خود بپوشاند ولی
    حس‌ او پیداترست از آ‌نکه او پنهان کند
    این که می‌گویند اسماعیل قربان شد خطاست
    کاوست اسماعیل و مردم را همی قربان کند
    این که می گویند یوسف شد به زندان منکرم
    او اگر یوسف دل خلق از چه در زندان کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha