کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ماه من از زلف چون گره بگشاید
    بر دل پرعقده عقدها بفزاید
    فکر دگر کن دلا که طرهٔ محمود
    با همه بندد گره گره نگشابد
    لعل شکربار او شبی که ببوسم
    از دهنم صبح طعم نیشکر آید
    دل به چه خو گیرد ار غمش نستاند
    جان به چه کار آید ار لبش نرباید
    هرکه لب لعل او نمود به انگشت
    تا به لب گور پشت دست بخاید
    صبح وصالش چو روزگار جوانیست
    نیک عزیزش شمار اگرچه نپاید
    ای که بط باده داری و بت ساده
    دیگرت از هست و نیست هیچ نباید
    زنگ زدایی ز روی آینه تاکی
    آیینه رویین که زنگ غم بزداید
    ای بت عبدالعظیمی از ستم تو
    ترسم عبدالعظیم شرم نماید
    مادر دوران عقیم شدکه پس از تو
    زشت بودگرچه آفتاب بزاید
    گر همه خوبان به زلف غالیه سایند
    غالیه خود را همی به زلف تو ساید
    تا دل قاآنی از زمانه ترا خواست
    حورگر آید برش بدو نگراید
    ورد زبانش ثنای تست و زمانش
    گر به سر آید جز این سخن نسراید
    گیتی شیرین لبی ندیده چو محمود
    خاصه در آن دم که میر را بستاید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha