کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دامن وصل تو گر افتد به دست
    پای به دامن کشم از هرچه هست
    عشق توام چشم درایت بدوخت
    مه‌ر توام دست کفایت ببست
    شوق رخت پردهٔ عقلم درید
    سنگ غمت شیشهٔ صبرم شکست
    رنگ رخت آب برونم ببرد
    مشک خطت ریش درونم بخست
    ای دلم از یاد دهان تو تنگ
    ای سرم از ساغر شوق تو مست
    چون تو گلی را دل و جان باغبان
    چون تو بتی را دو جهان بت‌پرست
    مهر تو در تن عوض جان خرید
    عشق تو در بر به دل دل نشست
    باز نگردیم ز حرف نخست
    دست نداریم ز عهد الست
    یار پریر و چو کمان کرد پشت
    ناوک تدبیر برون شد ز شست
    پای مرا بست و خود آزاد زیست
    کرد مرا صید و خود از قید جست
    جور ز صیاد جفاجو بود
    ماهی بیچاره چه نالی ز شست
    دام تو شد نام تو قاآنیا
    باید ازین نام و ازین دام جست
    وز مدد دادگر ملک جم
    ساغر می داد نباید ز دست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha