به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

امیرشاهی سبزواری

امیرشاهی سبزواریغزل هاشمارهٔ ۶۲: دل بی رخ تو جانب گلشن نمیکشد

3120عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دل بی رخ تو جانب گلشن نمیکشد
خاطر بسوی لاله و سوسن نمیکشد
بخرام سوی باغ، که گل با وجود تو
خوبی نمیفروشد و دامن نمیکشد
ای بخت خواب رفته، کجایی، که در فراق
آن میکشم ز دوست که دشمن نمیکشد
آن را که در فراق کسی تیره گشت روز
در بزم عیش باده روشن نمیکشد
گر دست راحت است و گر خنجر ستم
شاهی ز اختیار تو گردن نمیکشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۱: یار خط بر روی زیبا میکشد 2شمارهٔ ۶۲: دل بی رخ تو جانب گلشن نمیکشد 3شمارهٔ ۶۳: باغ را باز مگر مژده گلریز آمد 4شمارهٔ ۶۴: چمن سرسبز شد ساقی، گل و نرگس بباغ ...5شمارهٔ ۶۵: چو شمشاد قدت در گلشن آمد 6شمارهٔ ۶۶: چو ساقی آن قدح لاله گون بگرداند 7شمارهٔ ۶۷: گر من از خاک درت رفتم، دل شیدا بما ...8شمارهٔ ۶۸: ما برفتیم و دل آواره در کویت بماند 9شمارهٔ ۶۹: یار با ما چنانکه بود، نماند 10شمارهٔ ۷۰: تا بر گل تو جعد گره گیر بسته اند 11شمارهٔ ۷۱: ای بیخبر از گریه خونین جگری چند 12شمارهٔ ۷۲: جان به یاد تو یاد کس نکند 13شمارهٔ ۷۳: بیدلان کوی تو مقام کنند 14شمارهٔ ۷۴: عید شد، خوبان بعزم مجلس و می میرون ...15شمارهٔ ۷۵: فصل نوروز است و خلقی سوی صحرا میرو ...16شمارهٔ ۷۶: بزنجیر زلفت دل ماست در بند 17شمارهٔ ۷۷: پیکان غمزه را چو بتان آب میدهند 18شمارهٔ ۷۸: وقت گل، خوبان چو بزم عیش در صحرا ن ...19شمارهٔ ۷۹: خوبرویان چو خدنگ نظری بگشایند 20شمارهٔ ۸۰: سرو تو مگر ز پا نشیند 21شمارهٔ ۸۱: بتان که شیوه جور و ستیز میجویند 22شمارهٔ ۸۲: رفتیم، اگر چه دل به غمت دردمند بود 23شمارهٔ ۸۳: شبی که کوی تو ما را مقام خواهد بود 24شمارهٔ ۸۴: آن یار خشم رفته که با ما بجنگ بود 25شمارهٔ ۸۵: عمری دهان تنگ توام در خیال بود 26شمارهٔ ۸۶: رفت آنکه به وصل تو مرا دسترسی بود 27شمارهٔ ۸۷: عید است و خلقی هر طرف، دامنکشان با ...28شمارهٔ ۸۸: سوی باغ آن سرو بالا میرود 29شمارهٔ ۸۹: بی لبت هر دم ز چشم درفشان خون میرو ...30شمارهٔ ۹۰: گر به عمری ز من دلشده ات یاد آید 31شمارهٔ ۹۱: باغ را چون گل رعنا ز سفر باز آید 32شمارهٔ ۹۲: نصیب من ز تو گر درد و آه می آید 33شمارهٔ ۹۳: زلف تو سراسر شکن و تاب نماید 34شمارهٔ ۹۴: چو دل چوگان زلفت در نظر دید 35شمارهٔ ۹۵: با روی تو از سمن که گوید؟36شمارهٔ ۹۶: دل که پیش تو راز میگوید 37شمارهٔ ۹۷: ای فتنه را دو نرگس شوخ تو رازدار 38شمارهٔ ۹۸: ای به لطف از آب حیوان پاکتر 39شمارهٔ ۹۹: ای هر دم از جفای تو دل را غمی دگر 40شمارهٔ ۱۰۰: سرو ما را هر زمان دل میکشد سوی دگ ...41شمارهٔ ۱۰۱: نه کنج وصل تمنا کنم نه گنج حضور 42شمارهٔ ۱۰۲: ای سر زلف ترا دلهای مشتاقان اسیر 43شمارهٔ ۱۰۳: سفر گزیدم و داغ تو بر دلست هنوز 44شمارهٔ ۱۰۴: عید شد، ما را دل دیوانه زندانی هن ...45شمارهٔ ۱۰۵: غم روی تو دارد دل، همین بس 46شمارهٔ ۱۰۶: ای دوست، شبی به کوی ما باش 47شمارهٔ ۱۰۷: در این گلشن چه سازد بلبل از زاری ...48شمارهٔ ۱۰۸: دلم که چشم تو هر لحظه میزند تیرش 49شمارهٔ ۱۰۹: گل نو آمد و هر کس به عیش و عشرت خ ...50شمارهٔ ۱۱۰: هرکس گرفته دامن سرو بلند خویش 51شمارهٔ ۱۱۱: هر کسی پهلوی یاری به هوای دل خویش 52شمارهٔ ۱۱۲: هر که کوی تو ساخت مسکن خویش 53شمارهٔ ۱۱۳: پرده بگشا ز روی چون مه خویش 54شمارهٔ ۱۱۴: کنون که موسم عیش است و باده گلرنگ 55شمارهٔ ۱۱۵: من که چون شمع از غمت با سوز دل در ...56شمارهٔ ۱۱۶: اگر چه خاک درت ز آب دیده گل کردم 57شمارهٔ ۱۱۷: ای خسته ز تو روان مردم 58شمارهٔ ۱۱۸: بیک کرشمه که بر جان زدی، ز دست شد ...59شمارهٔ ۱۱۹: چو نتوانم که در خیل غلامانت کمر ب ...60شمارهٔ ۱۲۰: مهی شد کان رخ زیبا ندیدم 61شمارهٔ ۱۲۱: خوش آن شب کان مه رخسار و زلف پر ش ...62شمارهٔ ۱۲۲: من ار پیش یار آبرویی ندارم 63شمارهٔ ۱۲۳: هر زمان از بیخودی خواهم که آن رو ...64شمارهٔ ۱۲۴: خوش آن عیدی که اول دیده بر روی تو ...65شمارهٔ ۱۲۵: هر شب از مستی بسوی خانه ره گم میک ...66شمارهٔ ۱۲۶: با تو عمری شد که لاف دوستداری میز ...67شمارهٔ ۱۲۷: چمن بشکفت و سبزه خط کشید و سرو با ...68شمارهٔ ۱۲۸: ای در غم تو حاصل من درد و داغ هم 69شمارهٔ ۱۲۹: هر شب بدل حکایت خود در میان نهم 70شمارهٔ ۱۳۰: بر بوی تو هر روز به گشت چمن آیم 71شمارهٔ ۱۳۱: تو شهریار جهان، ما غریب شهر توایم 72شمارهٔ ۱۳۲: ما دل به چین زلف دلارام بسته ایم 73شمارهٔ ۱۳۳: ما جان بتمنای تو در بیم نهادیم 74شمارهٔ ۱۳۴: دلا ز عشق بتان چند یار غم باشیم 75شمارهٔ ۱۳۵: ما از حریم وصل تو با خاک در خوشیم 76شمارهٔ ۱۳۶: چشم تو خورد باده و من در خمار از ...77شمارهٔ ۱۳۷: جان شد آواره و دل بهر تو افگار هم ...78شمارهٔ ۱۳۸: ما را غمی است از تو که گفتن نمیتو ...79شمارهٔ ۱۳۹: مرا چشمی است از لعل تو در خون جگر ...80شمارهٔ ۱۴۰: ای باد، پرده زان گل نو رسته باز ک ...81شمارهٔ ۱۴۱: چو کلک صنع چنین رفت بر صحیفه «کن ...82شمارهٔ ۱۴۲: تا خط تو برطرف مه آورد شبیخون 83شمارهٔ ۱۴۳: بر طرف مهت غالیه خم بخم است این 84شمارهٔ ۱۴۴: باده گلرنگست و ساقی یار و نوروزی ...85شمارهٔ ۱۴۵: ما حق شناس پیر مغانیم و دیر او 86شمارهٔ ۱۴۶: عیسی دم است یار و دلم ناتوان از ا ...87شمارهٔ ۱۴۷: ای غنچه را خون در جگر، از لعل رنگ ...88شمارهٔ ۱۴۸: ای در درون خسته نشان خدنگ تو 89شمارهٔ ۱۴۹: رخ تو رشک مه و آفتاب شد هر دو 90شمارهٔ ۱۵۰: ای باد صبحدم، خبر یار من بگو 91شمارهٔ ۱۵۱: زهی از خطت نرخ عنبر شکسته 92شمارهٔ ۱۵۲: منم با درد همزانو نشسته 93شمارهٔ ۱۵۳: مائیم و دلی ز دست رفته 94شمارهٔ ۱۵۴: ساقیا، لطفی بکن جامی بده 95شمارهٔ ۱۵۵: من از خاک درت رفتم، متاعم را بغار ...96شمارهٔ ۱۵۶: زهی عشقت آتش بجان در زده 97شمارهٔ ۱۵۷: ای گل نو به سفر رفته و سالی مانده 98شمارهٔ ۱۵۸: ای دیده بسی فتنه ز بالای تو دیده 99شمارهٔ ۱۵۹: ای بهر قتل ما زده بر ابروان گره 100شمارهٔ ۱۶۰: تا بسته ای به سلسله مشکبو گره 101شمارهٔ ۱۶۱: عید است و نوبهار و جهانرا جوانئی 102شمارهٔ ۱۶۲: تا گشودی دو زلف عنبرسای 103شمارهٔ ۱۶۳: ای که با طره پر چین و شکست آمده ا ...104شمارهٔ ۱۶۴: ای شمع رخسار ترا، تابی به هر کاشا ...105شمارهٔ ۱۶۵: زهی روی تو روشن آفتابی 106شمارهٔ ۱۶۶: تا دل به غم عشق گرفتار نیابی 107شمارهٔ ۱۶۷: دلا تا ذوق هجران در نیابی 108شمارهٔ ۱۶۸: ای دل، ار پی به سر کوی ارادت بردی 109شمارهٔ ۱۶۹: دلا در عشقبازی ترک جان گفت، نکو ک ...110شمارهٔ ۱۷۰: اگر زلف تو خم در خم نبودی 111شمارهٔ ۱۷۱: لب شیرین شکرخند داری 112شمارهٔ ۱۷۲: دلا از مردمی بویی نداری 113شمارهٔ ۱۷۳: با اهل وفا ز هر چه داری 114شمارهٔ ۱۷۴: مرا کشتی، متاب آن گوشه ابرو به عی ...115شمارهٔ ۱۷۵: دلا ز نرگس مستانه که میپرسی؟116شمارهٔ ۱۷۶: از سبزه رعنا خطی بر روی گلگون میک ...117شمارهٔ ۱۷۷: مرا دلی است بدان زلف تابدار یکی 118شمارهٔ ۱۷۸: ای ز عشقت عالمی را روی در آوارگی 119شمارهٔ ۱۷۹: مرا اگر چه ببینی و رو بگردانی 120شمارهٔ ۱۸۰: ای بی خبر از سوز دل و داغ نهانی 121شمارهٔ ۱۸۱: ای که در بزم طرب جام دمادم میزنی 122شمارهٔ ۱۸۲: دولت وصلش میسر کی شود بی جستجوی؟123شمارهٔ ۱۸۳: خال که بر عارض مهوش نهی 124شمارهٔ ۱۸۴: چه حالتست که از حال من نمیپرسی؟125شمارهٔ ۱۸۵: چه شوخیست که در چشم پرفتن داری؟

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ